همانطوريكه مستحضريد مقوله صنايع دستي از كاردستي جداست تعريف :
صنایع دستی: صنایع دستی نوعی کار است که در آن لوازم تزئینی و کاربردی تنها با استفاده از دست یا ابزار ساده ساخته میشود.معمولاً این کلمه به روشهای سنتی ساختن کالاها اطلاق میگردد. استادکاری مخصوص هر یک از این موارد مهمترین ملاک است. چنین چیزهایی اغلب از لحاظ فرهنگی و یا مذهبی فوق العاده هستند. لوازمی که بصورت تولید انبوه و یا با ماشین آلات مختلف ساخته میشوند جزء صنایع دستی نیستند. آنچه مقوله صنایع دستی را از هنر کاردستی متمایز میسازد , هدف از ساخته آنهاست. صنایع دستی لوازمی هستند که قرار است مورد استفاده قرار گرفته و کهنه، پوسیده و غیره شوند. مورد استفاده آنها بیش از یک تزیین ساده است. صنایع دستی اغلب کارهای فرهنگی و رسومی تری تلقی میشوند زیرا به عنوان بخشی از ملزومات زندگی روزمره مطرح هستند.
صنايع دستي هر شهر بيانگر روحيات موقعيت هاي جغرافيايي ، اجتماعي و در گذشته اي نه چندان دور نمادهايي از شهرها به شمار مي رفت .
البته امروز به دليل دسترسي آسان مي توان بدون هيچ زحمت و مسافرتي از فروشگاها و نمايشگاههاي مختلف ، صنايع دستي تمامي نقاط ايران و شايد جهان را تهيه كرد .
جهت جلوگيري از مرگ تدريجي صنايع دستي قديمي برآنيم تا در اين تايپيك به ارائه و شناسايي صنايع دستي و سوغاتيهاي سنتي شهرهاي مختلف ايران بپردازيم .
در مركز اصلي و قديمي شهر يعني سبزه ميدان كه بازار قيصريه و مسجد جامع هم در اين منطقه قرار داره شاهد فروشگاهها و مغازه ها ي زيادي از چاقو فروشي خواهيد بود
چاقوسازي يكي از حرفه هاي قديمي و از صنايع دستي زنجان كه شهرت زيادي هم داره .جديدا چاقوهاي چيني هم به بازار ما راه پيدا كردند
اما هنوز چاقوي زنجان كيفيت خودش رو از دست نداده البته قيمت پايين و منصفانه اي هم در مقايسه با صنايع دستي ساير شهرها داره
فروش برخي از چاقوها هم زيرميزي روي مي ده منظورم چاقوهاي ضامن داره
قند شكن و انوع شمشيرها هم درزيرمجموعه اين هنر قرار مييگره .
مليله كاري نيز مثل چاقوسازي از حرفه هاي قديمي و از صنايع دستي بسيار زيباي و چشم نواز شهرمه البته قيمت بالايي هم داره بطوريكه يك قاب عكس خيلي كوچك ممكنه براي شما هزينه معادل صدهزارتومان و شايد بالاتر رو دربرداشته باشه .
تنوع در اين هنر بسيار زياده شامل سینی، سرویس بشقاب کاسه و وسایل مصرفی و وسايل تزييني و دكوري اين هنر اصولا بروي نقره انجام مي شه .
مسگري ( ساخت ظروف مسي ) قسمتي از بازار قصيريه مسگرهاي زنجاني مشغول به كار هستند صداي كوبيدن مس ها لحظه اي هم قطع نمي شه شامل انواع ظروف و وسايل دكوري مي شه
منصوبات چرمي منصوبات چرمي هم از حرفه هاي قديميه البته من خيلي نديدم تنوع و خلاقيت زيادي جديدا روي اين بخش از صنايع دستي زنجان كاري صورت گرفت باشه اما كيفيت اون زبانزد كشورمون هست .
چاروق نوعي پاپوش قديمي در زنجانه كه كفش كف اون از چوب و با چرم و بافت ها زيبا تزيين شده اين پاپوش مختص خانم ها بود و تزيين و تنوع رنگ در اون خيلي زيبا و چشم گيره .
سفالگری یکی از قدیمیترین صنایعی است که زادگاه آن میهن کهنسال ما ایران است . شاید اولین صنعت ساخته دست بشر از خاک بوده است. قرائن موجود از آثار کشف شده گویای این حقیقت است که تاریخ سفالگری در ایران از هزاره هشتم پیش از میلاد آغاز شده است. مردمان آن دوران علاوه بر کشاورزی برای کارهای روزانه و مراسم مذهبی اشیاء گوناگونی را میساختند که پس از قرنها تکامل و کشف آتش به شکل سفال در آمد.
در 6 هزار سال پیش از میلاد اولین نشانه پیدایش کوره پخت در صنعت سفال دیده میشود. در 3هزار و 500 سال پیش از میلاد چرخ سفالگری سادهای که آن را با دست میگرداندند، ساخته شد . پیدایش چرخ سفالگری تحول بزرگی را در این صنعت به وجود آورد.
با آغاز دوران اسلامی به علت روح سادگی و به دور از تجملپرستی فرهنگ اسلامی و همچنین به دلایل اقتصادی به صنعت سفال سازی توجه بیشتری معطوف شد. بزرگترین و مهمترین موفقیتی که صنعتگران در این دوره کسب نمودهاند کردهاند، ظروف ساده همه دارای خواص تزئینی ویژهای است که از خصائص هنر و صنایع اسلامی به شمار میآمد.
گرچه نقوشی که روی این ظروف به کار برده میشود جنبه تزئینی آنها اساسی است ولی برای سازندگان و کسانی که آنها را به کار میبرند، بسیار بیش از تزیین اهمیت داشته است. هنرمندان با حفظ اصالتهای بومی به حفظ و اشاعه این صنعت اصیل پرداخته و سعی بر این بوده است که با بالابردن کیفیت *** و طرحها و مصرفی کردن محصولات سفالین در سطح شهرها علاوه بر مصرف روستایی و بومی آن، گام های مفیدی برداشته شود.
وضعیت چند سال اخیر سفالگری
به دنبال سقوط قاجاریه و قطع نسبی و تدریجی روابط تجاری و سیاسی گذشته، گروهی از دست اندرکاران صنایعدستی به ویژه در مناطق روستایی به احیاء رشتههای مختلف صنایع دستساز و از جمله سفالگری روی آوردند و به پشتوانه عشق و علاقهای که به کارشان داشتند و نیز با حمایت معاونت صنایعدستی ایران توانستند آب رفتهای را تا حدودی به جوی بازگردانند و به این هنر کاملاً نابوده شده هویتی تازه ببخشند.
هم اینک سفالگری یکی از برجستهترین و معروفترین تولیدات دستساز ایران را تشکیل میدهد و علاوه بر ساخت کوزههای آبخوری، گلدانهای سفالی و انواع دیگر وسایل مصرفی که صرفاً فاقد ارزشهای هنری است و تهیه و تولید آنها تقریباً در اکثر مناطق روستایی و حتی بسیاری از مناطق شهری کشورمان رواج دارد، ساخت انواع محصولات مصرفی با ویژگیهای هنری نیز در بسیاری از مناطق کشور رایج است و مناطقی نظیر لالجین (در استان همدان) روستای مندگناباد (در استان خراسان )، بخش میبد (در استان یزد)، بخش زنوز (در استان آذربایجان شرقی)، سیاهکل (در استان گیلان)، جویبار (در استان مازندران) و نیز شهرهای قم، تهران، تبریز، شهرضا، ساوه، کرج، استهبان، نطنز، اصفهان و ... جزء مراکز اصلی سفالگری ایران به شمار میآید و محصولات تولیدی سفالگران این مناطق، ضمن داشتن جنبههای قوی مصرفی در محل تولید و رفع قسمت اعظم احتیاجات محلی به تهران و دیگر شهرهای کشور فرستاده میشود و حتی سرامیک و سفال پارهای از مناطق دارای جنبه صادراتی بوده و در بازارهای جهانی نیز از استقبال خوبی برخوردار است.
