Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

مهارت هايي براي ارتباط بهتر نوجوانان با والدين

اطلاعات موضوع

Kategori Adı نوجوانان و جوانان
Konu Başlığı مهارت هايي براي ارتباط بهتر نوجوانان با والدين
نویسنده موضوع عاشق تنها
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan عاشق تنها

عاشق تنها

کـاربــر حـرفــه ای
تاریخ ثبت‌نام
Feb 12, 2014
ارسالی‌ها
2,907
پسندها
988
امتیازها
0

اعتبار :

* دختري 19ساله هستم. ازدست خانواده ام شاکي ام. والدينم اصلا به فکر من نيستند. غرق در کارهاي خودشان هستند و احساس مي کنم من را فراموش کردند. حس نمي کنندکه من نوجوانم و از همه بيشتر به آن ها احتياج دارم. به قول هايي که به من مي دهند پايبند نيستند. خيلي ناراحتم!



روي صحبت من در اين نوشته با دو گروه است ابتدا نوجواناني که چنين مشکلاتي دارند و سپس والدين آن ها. با توجه به اين سؤال و ابراز ناراحتي شديد از شرايط، اولين اقدامي که بايد انجام دهيد، مشورت با يک بزرگ تر فهيم و يا مراجعه به روان شناس است. قبل از پرداختن به راه حل، ابتدا شما را با چرايي و علت مسئله روبه رو مي کنم تا بهتر بتوانيد بر اوضاع مسلط شويد.
بيشتر بشناسيد
وجود تعارض و اختلاف سليقه بين نوجوان و والدين به خاطر شرايط خاص نوجواني امري طبيعي است. اما مديريت اين شرايط و جلوگيري از منزوي شدن نوجوان نياز به مهارت کافي دارد. در اين شرايط هم نوجوان و هم والدين به شناخت بيشتر طرف مقابل نياز دارند؛ براي مثال نوجوان اصلا نصيحت پذير نيست و متأسفانه برخي والدين با تکرار و اصرار بر اين امر، موجب فاصله گرفتن نوجوان از خودشان و کل خانواده مي شوند.از سويي نوجوانان بايد بدانند والدين هر کاري مي کنند به خاطر عشق و علاقه به فرزندشان است اگر گاهي توهين و تحقيري انجام مي گيرد نشانه ناتواني والدين در حل مسئله است نه چيز ديگري.
اگر نوجوان هميشه قصد و هدف واقعي والدين خود را بداند با احساس بهتر و مطمئن تري مي تواند با آن ها رابطه اي منطقي برقرار کند و چنين ارتباطي موجب آرامش و برآورده شدن توقعات دو طرف خواهد شد.پس نوجوانان عزيز اگر مي خواهند از بحراني که امروز احساس مي کنند در ارتباط با والدين خود دارند، رها شوند و در آينده با هم کلاسي ها، همکار، همسر و فرزند خود دچار بحران هايي از اين نوع نشوند، بايد از همين حالا مراقب باشند تا برچسبي که به رفتار ديگران مي زنند، منطبق با واقعيت باشد.
براي اين منظور بايد از خود بپرسيد آيا واقعا تحليل شما که به صورت خودکار و قالبي از رفتار افراد در ذهنتان شکل مي گيرد، درست و بي نقص است؟ خوب است بدانيد منشاء احساس ناکامي و به دنبال آن خشم، سرخوردگي و ناتواني، اين جمله است:"او قصد آزار من را دارد و من هم بايد يا تحمل کنم يا مقابله به مثل." همه ما متناسب با اين که منبع و علت آزارمان چه بوده است، واکنش هاي مختلفي نشان مي دهيم که يکي از آن ها تحمل افراطي است که به علت ناتواني در حل مسئله بروز مي کند و رفته رفته به رفتارهاي خودتخريبي تبديل مي شود که در اين سؤال به نمونه هايي از آن اشاره شده است. حالا که علت ماجرا را دانستيد، بهتر مي توانيد با مشکل خود کنار بياييد و آن را حل کنيد.
بر خلاف نظر شما که احتمالا فکر مي کنيد بايد پدر و مادرتان تغيير کنند و به عبارتي به حرف شما گوش کنند، در واقع خود شما بايد با تغيير نگرش و رفتار درست بر اساس نگرش جديد زمينه همراهي و هم سويي آن ها را فراهم کنيد. شايد با روش ذکر شده موافق نباشيد که اين مسئله غيرطبيعي نيست ولي مي توانيد به عنوان کنجکاوي نوجوانانه هم که شده، آن را امتحان کنيد، شايد نتيجه گرفتيد!
و اما والدين عزيز!
در مقابل، والدين نيز وظيفه دارند با مطالعه و مشورت به دنياي نوجوان خود نزديک تر شوند. سعي کنيد به نوجوان دستور ندهيد؛ بلکه او را در انجام امور سهيم و اجازه فکر کردن و زمينه انتخاب را مهيا کنيد. احترام، اجازه ابراز وجود، فرصت انتخاب، تصميم گيري و روبه رو شدن با پيامد رفتار در حد خود و در نهايت احترام شيوه هايي است که به شما کمک فراواني خواهد کرد.
يادآوري مي کنم فرزندتان تنها براي يک يا دو سال با شما زندگي نمي کند، او از نوزادي با شماست و خواهد بود. اگر غذايي خوشمزه و خوش بو مي خواهيد، به مهارت، تجربه و زمان طبخ کافي نياز داريد. فرزنداني عجول و بي تحمل نتيجه تعجيل در تربيت است.
 
بالا پایین