Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

نقد تئاتر

اطلاعات موضوع

Kategori Adı نقد و بررسی تئاتر
Konu Başlığı نقد تئاتر
نویسنده موضوع v!olet
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan v!olet

v!olet

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
1,388
پسندها
192
امتیازها
0
محل سکونت
تو قلب عشقم
وب سایت
www.biya2forum.com
تخصص
...
دل نوشته
نیستی خودت کنارم و صدات همش تو گوشمه
بهترین اخلاقم
...
مدل گوشی
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
برند گوشی
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه
جنسیت
نوع آنتی ویروس
ماه تولد

اعتبار :

[h=2]نگاهی به نمایش"آخ اگه بارون بزنه!" نوشته فخرالدین خاک زند و کارگردانی هادی عامل



مهدي نصيري

نمایش عامه پسند ایرانی
نمایش طنز ایرانی یکی از پر طرفدارترین شیوه*های نمایش در ایران است که سال*های سال به واسطه نوع ارتباط ساده*ای که با مخاطب برقرار می*کند و همچنین ارضای میل به انتقاد اجتماعی و انسانی همواره مخاطبان بسیاری داشته است. در واقع می*توان این شیوه را به عنوان یکی از هدفدارترین شاخه*های کمدی در بسیاری از آثار ایرانی روی صحنه، مورد بررسی قرار داد.
"آخ اگه بارون بزنه" عنوان نمایش هادی عامل است که در همان شکل و ریخت زبانی*اش مولفه*هايی از گونه و شاخه اثر را با خود به همراه دارد. نخستین مواجهه مخاطب با عنوان نمایش، عامیانه بودن زبان را در شناسنامه و نام آن یادآور می*شود و معنای عنوان تمایل به اصلاح و بهبود شرایط را برای یک گروه(اجتماع) مورد انتظار قرار می*دهد.
با توجه به اين دو ويژگي ريختاري و معنايي عنوان نمايش، مي*توان حدس زد که نمايش با چه لحن و ساختاري قصد روايت رويدادهايش را دارد.
نمايش هادي عامل داستان اهالي روستايي را روايت مي*کند که مورد تظلم ارباب و ابزار قدرت(ژاندارمري) قرار گرفته*اند و يک سياه زرنگ و شوخ طبع که با طنز کلام و رفتارش مي*تواند به همه حوزه*هاي ارتباطي ميان افراد وارد شود، در مقابل ظلم اربابان به کمک آن*ها مي*آيد. سادگي و قابل پيش*بيني بودن قصه نمايش مهمترين مشخصه اين کار است و فخرالدين خاک زند تنها با شروع و پايان*بندي کوتاه در متن، تغييرات اندکي در ساختار معمول و کليشه*اي داستان وارد کرده است.
آخ اگه بارون بزنه سه حوزه اصلي را بستر پرداخت رويدادهايش قرار داده است؛ داستان اصلي ارباب و رعيت*ها محور اصلي رويدادهاي نمايش است که دو حوزه ديگر را دربر مي*گيرد؛ درواقع دو رويداد ديگر در اين داستان اصلي قرار گرفته و حرکت و درگيري دراماتيک را در آن بوجود مي*آورند: يکي از اين رويدادها، خبر آمدن مستنطق به ژاندارمري شاهنشاهي است که استوار و خانقلي*خان را به خاطر در خطر افتادن منافعشان نگران مي*کند و موقعيت*هاي نمايشي را به دنبال مي*آورد. دومين رويداد فرعي همان روايت عشق رعيت*زاده به دختر ارباب يا رئيس است که در اين نمايش با حضور يک رقيب عشقي در راه رسيدن سياه به گلنار مورد پرداخت قرار گرفته است.
بنابراين به سادگي مي*توان يک چهارچوب معمول و مرسوم را در کليت ساختار داستاني نمايش مورد ارزيابي و بررسي قرار داد. اين داستان معمول، البته عناصر و جزئيات خود را هم با خود به همراه آورده است.
تيپ*هاي شناخته شده يکي از اين عناصر معمول هستند که هر يک شناسنامه و مشخصه*هاي مربوط به خود را دارند و نمايشنامه*نويس، کارگردان و تماشاگر براي شناساندن و شناسايي آن*ها کار دشواري در پيش ندارند.