سفالگری در حال حاضر
سازمان صنایعدستی و سپس معاونت صنایعدستی ایران از بدو تأسیس خود کوشیده است با شناسایی مناطقی که کار سفالگری هنوز در آن وجود دارد، با حفظ اصالتهای بومی، به توسعه و اشاعه این صنعت قدیمی بپردازد.
سعی بر این بوده است که با بالابردن کیفیت *** و طرح سفالهای مناطق مختلف کشور به مصرفی کردن محصولات سفالی در سطح شهرها (علاوه بر مصرف روستایی و بومی آن ) بپردازد و درقالب این سیاست از موفقیت قابل توجهی به صورت صادر کردن سفال ایران به خارج نیز برخوردار بوده است .
طرز کار سفال سازان ایران و همچنین ابزار کار آنان کم و بیش همانند است صنعتگران محلی که غالباً کار اصلیشان کشاورزی و سایر مشاغل روستایی است در اوقات فراغت خود به تولیدسفال میپردازند و معمولاً در فصل زمستان که وقت بیشتری دارند، خاک مصرفی سالانه خود را از معادن نزدیک استخراج میکنند. (باید خاطرنشان ساخت که خاکهای معمولی ناخالصیهایی از قبیل ماسه، آهک و غیره دارند که برای ساختن سفال مناسب نیست.) سپس خاکهای استخراج شده را در محلی نزدیک کارگاه انبار میکنند.
در استان یزد به ویژه شهرستان میبد هنر سفالگری و سرامیک سازی از گذشتههای بسیار دور رایج بوده و هم اینک با سعی و کوشش دست اندرکاران این هنر و همکاری معاونت صنایعدستی یزد کارگاههای قدیمی و پراکنده به صورت مجتمعی فعال و تولیدکننده انواع گوناگون فرآورده سفالین و سرامیک درسطح استان به شمار میآید.
سفال سازان ابتدا خاک مورد مصرف را تهیه و چون خاک رس منطقه میبد از چسبندگی زیادی برخوردار است آن را به داخل حوضچههای موجود داخل کارگاه منتقل نمیکنند و مستقیماً آن را به وسیله پا ورز داده و سپس آماده برای چرخکاری میکنند.
در این مرحله گل را به اندازههای دلخواه گلوله میکنند که آن راچانه مینامند. معمولاً برای اشیاء بزرگتر از گل سفت تر و برای اشیاء کوچک تر از گل نرمتر استفاده میکنند.
در این منطقه سفالگری با خاک سفید نیز انجام میشود و پس از پختن سطح سفال آنرا با لایهای از خاک سفید خالصتر که ترکیباتش در هر منطقه فرق میکند و به صورت دوغاب در میآید، میپوشانند و سپس با رنگهای متنوع آن را نقاشی میکنند و در نهایت تمام سطح سفال را با لعاب شفاف بی رنگی پوشانیده و میپزند.
نقوشی که روی سفالهای میبد به چشم میخورد یکی تصویر خورشید است که در واقع از خورشید درخشان مناطق حاشیه کویر الهام گرفته شده و به صورت زن نقاشی میشود که اصطلاحاً «خورشید خانم» نامیده میشود و دیگر تصویر گلهای تزئینی، ماهی و پرنده است که به نظر میرسد ماهی را به کنایه از آب نقش میزنند، که دراین منطقه اهمیت حیاتی دارد.
به عبارت دیگر نقوش این سفالها بازتاب محیط زندگی و آرزوها و خواستههای پدید آورندگان آن است. این نقوش بیشتر با رنگهای آبی، سبز، زرد و خطوط ظریف سیاه نقاشی میشود و از اصالت و زیبایی خاصی برخوردار است.
صنايع دستي كرمان صنايع دستي كرمان آوازه جهاني دارد . صنايع دستي استان به دو صنعت خانوادگي و كارگاهي تقسيم مي شود.صنايع دستي خانوادگي مثل شال و پته و ترمه است كه به غير از پته دوزي مابقي از رونق افتاده است .صنايع دستي كارگاهي نيز شامل قاليبافي ، جاجيم ،گليم و خورجين بافي است.پته دوزي: پته نوعي سوزندوزي ايراني است كه از دوخت ريسهاي پشمي رنگين بر روي شال زمينه يا شال در طرحهاي زيبايي چون بوته، سرو و ترنج پديد مي آيد و منظره اي بديع از گل و بوته هاي رنگين را كه حاصل تلاش دختران و زنان زحمتكش كرماني است جلوه گر مي كند .پته به طور انحصاري در كرمان تهيه مي شود و دوخت آن در تمام شهرستانها و روستاههاي اطراف استان به ويژه كرمان و سيرجان و رفسنجان رايج است . طرحهای زيبای آن كار طراحان ماهر است . اين طرح هاو نقشه ها كار طراحان ماهر است . اين طرح ها و نقشه ها ريشه در تمدن و فرهنگ ايراني دارند.يكي از نمونه هاي بسيار زيباي پته كه دوخت بسياربديع و بي نظيري دارد، روپوش مقبره شاه نعمت الله ولي است . تاريخ دوخت اين پته سال 1285 است . اين كار نتيجة دو سال كار مداوم 16 زن پته دوز كرماني بر پارچه اي به طول 355 سانتي متر و عرض 210 سانتي متر است. قالي كرمان: قالي كرمان از قديم زيباترين و نفيس ترين قالي ايران و دنيا به شمار مي رفته كه در سالهاي اخير تا حد زيادي از اهميت آن كاسته شده است . كرمان پشم بسيار مرغوبي براي قالي بافي دارد. نوع آن شبيه پشم خراسان و از پشم كرمانشاه قدري سبكتر و ظريفتر است .شهرت قالي كرمان بيش از هر چيز به دليل درآميزي رنگ و طرح است . در تمايز وتشخيص قالي دو عامل طرح و رنگ بسيار است. طرح و رنگ قالي كرمان يكي از نفيس ترين، زيباترين و خوش سبك ترين بافته هاي جهان به شمار مي آيد. از معروف ترين كارگاه راين و كارگاه خنامان است.گليم: بافت گليم در جوامع عشايري و روستايي تقريبآ حالت حرفه اي غير دايم و فصلي دارد. قسمت عمده اي از گليمهاي توليدي زنان عشاير جنبة خود مصرفي دارد و به صورگوناگون مانند گليم و گليمچه، جوال، خوابگاه و خورجين و غيره در زندگي روزمره آنان مورد استفاده قرار مي گيرد .بخش ديگري از توليدات آنها نيز در مراكز داد و ستد محلي مبادله مي شود و ازاين طريق بخشي از در آمد مورد نياز خانواده را تامين مي كنند . گليمهای ايرانی انواع مختلف دارد مثل گليمچه، مسند، پلاس ، شيركي پيچ و ... شيركي پيچ نوعي گليم است كه عشاير كرمان مي بافند و از دور حالت قالي دارد. در اين نوع گليم بر خلاف انواع ديگر گليم كه در آنها پود باعث شكل گيري محصول مي شود پود نقشي در بافت ندارد و فقط تارها را به يكديگرمتصل مي كند و باعث استحكام درگيري نخ خامه با تارها مي شود. اين نوع گليم در دارستان سيرجان و بافت توليد مي شود .
