Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

استفتائات آیة الله حاج آقا مجتبی تهرانی، احكام تقليد

اطلاعات موضوع

Kategori Adı استفتائات
Konu Başlığı استفتائات آیة الله حاج آقا مجتبی تهرانی، احكام تقليد
نویسنده موضوع eLOy
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan eLOy

eLOy

مدیر کل انجمن
تاریخ ثبت‌نام
Jun 21, 2013
ارسالی‌ها
8,742
پسندها
14,848
امتیازها
113
سن
41
محل سکونت
TeHrAn
وب سایت
www.biya2forum.ir
تخصص
نقاشی و خوشنویسی
ماه تولد

اعتبار :

احكام تقليد




# مقلّد مرجعي هستم و مي خواهم از مرجعي ديگر تقليد نمايم. آيا عدول از مرجعي به مرجعي‌ ديگر جايز است ؟



  • در صورت احراز مساوي بودن، جايز است.

# آيا مي شود به دليل سخت بودن فتواي مجتهدي، به مجتهد ديگری عدول كرد؟



  • ‌عدول از مجتهد اَعلم جایز نیست.

# اگر بعد از فوت مرجع، مرجع تقلید زنده­ ای را انتخاب کنیم و بعد از سال‏ها متوجه شویم مرجع اَعلمی نسبت به مرجع انتخاب شده وجود دارد، آیا می­ توانیم مرجع تقلیدمان را عوض نماییم؟



  • در صورت اَعلمیّت مجتهد دوم بنا بر احتیاط، عدول واجب است.

# اگر مرجع تقلید فراموشی گرفت یا دیوانه شد، تقلید از او جایز نیست. آیا می­ توان در این صورت چون رسالة نوشته شده دارد به تقلید از او ادامه دهیم؟



  • در صورت بودنِ اَعلم، باید به او رجوع شود.

# بنده از مقلّدین مرحوم آیت الله بهجت; هستم. بنا به نظر حاج آقا مجتبی آیا من می­ توانم بر تقلید از میّت باقی بمانم؟ این تقلید چگونه خواهد بود؟



  • به مسأله 9 و 10 رساله توضیح ‏المسائل رجوع شود.


* متن این مسائل در رساله حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی به این شرح است:


مسأله 9- تقليد از مجتهد ميّت ابتداءً جايز نيست، ولى بقاى بر تقليد مجتهدى كه اعلم از مجتهد زنده بوده، بنا بر اقوى لازم است و فرقى نيست بين مسائلى كه در زمان زنده بودن اعلم به آن عمل كرده و مسايلى كه به آن عمل نكرده باشد، و اگر كسى كه در بعضى از مسائل به فتواى مجتهدى عمل كرده و بعد از مردن آن مجتهد، به مجتهد زنده مراجعه كرده، در صورت تساوى مجتهد مرده و زنده، مى ‏تواند در همه مسايل از مجتهد ميت تقليد كند، ولى اگر مجتهد ميت اعلم از مجتهد زنده باشد بنا بر اقوى بايد بر تقليد از مجتهد ميت باقى بماند و اگر مجتهد دوم از دنيا برود و رجوع كند به مجتهد سوم، و اگر مجتهد اوّل از مجتهد دوم و سوم اعلم باشد، بنا بر اقوى بايد بر تقليد از مجتهد اوّل باقى بماند.


مسأله 10- اگر در مسأله ‏اى به فتواى مجتهدى عمل كند و بعد از مردن او در همان مسأله به فتواى مجتهد زنده رفتار نمايد، در صورت تساوى بين مجتهد ميتى كه در زمان حياتش از او تقليد كرده است و مجتهد زنده، در مسائلى كه به دستور مجتهد زنده عمل كرده است نمى‏ تواند به مجتهد ميت رجوع كند. ولى اگر مجتهد زنده در مسأله ‏اى فتوى ندهد واحتياط نمايد و مقلد مدتى به آن احتياط عمل كند، دوباره مى‏ تواند به فتوى مجتهدى كه از دنيا رفته عمل نمايد مثلاً اگر مجتهدى گفتن يك مرتبه «سُبْحانَ اللّه‏ِ وَ الْحَمْدُ للّه‏ِِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه‏ُ وَ اللّه‏ُ اَكْبَرُ» را در ركعت سوم و چهارم نماز كافى بداند و مقلد مدتى به اين دستور عمل نمايد و يك مرتبه بگويد، چنانچه آن مجتهد از دنيا برود و مجتهد زنده احتياط واجب را در سه مرتبه گفتن بداند و مقلد مدتى به اين احتياط عمل كند و سه مرتبه بگويد دوباره مى ‏تواند به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته برگردد و يك مرتبه بگويد.


# من متولد 1342 هستم. زمانی که بالغ شدم مصادف با انقلاب و ورود حضرت امام; بود و من هم مانند بسیاری که نسبت به مسائل مذهبی آگاهی چندانی نداشتند، مقلّد ایشان شدم؛ ولی باید اعتراف کنم که یک بار هم رسالة ایشان را نخواندم. ولی اگر موردی پیش می­ آمد رجوع می­ کردم. به هر حال منصفانه بگویم هر کاری را که خودم فکر می­ کردم درست است انجام می­ دادم. البته تا حدودی سعی می‏ کردم شرعیّات را که منتج از تفکرات و شنیده‏ ها در جلسات و هیئت­ ها، دیده ­ها و خوانده­ ها بود رعایت کنم. در حال حاضر همچنان به همان روش عمل می­ کنم و خود را مقلّد ایشان می‏ دانم و می ­خواهم پس از گذشت حدود 47 سال از عمرم، به حساب خود رسیدگی نمایم. از آنجایی که بنده تا کنون نه خمس و زکات داده‏ ام و نه خود را با مسائل شرعی محک زده‏ ام، خواهشمند است بنده را راهنمایی فرمایید.