بشاش، سياه فضول، زرنگ و بذله*گوي نمايش است که هيچ*کس از نيش زبان و آزار او در امان نيست، استوار همان ژاندارم سيبيلوي زورگو و کم*هوش است که با توجه به جايگاهش و با همکاري يک ارباب سلطه*جو(خانقلي*خان) خون مردم آبادي را توي شيشه کرده، گلنار دختر ساده و مهربان ارباب يا رئيس است و ننه کلثوم و قربان نمونه*هاي ساده*اي از روستائيان مظلوم هستند. همانطور که مي*بينيد همه اين تيپ*ها به واسطه مشخصه*هايي که در مورد آنها به تثبيت رسيده، بدون پرداختن به جزئيات، کارکردهاي معمول ولازم را در حوزه رويدادهاي قابل پيش*بيني داستان و نمايش با خود به همراه دارند.
بر اين اساس تنها کاري که کارگردان و نويسنده مي*توانند در مورد اين داستان و شخصيت*ها انجام بدهند آنست که بر اساس جايگاه و حضورشان در ساختار متن و اجرا به ارائه موقعيت*ها و رويدادهاي جذاب و کميک و ارائه نکات پراکنده- اما- هدفمند انتقادي در راستاي موضوع بپردازند.
درواقع يک وظيفه اصلي نمايش به خنده واداشتن مخاطب و وظيفه ديگر آن ارضاي ميل به انتقاد مخاطب از سوي اجراست. اما در اين گستره به نظر مي*رسد که کيفيت کميک نمايش ضعف*ها و کاستي*هايي داشت که آن را در دستيابي به طنز درگير کننده و ناب نمايش ايراني دچار اشکال کرده است. آخ اگه بارون بزنه همه بسترها و مولفه*هاي اوليه را براي درگير کردن مخاطب با اجرا و ارائه انتقاداتش دارد، اما متأسفانه در زمينه پرداخت و استفاده از قابليت*هاي موجود موفق عمل نکرده است. شايد مهمترين ضعف نمايش در دستيابي به اين اهداف را بتوان در عدم توانايي گروه در انطباق داستان و رويدادهاي آن با شرايط جامعه و مخاطبان جستجو کرد.
نمايش هادي عامل رويدادهاي گذشته*اي را روايت مي*کند که به گونه*اي مطلوب امروزي نشده*اند. به همين دليل هم هست که مخاطب بيش از آنکه با مولفه*هاي درگير با زندگي*اش مواجه شود، در مقابل اتفاقات قابل پيش*بيني و تکرار شده کمدي انتقادي نمايش قرار مي*گيرد. و اين مولفه*ها تنها مي*توانند در دامن موقعيت*هاي اندک نمايش لبخند را به لبان تماشاگران بياورند. البته بايد اعتراف کرد که گروه تئاتر پاپتي*ها همواره حرکات، موقعيت ها و گفتار کميک متفاوت و جذابي را نيز در بخش*هاي مختلف اجرايشان ارائه مي*دهند که کارکردهاي لازم را در ارتباط با هدف نمايش دارا هستند، اما نکته مهمتر آنست که بيشتر موقعيت*ها و رويدادهاي نمايش قابل پيش*بيني، تکراري و کم تأثير هستند.
هادي عامل و فخرالدين خاک زند، بسترها و محمل*هاي مناسب و مطلوب زيادي در نمايش نشان دارند که به خوبي آنها را پرورش نداده*اند و بسياري از اين موقعيت*ها تنها در حد بهانه*اي براي روايت منطقي داستان باقي مانده*اند.
استفاده از موسيقي يکي از عناصر بديهي نوع نمايش است که با ترکيب تار، ني، تنبک و کمانچه به خوبي در خدمت نمايش قرار گرفته است. کارگردان از همان ابتداي اجرا گروه نوازندگان را به درستي وارد زندان ژاندارمري در انتهاي صحنه مي*کند و ضمن توجيه حضور آنها در صحنه به کارکرد نمايشي موسيقي اعتباري نمايشي مي*بخشد.
نکته مهم ديگر آخ اگه بارون بزنه حضور موفق بازيگران خلاق و چهره و فيزيک تيپيک آنهاست. البته مطمئناً کارگردان نمايش خيلي بهتر از اين*ها مي توانست از وجود بازيگراني چون هدايت هاشمي، سينا رازاني و فرزين محدث براي افزايش قدرت کمدي نمايش*اش استفاده کند.
در مجموع آخ اگه بارون بزنه يک نمايش خوب و عامه*پسند ايراني است که در حوزه ارتباط با مخاطب هم موفق نشان داده است. اما مسلماً پردازش و دقت در ترتيب موقعيت*ها و گفتار آن مي*توانست اين نمايش را بهتر از آنچه که هست به اجرا بگذارد.[/h]


 
آخرین ویرایش:
  • Love
واکنش‌ها[ی پسندها]: Man$ouR
بالا پایین