موزه یكی از مهمترین مراكز فرهنگی است كه می تواند تاریخ سیر تحول و تكامل جامعه بشری را از هر وسیله دیگری بهتر و صریح تر معرفی می نماید. موزه ها از سرمایه های ملی و فرهنگی محسوب می شوند و متعلق به یك نسل خاص نمی باشند و هرچه قدمت و تنوع آثار موجود در آنها بیشتر باشد توجه بازدیدكنندگان و محققان را بیشتر به خود جلب می نماید.موزه های آستان قدس رضوی از غنی ترین موزه های كشور و در ردیف مهترین مراكز فرهنگی و هنری مسلمانان بشمار می روند كه آن مبین علاقه بیش از حد مسلمانان به هنر و فرهنگ است و به دلیل همجواری موزه ها با حرم مطهر و اماكن متبركه از چنان جذابیتی برخوردارند كه هر كس به مشهد مقدس و به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف می گردد، بازدید از موزه های آستان قدس رضوی را مكمل زیارت خود می داند یكی از موزه های دیدنی و كم نظیر آستان قدس موزه فرش است كه در این مختصر به آن می پردازیم.این گنجینه در تاریخ ۱۸/۴/۱۳۷۷ توسط مقام منیع تولیت عظمای آستان قدس رضوی به منظور بازدید عموم علاقمندان، هنرمندان و بافندگان با زیربنای ۹۷۰ مترمربع، در دو طبقه مشتمل بر ۶۰ تخته قالی و قالیچه از مهمترین مراكز بافت چون: اصفهان، تبریز، كاشان، خراسان، كرمان، سنندج و... و انواع سوزن دوزی های نفیس چون گلابتون دوزی، قلاب دوزی، ده یك دوزی، معرق دوزی بر روی پارچه های ماهوت، حریر، اطلس، مخمل، ساتن و... از دوره صفویه را تاكنون در معرض دید علاقمندان قرارداده است.از طرح های موجود بر روی این قالیها می توان به طرح های محرابی ( درختی، باغی ،گلدانی، قندیلی ،دورنما) لچك ترنج، افشان، افشان ترنج، بندی، ریز ماهی، تصویری، بته ( جقه، قبادخانی)، گلدانی و ... اشاره نمود.قالیهای نفیس این مجموعه از آثار اهدایی هنرمندان و استادان هنردوست و بنامی چون: شاه عباس صفوی ،ارجمند كرمانی، عمواغلی، محمدامین كرمانی، محمد نقاش مشهدی، محمد كرمانی، حسنخانی، حاج غلامحسین مرتضی زاده ، فیض الله صفدرزاده حقیقی ، یدالله صفدرزاده حقیقی ،حاج محمدصیرفیان ، حاج محمدنوبری،حسن نظامی دوست ،محمدعلی فلسفین، پوران مسگرزاده و.... می باشد كه جلوه باشكوهی به این گنجینه داده اند.● اصفهان
اصفهان، یكی از شهرهای مهم و تاریخی جهان است كه همچون نگینی همیشه زنده بر بلندای گنجینهٔ بزرگ ایران می درخشد. هنرمندان اصفهان درطول تاریخ، علاقمندی خود را به صنایع دستی ازجمله قالیبافی، سوزن دوزی، كاشیكاری و ... به اثبات رسانیده ودر جهت اعتلاء كمی وكیفی آن كوشش بسیار نموده اند بطوریكه امروزه در سایهٔ تلاش و پشتكار آنان، قالیهای زیبائی در این خطه از سرزمین پهناور ایران بافته می شود كه به نحوی چشمگیر، توجه بازارهای جهانی وموزه های بزرگ دنیا را به خود جلب كرده است.به لحاظ علاقمندی پادشاهان نخستین صفوی بالاخص شاه اسماعیل، شاه طهماسب و شاه عباس به هنرقالیبافی، نفیس ترین قالیهای ابریشمی وزربفت با طرح های بسیاربدیع بدست هنرمندان اصفهان بافته شده است .حمایت و توجه شاهان صفوی به هنر و هنرمندان انگیزه ای بود تا از هر صنف و طبقه ای جذب كارگاههای بزرگ سلطنتی بویژه قالی بافی شوند بنابراین این دوره را می توان عصر شكوه وجلال قالی ایران نامید.نخستین كارگاههای قالی بافی ایران، درزمان شاه عباس كبیردراصفهان دایر گردید . اصفهان اززمانهای دوریكی ازمراكزطراحی نقوش زیبا ودل انگیز روی انواع صنایع دستی بویژه قالی بوده است .تنوع طرحها وتركیب رنگها درتمامی هنرهای آن قابل رؤیت است بنحوی كه امروز به جرأت می توان قالی اصفهان را یكی از اصیل ترین قالیهای ایرانی دانست كه هنرمندان آن با تعصبی خاص درحفظ و ماندگاری آن كوشیده وجدیت به خرج داده اند.تا زمانی كه نگاره های اصیل اسلیمی، ختایی وشاه عباسی بر گنبد لاجوردی مسجد امام، مسجد شیخ لطف الله و یادگارهای طلایی قلم رضا عباسی بردیواره های عالی قاپو، چهل ستون و هشت بهشت می درخشد ؛ قالی اصفهان نیز پاسدار فرهنگ، تمدن و مكتب اصیل ایرانی است.هماهنگی، توازن وتنوع رنگ بویژه رنگهای شاد در فامهای سیر وروشن، ارتفاع كوتاه پرز، رجشمار بین ۹۰ ـ ۵۰ ، استفاده از گره فارسی، استفاده از پشم وابریشم درتار، پودوپرز، استفاده ازدارهای عمودی وثابت با چله كشی فارسی، شیرازهٔ متصل، اكثراً دوپوده ولول وپرداخت در حین بافت ازویژگیهای خاص قالی بافی اصفهان است . ● معرفی قالی مدینه منوره (رمزهستی ) اثر استاد یدالله صفدرزاده حقیقی
استاد یدا... صفدر زاده حقیقی از بافندگان معروف فرش و از جمله هنرمندان با ذوق اصفهان هستند . استاد یدا...صفدر زاده حقیقی فرزند مرحوم حاج مهدی صفدرزاده حقیقی در سال ۱۳۰۶ هـ . ش در اصفهان متولد گردید واز سن ۱۰ سالگی زیر نظر پدرشان مقدمات و تعلیمات اولیه قالیبافی را همزمان با تحصیل فرا گرفتند تا به درجه استادی در این فن رسیدند و در احیا و تکامل هنر اجدادی فعالیت نموده و ادامه دهنده راه پدرشان بوده اند.استاد یکی از چهره های سرشناس و تولید کننده قالی اصفهان می باشد ایشان با استفاده ازطرحهای اصیل که در بر دارنده معانی تفاسیر عرفانی و ادبی برخاسته از ارزشهای اعتقادی و فرهنگی است و نظرهر بیننده ای را بسوی حق معطوف می نماید. هارمونی رنگها بویژه رنگهای شاد در فامهای سیر و روشن، توازن و تنوع آنها از ویژگیهای قالیهای ایشان است که در نوع خود کم نظیر و زیباست.از استاد قالیهای نفیسی در معتبرترین موزه های ایران و جهان نگهداری می شود. از ایشان شش تخته قالی نفیس، ظریف و زیبا در گنجینه فرش و منسوجات آستان قدس رضوی در معرض دید علاقه مندان می با شد و انگیزه شان از اهداء این آ ثار عشق به ولایت ائمهٔ اطهار بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثناء می باشد.¬قالیهای اهدائی ایشان عبارتند از:
قالی هفت شهر عشق ، قالی دیدار با خالق یكتا (مكه المعظمه) قالی رمز هستی (مدینه منوره) ، قالی بهشت ، قالی باغ مرجانها ، قالی دنیای ماهیها▪ طـرح : تصویری ( مسجد النبی )
▪ محل بافت : اصفهان
▪ تاریخ بافت : ۱۳۷۰ هـ .ش
▪ ابعاد : ۳۲۰× ۳۲۵ سانتیمتر
▪ رجشمار : ۷۵ گره در ۶.۵ س .م
▪ نوع گره:نامتقارن (فارسی )
▪ *** تار و پود : ابریشم
▪ *** پرز : پشم و ابریشم
▪ نوع رنگ : گیاهی
▪ طراحان : استاد نوروز حفیظی و داماد زاده
▪ اهدایی: حاج یدالله صفدرزاده حقیقی تاریخ اهداء:سال ۱۳۸۰ هـ .شسلام بر مدینه و آستان رفیعش به مسجد نبوی و چهار قبر غریبش قالی مسجدالنبی یا رمزهستی تصویر زیبائی از گنبد خضراء آن سبز نگین عرش اعلاء است هارمونی و سایه ـ روشنهایش، با چنان هنروظرافتی تركیب شده اند كه گوئی هم اكنون، آنجا ودرمقابل آن عظمت درحال زیارت ومناجات هستی .در ابتدای قالی بعد از قسمت گلیم باف، لور وسپس حاشیهٔ اصلی با طرح و نقش هندسی (گره چینی) واسلیمی دورتا دور متن را فراگرفته است. از تقاطع خطوط هندسی ستاره های هشت پَری بوجود آمده كه درون آنها كتیبه هایی به شرح ذیل است: درمركزحاشیهٔ بالا، اسم جلاله (الله ) ودردوطرف آن درون ستاره ها ذكرتسبیحات اربعه(سبحان الله ـ والحمد الله ـ ولا اله الا الله ـ والله اكبر ـ ( الله)_ سبحان الله ـ والحمد الله ـ ولا اله الا الله ـ والله اكبر ) بافته شده است . درحاشیه های عمودی دوطرف از بالا به پایین درون ستاره ها اسامی حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار چنین بافته شده است :محـمـــــــــد (ص) محـمـــــــــد (ص)
علــی ولـــی الله(ع) الحسن المجتبی (ع)
الحسیـن الشهید (ع) علـی السجـــــاد (ع)
محمـــدالباقـــر (ع) جعفـر الصــادق (ع)
موسـی الكاظـم (ع) علـــی الرضــــا (ع)
علــی الهـــادی (ع) محمــد الجـــواد (ع)
حسن العسكری )ع) مهـــدی القـــائم (ع)درحاشیهٔ پایین از راست به چپ درون ستاره های هشت پر كتیبه های به شرح زیراست:
بافت قالی بافی حاج مهدی حقیقی ـ ایران اصفهان شروع شمسی۱۳۷۰ ـ بنام نامی حضرت محمد بن عبدالله (ص) ـ در نظام جمهوری اسلامی ـ به رهبری آیه الله خامنه ای دردوران ریاست آیه الله رفسنجانی ـ رنگ و طرح و بافت زیرنظر یدالله حقیقی_ نقاشی و متن و نقطه از نوروز حفیظی ـ نقاشی گوشه ها و حاشیه ها از دامادزاده.درترنج قالی، تصویر مسجدالنبی دیده می شود این گنبدسبز خضراكه چون نگین یشم درچمبرآسمان آبی قرارگرفته درخششی خاص داردوسبزی اش تسلی دلهای گرفتاراست هربیننده چون نظاره گر باشداورا متحیركرده وخودرا درچندقدمی آن مكان مقدس می بیندكه گوئی آن را از نزدیك زیارت میكند نقش فرشتگان درگردشی عارفانه دورتادور مسجدالنبی درحالیکه این مکان مقدس رابین زمین وآسمان نگه داشته اندزیبایی خاصی به قالی داده است ومناره های این مکان زیبادرحالیکه سربرآسمان برداشته وگویی شکرگذارخالق هستی اند چشم نوازهربیننده است چهارگوشهٔ متن را لچكها باگردشهای زیبای اسلیمی در زمینه ای به رنگ سورمه ای درنهایت دقت نقش وبافته شده است.درمیان هرلچك، قابی قراردارد كه درمیان لچك بالا سمت راست اسم مبارك حضرت علی (ع) ومقابلش اسم مبارك حضرت فاطمه سلام الله علیهاودرلچك پایین سمت راست اسم مبارك امام حسن(ع) ومقابلش اسم مبارك امام حسین (ع) بافته شده است. بین دو لچك بالا، اسم مبارك حضرت محمد (ص) با خط درشت وبه رنگ طلائی دیده میشود .در پائین تر از اسم مبارك پیامبر آیهٔ مباركهٔ صلوات (ان الله وملائكته یصلون علی النبی) به خطی بسیار زیبا وبا رنگهای متمایل به زرد كه چون شعاعهای خورشید به سمت مسجد النبی می تابد درنهایت دقت ، بصورت نیم هلال بافته شده است.در این بین فرشتگانی زیبا كه گوئی حضرت محمد (ص) را همراهی ومشایعت كرده و معراج آن حضرت را به محضر باریتعالی خوش آمد می گویندنقش شده است . در بین دو لچك پایین متن نمایی ازقبرستان بقیع با همهٔ مظلومیت و غربتش به چشم می خورد سنگهای نقش شده برروی زمین خاكی كه هركدام حكایت ازمحل دفن امامان معصوم ومظلوم دارد و هربیننده رامتوجه غربت این سرزمین پاك می نماید و بر هر سنگ اسمی مبارك بافته شده است كه نام چهار تن از امامان معصوم ازسمت راست:حسن بن علی المجتبی السبط الاكبرـ علی بن الحسین السجاد بن زین العابدین ـ فاطمه بنت محمد سیده نساء العالمین فاطمه بنت اسد ـ محمد بن علی الباقر بن علم النبیین ـ جعفر بن محمدالصادق الامام العالم العالمین نوشته وبافته شده است.
بافه ها بخش مهمی از صنایع دستی ایران هستند. بافه هایی که گاهی با ساده ترین ابزارهای ممکن و پیش پا افتاده ترین مواد اولیه تهیه می شوند و جزو ارزشمندترین صنایع دستی ایران قرار می گیرند. روز جهانی صنایع دستی بهانه خوبی است تا مروری بر گوشه ای از دنیای بافته های سنتی ایران داشته باشیم.
بَرَک یک نوع پارچه نرم و چسبان و ضخیم است که از پشم شتر یا کرک بز بافته می شود. این پارچه که یکی از صنایع دستی خراسان محسوب می شود، بیشتر برای دوخت جامه های زمستانی مورد استفاده قرار می گیرد. برک در عین لطافت از استحکام خاصی برخوردار است و به همین دلیل بیشتر کت و قبایی می شود بر دوش مردان خراسانی. جالب است بدانید که به اعتقاد قدیمی های خراسان، گرمای پارچههای بسیار ضخیم و نرم برک، دردهای عضلانی را کاهش میدهد و برای دردهای مفاصل هم التیامبخش است. در قدیم، بیشتر درویشان بودند که از برک قبا و کلاه میساختند و بعدها با بهبود کیفیت آن، پادشاهان و فرمانروایان هم قبا و جبه *** برک بهتن میکردند.
ادوارد پولاک جهانگرد، این پارچه را فاستونی ایرانی معرفی می کند و در سفرنامه خود می نویسد: «برک پارچهای نرم و چسبان است که از کرک لطیف شتر بافته میشود و در ایران جای فاستونی را گرفتهاست.»
