parivash
مـدیـر ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Feb 1, 2014
- ارسالیها
- 1,664
- پسندها
- 1,287
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- شیــــــــراز
- دل نوشته
- فقط یه ابــــانی میتونـــه با وجود قلـب شکستش، همه ی قلبای شکستــه رو آروم کنه...
اعتبار :
اتشی در قلب من در حال شکل گیریست..
Reaching a fever pitch and it's bring me out the dark.
تب گام برداشتن مرا به تاریکی میکشونه..
Finally I can see you crystal clear
در اخر من میتونم ترا کریستالی شفاف ببینم.
Go ahead and sell me out and I'll lay your ship bare.
برو و من رو بیرون بفروش و من کشتی تو را اشکارا میزارم.
See how I'll leave, with every piece of you
ببین چطور من تورا با ذره ذره وجودت ترک میکنم.
Don't underestimate the things that I will do.
کار های منو دست کم نگیر.
There's a fire starting in my heart
اتشی در قلب من در حال شکل گیریست..
بقیه در ادامه مطلب!
Reaching a fever pitch and it's bring me out the dark.
تب گام برداشتن مرا به تاریکی میکشونه..
The scars of your love, remind me of us.
زخم های عشق تو مارا به یاد من میاره.
They keep me thinking that we almost had it all
باعث میشه که من مدام فک کنم که تو تقریبا همه چیز داشتی.
The scars of your love, they leave me breathless
زخم های عشق تو باعث شدن من نفس نکشم(خفه شم!)
I can't help feeling
من نمیتونم به احساسم کمک کنم!
We could have had it all
من میتونستیم تقریبا همه چیز داشنه باشیم.
Rolling in the deep
غلت زدن در اعماق..
You had my heart inside your hand
قلب من در دست تو بود.
And you played it
و تو اونو به بازی گرفتی.
To the beat
تا ضربه اخر
Baby I have no story to be told
عزیزم من هیچ داستانی برای تعریف کردن ندارم.
But I've heard one of you and I'm gonna make your head burn,
اما من 1 داستان از تو شنیدم که میخوام کله ات رو بسوزونم.
Think of me in the depths of your despair
در اوج نا امیدی بمن فک کن.
Making a home down there as mine sure won't be shared1 خونه اون پایین برای من درست کن و مطمئن باش این خونه مشترک نیست.
The scars of your love, remind you of us.
زخم های عشق تو مارا به یاد من میاره.
They keep me thinking that we almost had it all
باعث میشه که من مدام فک کنم که تو تقریبا همه چیز داشتی.
The scars of your love, they leave me breathless
زخم های عشق تو باعث شدن من نفس نکشم(خفه شم!)
I can't help feeling
من نمیتونم به احساسم کمک کنم!
We could have had it all
من میتونستیم تقریبا همه چیز داشنه باشیم.
Rolling in the deep
غلت زدن در اعماق..
You had my heart inside your hand
قلب من در دست تو بود.
And you played it
و تو اونو به بازی گرفتی.
To the beat
تا ضربه اخر
We could have had it all
من میتونستیم تقریبا همه چیز داشنه باشیم.
Rolling in the deep
غلت زدن در اعماق..
You had my heart inside your hand
قلب من در دست تو بود.
But you played it
اما با اون بازی کردی.
With a beating
با تپش اش.
Throw your soul threw every open door
روحت رو به درون هر در بازی پرتاب کن!
Count your blessings to find what you look for
دعاهایت را بشمار تا چیزی رو که دنبالشی پیدا کنی.
Turn my sorrow into treasured gold
ناراحتی منو به گنج طلایی تبدیل کن.
You pay me back in kind and reap just what you sow
تو منو با مهربونی برگردوندی و چیزیو که دیدی درو کردی.
We could have had it all
ما میتونستیم تقریبا همه چیز داشنه باشیم.
We could have had it all
من میتونستیم تقریبا همه چیز داشنه باشیم.
We could have had it all
من میتونستیم تقریبا همه چیز داشنه باشیم.
Rolling in the deep
غلت زدن در اعماق..
You had my heart inside your hand
قلب من در دست تو بود.
And you played it to the beat
اما با اون بازی کردی تا ضربه اخر.
We could have had it all
من میتونستیم تقریبا همه چیز داشنه باشیم.
Rolling in the deep
غلت زدن در اعماق..
You had my heart inside your hand
قلب من در دست تو بود.
But you played it,
اما تو اونو به بازی گرفتی.
You played it,
به بازی گرفتی..
You played it
به بازی گرفتی..
You played it to the beat
تپش اون رو به بازی گرفتی