  • اگر مکلف مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام دهد، در صورتی اعمال او صحیح است که بفهمد به وظیفه واقعی خود رفتار کرده است، یا عمل او با فتوای مجتهدی که در هنگام عمل وظیفه ‏اش تقلید از او بوده و یا با فتوای مجتهدی که فعلاً وظیفه دارد از او تقلید کند، مطابقت داشته است.

# آیا بقا بر تقلید اَعلم واجب است؟



  • بنابر اقوا واجب است.

# آيا مي شود از مجتهدين مختلف تقلید کرد؟ به اين ترتيب كه انسان بداند مجتهدي مثلاً در باب مسائل معاملات اَعلم است و اين باب را از او تقليد کند و از مجتهد ديگر اگر مي‏ داند او در باب مسائل نماز و روزه اَعلم است، اين مسائل را از مجتهد دوم تقليد كند؟



  • تبعیض در تقلید مانعی ندارد.

# لطفاً شرایط و اصول انتخاب مرجع تقلید را توضیح بفرمایید.



  • به مسأله 1 تا 5 رساله توضیح ‏المسائل رجوع شود.

* متن این مسائل در رسالة حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی به این شرح است:


مسأله 1- مسلمان بايد به اصول دين يقين داشته باشد، و در احكام غير ضرورى دين بايد يا مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روى دليل به ‏دست آورد، يا از مجتهد تقليد كند؛ يعنى به دستور او رفتار نمايد، يا از راه احتياط طورى به وظيفه خود عمل نمايد كه يقين كند تكليف خود را انجام داده است. مثلاً اگر عده ‏اى از مجتهدين عملى را حرام مى ‏دانند و عدّه ‏اى ديگر مى ‏گويند حرام نيست، آن عمل را انجام ندهد. و اگر عملى را بعضى واجب و بعضى مستحب مى‏ دانند، آن‏را به ‏جا آورد. پس كسانى كه مجتهد نيستند و نمى‏ توانند به احتياط عمل كنند واجب است از مجتهد تقليد نمايند.


رجوع عامى به مجتهد در احكام شرعيه تقليدى نيست و تقليد در آن معنا ندارد؛ بلكه اشكال عقلى دارد و مقلّد گذشته از آن‏كه به حكم فطرت و استناد و اتكاى عقلى خود براى به دست آوردن احكام شرعيه به مجتهد مراجعه مى‏كند - همان گونه كه افراد بى اطلاع نسبت به هر فنى به اهل فن و مطلع از آن مراجعه مى‏ كند. - با مقدماتى اجمالاً به اين نتيجه مى‏ رسد كه بايد تقليد كند. به بيان ديگر، اصل در به دست آوردن احكام شرعيه، اجتهاد است و مقلد با اجتهاد شخصى خود به مجتهد مراجعه مى‏ كند.


مسأله 2- تقليد در احكام عمل كردن به دستور مجتهد است، واز مجتهدى كه بايد به دستور او عمل كرد، بايد مرد، بالغ، عاقل، شيعه دوازده امامى، حلال زاده، زنده و عادل و بنابر اقوى، اعلم و بنا بر احتياط واجب حريص به دنيا نباشد.


مسأله 3- مجتهدى كه بايد از او تقليد كرد از دو راه شناسايى مى‏ شود:


اول: اين‏كه خود انسان اطمينان پيدا كند به اجتهاد و اعلميت او، و اين در صورتى است كه انسان خودش اهل علم باشد و بتواند مجتهد اعلم را تشخيص دهد و يا آن‏كه از گفته عده‏اى از اهل علم كه اهل تشخيص هستند اطمينان حاصل كند

دوم: آن‏كه دو نفر عالم عادل كه اهل تشخيص هستند، گواهى به اجتهاد و اعلميت او بدهند، در صورتى كه دو نفر عالم عادل ديگر با گواهى آنان مخالفت نكنند.


مسأله 4 - اگر شناختن اعلم مشكل باشد بنا بر احتياط واجب بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلميت او دارد، و اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است و بداند ديگرى از او اعلم نيست، بنابر احتياط واجب بايد از او تقليد كند. و در صورت تساوى شرايط بين چند مجتهد، تقليد از هر كدام آن‏ها جائز است. تبعيض در تقليد احكام در صورت تساوى شرايط بين چند مجتهد جايز است؛ يعنى مقلّد مى‏ تواند در بعضى از احكام از يك مجتهد و در بعضى احكام از مجتهد ديگر تقليد كند، در صورتى كه از آن مخالفت قطيعه عمليه لازم نيايد.


مسأله 5 - به ‏دست آوردن فتوى يعنى دستور مجتهد چهار راه دارد؛ اول: شنيدن از خود مجتهد. دوم: شنيدن از دو نفر عادل كه فتواى مجتهد را نقل كنند، سوم شنيدن از كسى كه مورد اطمينان و راستگوست. در صورتى‏كه از گفته او اطمينان حاصل شود. چهارم: ديدن در رساله مجتهد در صورتى‏كه انسان به درستى آن رساله اطمينان داشته باشد.
 
بالا پایین