برک به طور معمول خودرنگ است و در رنگهای قهوهای، سیاه، سفیده، شیری و شکری و خاکستری تولید میشود و نواحی بجستان، گناباد، فردوس و بشرویه در خراسان اصلی ترین تولید کنندگان آن هستند. این پارچه در کل بسیار ارزان بهنظر میرسد اما نوع اعلایی از آن وجود دارد که به آن شمشیرک میگویند لطیف تر و زیباتر است. برای تهیه شمشیرک، پارچه درشت برک را برای مدتی در مغز گوسفند و آب ولرم میگذارند و با گز روی آن میکشند و با استخوان به آن میزند، موهای اضافه از آن خارج میشود و آنگاه پارچهای نرم و گرم، بهدست میآید.
تیمور لنگ در سرگذشتی که به قلم خود نوشتهاست در باره شهر بشرویه خراسان و پاچه برک مینویسد: «چند روز بعد نزدیک شهر «بشرویه» رسیدم... سکنه شهر که در سر راهم ایستاده بودند توبرهای داشتند و چیزی از آن بیرون میآوردند و آن را به دو قسمت تقسیم میکردند. یکی را در جیب چپ میگذاشتند و دیگری را در جیب راست. بعدا فهمیدم آنها در توبره خود پشم بز نگه میدارند و آنها موی بز را از کرک جدا میکنند و تا از کرک «برک» ببافند و از موی بز جاجیم و گلیم ببافند. برک از پارچههای پشمین چین هم لطیفتر بود و من پارچهای به آن لطافت در عمرم ندیده بودم. در بازدید از یکی از کارگاههای نساجی خواستم به تمام کارگران آن نفری یک سکه هدیه دهم اما آنها نپذیرفتند.»
اما ادوارد پولاک جهانگرد، این پارچه را فاستونی ایرانی معرفی می کند و در سفرنامه خود می نویسد: «برک پارچهای نرم و چسبان است که از کرک لطیف شتر بافته میشود و در ایران جای فاستونی را گرفتهاست. برای تهیه این پارچه، کرک بز را پس از کمان زدن و نوار کردن با چرخ میریسند و آن را تبدیل به نخ میکند و در دستگاه تنبافی آن را به پارچه برک تبدیل میکند.»
نمد مالي
نمد مالي يكي از قديمي ترين صنايع دستي اين ديار است . در گذشته هاي نه چندان دور در اغلب شهرهاي لرستان كارگاه هاي نمد مالي داير بوده به گونه اي كه در بروجرد و خرم آباد راسته بازارهايي به نمد مالي اختصاص داشته است .نمد مال ها با استفاده از پشم بره كه به گويش محلي برگه ( برگن ) ناميده مي شود ، بخشي از نيازهاي عشاير و روستاييان را تامين مي كنند .
رايج ترين اين توليدات عبارتند از : از كلاه نمدي ، تن پوش هاي نمدي ( كپنك ) ، گردله ( زيرزين اسب ) ،انواع زيراندازها با نقوش و اندازه هاي مختلف .
آن ها براي تهيه اين نوع توليدات مراحل زير را انجام مي دهند .
1-پهن نمودن قالب نمد (حصيريابرزنت ) 2- ايجاد نقوش با فتيله -هاي پشمي رنگ شده3- ريختن پشم و كمان زدن 4-پاشيدن آب و صابون و خيساندن پشم 5-پيچيدن قالب نمد و بستن آن با طناب 6-ماليدن قالب نمد با دست و پا . وسايل و ابزار كار نمدمالي عبارتند
از : چوب تركه اي ، كمان چند زهي و حصير به عنوان قالب نمد.
حصير بافي
حصير يا بوريا از ني ساخته مي شود ، نمونه هايي كه دربين النهرين پيدا شده متعلق به 5000 سال ق.م است ، بنابراين حتي از صنعت پارچه بافي هم كهنتراست. در ايران مراكز صنعت حصيربافي يكي در زرقان فارس وديگري در بروجرد است . حصيربافهاي برجردي بيشتر ني مورد نياز خود را از نيزارهاي اطراف بروجرد و دشت هاي خوزستان تامين مي كنند.حصيرهاي بافته شده در سقف هاي گلي همچنين بعنوان زيراندار اقشار فرودست مورد استفاده قرار مي گيرد.حصير باف،ني را بقچه اي ميخرد.اول ساقه ني را تمييز ميكند و سپس با نيكوب ساقه ها را مي كوبد و تخت مي كند و آب روي آنها مي ريزد تا نرم شوند و بعد ني هايي را كه به صورت ورقه باز شده اند در كنار هم مي چيند و يك "پود" ني را با زاويه قائمه مي بافد و از يك نوع بافت جناقي استفاده مي كند و در آخر ته ساقه "پود" بافته شده را پيچ مي دهد تا اينكه لبه هاي آن محكم باشد.اندازه هاي معمول اين حصير 8 در 4 است.
آذربایجان سرزمین هنر و هنرمندپروری است که در طول تاریخ هنرمندان و هنرسازان بسیاری را در دامان پربرکت خود پروریده و تقدیم ایران زمین کرده است.
به دلیل شرایط اقلیمی و ویژگیهای تاریخی هنرهای سنتی و صنایع دستی همواره مورد توجه و استفاده مردم آذربایجان بوده و رفته رفته به بخشی تفکیکناپذیر از زندگی آنها تبدیل شده به طوری که ردپای انواع گوناگون این هنرها در بخشهای مختلف و روزمره آنقدر دیده میشود که نبودش قابل باور نیست.
آوازه کاشیکاران و معرقسازان تبریز آنچنان است که تبریز را و آذربایجان را با مسجد کبود و کاشی معرقهای بینظیر و فرشگونهاش میشناسند و فرش و... هنر ارزشمند و کمنظیری که با سر انگشتان ظریف و مشتاق هزاران بافنده کوچک و بزرگ از پود عشق بر تار اصالت گره میخورند و سرخ لاکی میشود و آبی آسمان و سرسبزی دشتهای دامنه سهند و سیاهی چشمان بافندگان خردسالش را یادآور میشود.
آذربایجان خطه مردمانی است که دستهایشان بر تار و پود زندگی نقش ماندگار حک میکند.
استان آذربایجان شرقی یکی از کانونهای صنایع دستی ایران محسوب میشود. در این استان انواع فرش، قالیچه، جاجیم، ورنی، خورجین، گلیم، شال، گلیمچه، ظروف سفالی و سرامیک، اقسام سبدحصیری و ترکهای، پارچههای پشمی و ابریشمی، سوزندوزی، نقرهسازی، قلاببافی، حوله و پتوبافی، فرشبافی، کفاشی و کفشدوزی و... موارد عمده صنایع دستی را تشکیل میدهند.
صنایع دستی برجسته استان شامل قالیبافی، گلیمبافی، هنرهای چوبی (خاتم، معرق، منبت و سبد و حصیر بافی)، دستبافهای سنتی (پشمی، بریشمی، جاجیمبافی)، چاپهای سنتی (قلمکاری و باتیک)، شیشهگری، سفالگری، فلزکاری (قلمزنی، حکاکی و ملیلهدوزی)، رو دوزیها (سوزندوزی، پتهدوزی، شکمهدوزی و گلابتوندوزی)، نمدمالی، کتاب آرایی (مینیاتور، تذهیب و تشعیر) است.
در اینجا به معرفی تعدادی از انواع هنرهای دستی رایج در آذربایجان شرقی میپردازیم.
* قالی بافی
به استناد منابع بسیار در قرن سوم هجری آذربایجان از بزرگترین مراکز بافتقالی و زیلو بود. در دوره سلجوقیان و ایلخانیان هنر قالیبافی در آذربایجان رواج کامل داشت و بر مبنای مینیاتورهای نسخ خطی "خمسه نظامی" اثر "قاسم علی" و برخی آثار دیگر که بیشتر نقوش قالی و طرز بافت آن را نمایش میدهند، آشکار میشود که قالیبافی در دوره تیموریان و سپس در دوره صفویه سیر تکامل خود را طی کرد و نقوش جدیدی چون سجادهای، گل و بوته، ترنج و لچک، حیوانات، خصوصا نقش "گلشاه عباسی" متداول گردید و تنوع رنگها و استفاده از ابریشم، ظرافت و زیبایی و کیفیت قالیها را تا حد قالی پرده نما، بالا برد. نمونههای چنین فرشهایی در حال حاضر در بسیاری از موزههای دنیا در معرض نمایش قرار دارد.
تبریز از مراکز عمده قالیبافی ایران است و از زمان جانشینان هلاکو خان مغول و پس از آن مرکز داد و ستد قالی بوده است. در دوره صفوی نیز قالیهای بسیار نفیس در آذربایجان بافته میشد. از این رو به جرأت میتوان گفت که حفظ و احیای هنر قالیبافی در ایران مرهون هنرمندان قالیباف و بازرگانان آذربایجان است. امروز هم آذربایجان یکی از مراکز مهم تولید انواع قالی در ایران است و بافتن انواع قالی در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان رواج کامل دارد.
قالیبافی از صنایع دستی مهم استان محسوب میشود. تولیدات این هنر از نظر صادرات اهمیت بسیار دارد و یکی از اقلام صادراتی عمده ایران را تشکیل میدهد. این امر موجب اشتغال نیروی عظیم انسانی نیز شده است. صنعت قالیبافی در سراسر استان به صورت کارگاهی در مناطق شهری و تکبافی تقریبا در اغلب روستاهای آذربایجان رواج دارد و هر ساله تعداد قابل توجهی از انواع قالی و قالیچه در طرحها و نقشهای متنوع و بافتهای گوناگون به بازارهای داخلی و خارجی عرضه میشود.
*گلیم بافی
بافت گلیم در آذربایجانشرقی همانند دیگر نقاط ایران به صدها سال پیش برمیگردد که در گذشته بیشتر در روستاهای اطراف به طریقه سنتی انجام میگرفته به طوری که پشم را با دست به نخ تبدیل و بعد با گیاهان رنگآمیزی و به گلیم تبدیل میکردند. البته این طریقه رنگ کردن و رسیدن به نخ به دلیل سختی کار و کم یابی بعضی رنگدانهها و یا جذب نشدن افراد جوان و دسترسی آسان و ارزان به رنگهای شیمیایی و نخهایی که در بازار به صورت رنگ شده با مواد شیمیایی وجود دارد جای خود را به این نوع نخ داده است.
همچنین در گذشته بافت گلیم بیشتر مصرف خانگی داشته و به ندرت برای فروش تولید میشد و ابعاد آن نیز بسته به دلخواه بافنده صورت میگرفته ولی ابعاد گلیمهای این استان از نظر بافت و نقوش متنوع بوده و هر منطقه بافت و نقوش مخصوص به خود را دارا بوده است. در حال حاضر بافت گلیم در شهرستانهای میانه، هشترود، و بخش خراجوی مراغه جریان دارد.
*پارچهبافی
بافتن پارچه با دست، خصوصاً پارچههای ابریشمی و زری از قدیم در ایران و همچنین آذربایجانشرقی معمول و متداول بوده است. چنانکه در دوره صفویه که به عصر طلایی و درخشان بافندگی شهرت دارد، پارچههایی از حریر ساده، ابریشم زربفت و مخمل ابریشمیبافته شده، که نمونههایی از آنها در موزه آستان قدس رضوی و موزه هنرهای تزئینی اصفهان موجود است.
*نقرهسازی
صنعت نقرهسازی از دیرباز در تبریز رواج داشته است. تا ۲۰ سال پیش حدود ۲۵ کارگاه نقرهسازی با یکصد نفر هنرمند نقرهکار در تبریز فعالیت داشتند. اما امروزه این هنر بینظیر دستی در حال نابودی است و صاحبان این هنر به مشاغل دیگری روی آوردهاند.
*نگارگری
نگارگری، نقاشی سنتی با پیشینهای کهن است که حالت روایی دارد و از دیدگاه عرفانی و فلسفی و بیان وقایع تاریخی بهره میبرد. ترسیم جزئیات و حقیقت نهایی از ویژگیهای هنر نگارگری است.
شیوه اجرا:
هنرمند ابتدا موضوع مورد نظر را روی بوم طراحی میکند. سپس آن را با رنگ روحی قلمگیری میکند و بعد با تکنیک رنگگذاری به شیوه تخت یا غیر تخت طرح مورد نظر را رنگآمیزی میکند. سپس به ساخت و ساز (پرداز و قلمگیر) میپردازد. در رنگگذاری معمولاً از رنگهای جسمینظیر گواش، اکریلیک و در ساخت و ساز از آبرنگ استفاده میشود. بوم، بوم کاغذی و قلموها در شمارههای مختلف گرد و نرم است. از فلزات طلا و نقره نیز استفاده میشود.
*سفالگری و سرامیکسازی
محصولات سرامیک استان در چند کارگاه از جمله شهر "زنوز" و "تبریز" تولید میشود. استادکاران سرامیک "زنوز" از نوع خاک مرغوب (کائولین یا خاک چینی) استفاده میکنند. علاوه بر کارگاههای سرامیکسازی "زنوز" در شبستر هم صنعت سفالگری دارای سابقهای بس طولانی است و تولیدات سفال آن در سراسر آذربایجان توزیع میشود. اخیراً کارگاه آموزش سفالگری در مرکز هنرهای سنتی میراث فرهنگی آذربایجان شرقی به آموزش علمیو هنری این صنعت پرداخته و هنرجویان بسیاری را آموزش داده است.
*سوزندوزی
سوزندوزی در بخش ممقان حوالی ۵۰ کیلومتری غرب تبریز از دیرباز رواج داشته است. در سالهای اخیر با توجه به درآمد اندکی که از این صنعت عاید هنرمند سوزندوز میشد، به تدریج علاقه به این هنر کاهش یافت، ولی با تلاش سازمان صنایع دستی، صنعت سوزندوزی دوباره رونق یافته است و به جای ماده اولیه سوزن دوزی که در گذشته ابریشم طبیعی بود، امروزه از ابریشم مصنوعی استفاده میشود.
*سبدبافی
در شهر تبریز بافت سبد برای حمل نان و میوه رواج دارد. برای بافتن سبد از ترکههای درخت قره آغاج، سنجد، به، آلبالو و بید اسنفاده میشود. در شهر مراغه و روستاهای اطراف آن نیز سبدهای بسیار ظریفی از چوب موسون میبافند. در مرند و روستاهای بناب و بهرام و کشکسرای از ساقه گندم برای ساخت سبد استفاده میشود.
*تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی
دانش و هنر تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی در گذشته فقط در انحصار چند کشور بوده اما خوشبختانه در سالیان اخیر هنرمندان ایرانی به خوبی گام در عرصه این هنر نهاده و آثار زیبا و ارزشمندی را خلق کردهاند.
رونق و ارتقای این هنر در کشورمان در بخشهای مختلف اقتصادی کشور نیز تاثیرگذاری شگرفی داشت. اما فرآیند تولید این هنرصنعت به این ترتیب است که ابتدا، راف (مواد خام) انتخاب و نوعی طرح بر روی آن توسط یک شخص کاملاً آشنا به فن تراش و با کمک رایانه دارای پردازشگر سه بعدی، بعد از عکسبرداری از راف مورد نظر، بهترین نوع و مدل و طرح تراش با کمترین ریزش انتخاب میشود، سپس راف بر روی داپ که به میله فلزی یا چوبی یا پلاستیکی غیرقابل انعطاف با قطر و اندازههای مختلف است توسط موم مخصوص که ۹۰ درصد آن گیاهی است و یا چسب مخصوص متصل میشود. سپس طرح مورد نظر بر روی آن راف اجرا میشود.
تراش بر روی یک راف شامل سه قسمت است: پاویلیون " pavilion "، کمره "cirdle "، تاج " crown" که هر قسمت در هنگام اجرا به دو قسمت تراش و پلیش نیز تقسیم میشود.
*چاپ کلاقهای (باتیک)
چاپ باتیک یا کلاقهای از جمله هنرهای بومیاستان آذربایجانشرقی است که در شهر اسکو و تبریز جریان دارد. این چاپ با استفاده از رنگهای گیاهی، بازیک، کرومی، اسیدی، خمیو راکتیو روی پارچههای ابریشم طبیعی، مصنوعی و نخی انجام میشود.
انواع روسری، رومیزی، شال، شال گردن و پارچه ابریشمی از جمله تولیدات هنرمندان باتیک کار است. در حال حاضر تولیدات باتیک به کشورهای آلمان، آمریکا، آذربایجان، ترکیه و ترکمنستان صادر میشود.
*سوزن دوزی ممقان
شهرستان ممقان در ۴۲ کیلومتری جنوب غربی تبریز واقع شده و هنر سوزندوزی به صورت بومیسالیان متمادی است که در آن جریان دارد و عمدتاً توسط زنان و دختران منطقه انجام میگیرد. عرق چین، رومیزی، زیرلیوانی، کوسن، جلیقه از جمله تولیدات سوزندوزی این منطقه است.
ویژگی خاص این نوع سوزن دوزی استفاده از طرحهای بسیار متنوع سنتی و هندسی و همچنین بکارگیری رنگهای شاد و درخشان همچون زرد، سبز، آبی فیروزهای، نارنجی، بنفش، صورتی و... است که به واسطه *** براق نخها (ابریشم مصنوعی)، درخشش دوچندانی به سوزن دوزی میبخشد.
*گره چینی چوب
گره چینی چوب از جمله هنرهای زیبا و قدیمی کشورمان است که اجرای آن نیازمند وقت و مهارت زیادی است. نوعی از گره چینی، گره چینی شیشهدار است که کاربرد عمده آن در اروسی و درب و پنجره خانههای قدیمیاست و چوب و شیشههای مخصوص رنگی اصلیترین اجرا تشکیل دهنده این نوع گره چینی است.
شیوه کار:
بعد از انتخاب یک طرح کلی که عمدتاً طرحی هندسی است، اجزا و طرح تفکیک شده و شابلونهای قطعات آماده شده و برش داده میشوند سپس چوبهای برش خورده روی کار به تدریج و به نوبت و طبق نظم خاصی سوار شده و شیشههای مربوطه نیز برش داده شده و کل کار مونتاژ میشود.
*منبت چوب
از آنجا که عموماً بخش تزیینی منبت به صورت پیرایشی و غیرالحاقی است، بنابراین دارای دوام زیادی نیز هست و در صورتی که بر اثر عوامل آسیب زای خارجی صدمه نبیند به اندازه عمر چوبی که منبت بر روی آن اجرا شده دوام دارد.
آثار چوبی منبت کاری شده از دیرباز در متن زندگی مردم حضور داشته و امروز نیز به خوبی توانسته است جایگاه خود راحفظ. در میان این آثار، برخی آثار منحصر به فرد و دارای ارزشهای والای هنری و فنی هستند که آنها را به آثار موزهای تبدیل کرده است ولی تولیدات انبوه این رشته نیز به دلیل اهمیت اقتصادی قابل توجه است.
مهمترین عنصر در منبت، چوب است که بر اساس شیوه کار، نوع چوب نیز مشخص میشود اما مهمترین چوبهای رایج در منبت کاری عبارتند از: آبنوس، شمشاد، نارنج، گلابی، عناب، فوفل، گردو، زالزالک، زبان گنجشک، راش، افرا، توسکا، و...
موسیقی
در آذربایجان، موسیقی جزئی از فرهنگ زنده مردم حساب میشود. در این میان موسیقی مردمیشناخته شده "عاشیق لر" (عاشقها) که با سرشت بومی مردم آذربایجان آمیخته است، از جایگاه ویژهای برخوردار است. پیشینه این موسیقی کم وبیش روشن است و امروزه نیز در برگزاری مراسم و آئینهای سنتی نقشی فراموش نشدنی دارد.
در گذشته، تا زمانی که به دوره اشکانیان بازمیگردد، گروههایی بودند که تاریخ فراز و نشیبهای اجتماعی را در قالب سرودهها و داستانها در بزمها و گردهماییها برای مردم بازمیخواندند، این افراد "گوسان لار" (خنیاگران) نامیده میشدند.
عاشقهای با تجربه و توانای آذربایجان نیز چنین میکنند. آنان به هنگام خواندن ترانههای بومی با چیره دستی به نواختن ساز میپردازند و شورانگیزترین گونههای "هاوا" را برگزار میکنند و به بیان منظوم حماسههای پر شور و داستانهای بومیمیپردازند.
عاشقها هنرمندانی هستند که از میان مردم برخواستهاند و با هنر اصیل و نوای دلنشین ساز خود همراه با ترانههای دلپذیر و مناسب با شرایط مراسم، در مجالس عروسی و قهوهخانهها به ترنم در میآیند.
عاشقهای معاصر آذربایجان، مالک گنجینه عظیم هنر و ادبیات تاریخی نیاکان خویشند. آنها سرودههای استادانه و زیبای خود را با احساسی ناب، انسانی و حفظ امانت هنر عاشقی در میان مردم رواج میدهند.
در آذربایجان کمتر دهکدهای را میتوان یافت که جشنها و عروسیهایشان بدون عاشق برگزار شود. حتی در مناطقی که عاشق نیست، فرسنگها راه پیموده میشود تا عاشقی به جشن دعوت شود و مجلس را با سخنان حکمت آموز، ترانهها و منظومههای دلنشین خود گرمیو شور بخشد.
عاشق "ساز" مینوازد. ساز آلتی است شبیه تار؛مرکب از نه سیم که بر سینه مینهند و مینوازند. نام قدیمیساز "قوپوز" چیزی شبیه کمانچههای کنونی بود. اغلب یک یا دو بالابانچی (نوازنده بالابان) و قاوالچی (دایرهزن) عاشق را همراهی میکنند. گاهی نیز چند دسته عاشق با هم ظاهر میشوند و هنرنمایی میکنند.
عاشق هنرمند است و باید در چندین هنر مهارت و استادی داشته باشد. او هم شاعر است، هم آهنگساز، هم خواننده، هم نوازنده، هم هنرپیشه و هم داستان گو. به عبارت دیگر عاشق در تمامی این عرصهها خلاق است و هنرمندی است که این همه را با انگشتان ماهر و صدای دل نوازش، اجرا میکند.
در روزگاران گذشته، به این هنرمندان علاوه بر اوزان و عاشیق، وارساق و یا نشاق هم میگفتند و به هنرمندترین و شایستهترین آنها "دده" اطلاق میشد. از این میان میتوان به دده یاد یاد (قرن ده هجری قمری)، توراب دده (قرن دوازده هجری قمری)، دده قاسم(قرن سیزده هجری قمری)، و کرم دده و مشهورتر از همه دده قورقود اسطورهای اشاره کرد.
اینها همه آذربایجان است و آذربایجان فقط این نیست آنچه ذکر آن رفت قطرهای بود از دریای هنر مردمان سختکوش دیار کوه و رود و دشت که با عشق به فرهنگ و هنر اصیل زندگی را برای خود و دیگران زیباتر و لطیفتر و رنگینتر میکنند.
سفالگری از مهمترین و قدیمی ترین دست ساخته های بشر است. آثار سفالی برخلاف آثار یافته شده فلزی، چوبین و ... در زیر خاک فاسد نمی شود و به خاطر این حالت استثنائی، به اطلاعات گویا درباره آن می توان پی برد. صنعت سفالگری در استان سمنان از پیشینه معتبر برخوردار است. به طوری که دکتر اریک اشمید هنگام حفاری در اطراف دامغان امیدوار به کشف شهر افسانه ای هکاتوم پلیس یا شهر صد دروازه بود، اگرچه موفق به کشف بقایای شهر مورد نظرش نشد، ولی به مجموعه ای از بهترین فراورده های صنعتگران دو تا سه هزار سال قبل از میلاد مسیح دست یافت. این فراورده ها شامل کوزه های بزرگ به اشکال هندسی و دارای لعاب قهوه ای روشن و کرم بودند. از آنجا که زمینه های لازم برای صنعت سفالگری در اکثر نقاط استان فراهم بوده، این صنعت با وجود فراز و نشیبهای تاریخی، به حیات خویش ادامه داده است. در سالهای اخیر، راه اندازی واحدهای آموزش سفالگری و سرامیک در شهر های سمنان و شاهرود موجب احیا و رشد بیشتر این صنعت در استان شد و هم اکنون ضمن تولید و ارسال مقادیر بسیاری از تولیدات این رشته به استانهای دیگر، زمینه های تولید کالاهایی برای بخش صادرات خارجی نیز فراهم شده است. در حال حاضر سفالگران استان سمنان در کارگاههای سفالگری و سفال سازی در سطح استان به ساختن گونه هایی ارزشمند سفال مشغولند. در این میان، کارگاه سفال گری و سفال سازی قان بیگی در شاهرود از اهمیتی ویژه برخوردار است.
قالیبافی
قالیبافی و تولید قالی و قالیچه از دیرباز یکی از تولیدات مهم استان سمنان به شمار می رفته است. این منطقه که در دوران قبل، دارای استادان زبردست قالیباف و طراح نقش قالی بود و قالی ها و قالیچه های نفیسی از دارهای آنان به عمل می آمد. به دلیل ورود فرشهای ماشینی به بازار و نداشتن صرفه اقتصادی و همچنین نبود پشتوانه نیروی کاری و طراح قالی و نیز به دلیل کهولت تدریجی استادان و کارگران قالیباف، این رشته دچار رکود فاحش شده است. امروز قالیبافان استان از نقش و طرح سایر مناطق مانند تبریز، مشهد، اصفهان، نائین، کاشان، یزد و کرمان استفاده می کنند. در زمینه بعضی از قالی ها گل های اسلیمی، شکوفه ها، غنچه ها و برگ های گوناگون با شاخه های ظریف دیده می شود و در بعضی از طرح های شاه عباسی، افشان، ترنجی، خوشه، برگ فرنگی، درختی، شکارگاه و ... مورد استفاده قرار می گیرد یا ترکیبی از این طرح ها هستند. بخش مهدی شهر و شهرستان شاهرود از مراکز مهم تولید قالی و قالیچه در استان سمنان به شمار می روند
گلیم بافی
گلیم به عنوان نخستین زیرانداز بشر، دارای سابقه تولیدی بسیار طولانی است. بافت گلیم اگر چه به گونه بسیار ساده آغاز شده، اما در طول سالیانی که از عمر آن می گذرد، هنرمندان ایرانی در تکمیل آن نقش فوق الاده چشمگیر ایفا کرده اند و توانسته اند آن را به عنوان محصولی برخوردار از ارزشهای هنری و مصرفی توامان حتی روانه بازارهای خارجی کنند. گلیم که در مقایسه با قالی دارای شیوه بافتی آسانتر است و به همان نسبت قیمت ارزانتری دارد، هنری در انحصار روستا نشینان و عشایر به حساب می آید. روستاهای شهرستان گرمسار، سمنان و روستاهای کندو، خیج و رضا آباد شاهرود از مراکز تولید اصلی گلیم در استان سمنان هستند
نمد مالی
یکی دیگر از صنایع دستی که قدمتی دیرینه در استان سمنان دارد، نمد مالی است. وضعیت فعلی تولید نمد در استان سمنان از نظر کمی و کیفی بسیار مطلوب است و مراکز تولید نمد در استان، شهرستان سمنان، دامغان و روستای ابرسیج شاهرود است. مواد اولیه مصرف شده در نمد مالی پشم است که در اندازه های مختلف تهیه می شود. آنچه در نمد مالی می توان مشاهده کرد، ذوق و هنر، به همراه تحرک تولید کننده است. تولیدات این زحمات کشان علاوه بر استفاده شخصی به روستاهای شمالی استان و شهرستان مازندران ارسال می شود
چاپ قلمکار
چاپ قلمکار، گونه ای از چاپ سنتی روی پارچه بافته شده است. برای نخستین بار، قلم کار سازان ایرانی برای دسترسی به تولید بیشتر و ایجاد هماهنگی و یکنواختی نقش ها، استفاده از مهره های چوبی را جایگزین استفاده از قلمو ساخته اند. برای فراهم آوردن امکاناتی به منظور استفاده مردم، قلم کار را که در گذشته فقط برای روی پارچه های پشمی و ابریشمی انجام پذیر بود بر انواع پارچه از قبیل متقال، کتان، چلوار و کرباس و ... انجام دادند. در حال حاضر چاپ قلم کار به وسیله قالب های چوبینی که دارای نقوش برجسته است انجام می شود. در حقیقت رکن اصلی قلمکار سازی را قالب سازی تشکیل می دهد که معمولاً توسط افرادی که حرفه و تخصصشان قالب تراشی است به تفکیک رنگ و حداکثر در چهاررنگ روی چوب های گلابی و زالزالک تراشیده می شود گروهی از هنرمندان در رشته هایی چون ریشه تابی که پارچه زیر ساخت قلمکار را آماده می سازد یا صحرا کاری که کارهای رنگرزی، سفید گری، بخار و شستشوی پارچه های قلمکار را به عهده دارد به فعالیت مشغولند. مهمترین مرکز این صنعت در استان در شهرستان دامغان قرار دارد که ماهانه مقادیر هنگفتی انواع رومیزی پرده و سفره و سایر محصولات قلمکار تولید و برای صدور به خارج از کشور آماده می کند
دستباف ها
در زمانی نه چندان دور، مردمان همین سرزمین پارچه های مورد نیاز خویش را با دست های هنر آفرین خود تهیه می کردند که از نظر تنوع رنگ، نقش، طرح و شیوه های بافت شگفت انگیز بود. هر چند زندگی ماشینی و گرایش به سوی تجدد باعث شد لطمه هایی جبران ناپذیر بر این صنعت وارد آید ، هم اکنون نیز در گوشه و کنار استان سمنان، صنایع دستباف رایج اند. دستبافی شامل تولید پرده های سنتی و هنری و حوله و شال گردن و پارچه های متقال زیر ساخت قلمکار است که در استان رایج است. علاوه برآن جاجیم، چادر شب، پلاس و چوفا (چوخا) که عمدتاً توسط روستائیان و عشایر تولید می شود، از دیگر صنایع دست باف مردم استان است. ماهانه مقادیر قابل توجه ای از این تولیدات به استان های دیگر و مراکز ارسال می شود. شهرستان سمنان به ویژه سرخه، مهدی شهر، فولاد محله و روستاهای شهرستان دامغان و روستاهای بسطام از مراکز تولیدات جاجیمچه و دستباف استان به شمار می روند.همچنین این رشته ها جزء صنایع دستی این استان می باشد: جاجیم بافی، کلیج بافی، چاقو سازی، برگ بافی، بافتنیهای سنتی، چوغا، چلنگری، چادر شب بافی، حمام سری، حجم سازی، زیر انداز نمدی، کلاه نمدی، چهل تکه دوزی، ساخت ساز سنتی، کرباس بافی