sting
معـاون ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Jun 26, 2013
- ارسالیها
- 27,708
- پسندها
- 5,661
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- تهـــــــــــران
- وب سایت
- www.biya2forum.com
- تخصص
- کیسه بوکس
- دل نوشته
- اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
- بهترین اخلاقم
- نــــدارم
اعتبار :
در طول تاریخ ثابت شد ایرانینان قبل از اسلام هم حجاب داشتند
در کتاب فلسفه ی حجاب استاد شهید مطهری امده :
یقینا حجاب کامل که امروز به شکل چادر مرسوم است از ایران به اسلام وارد شده
بیایید تاریخ را با هم مرور کنیم:
مادها اولین حکومت فراگیر در فلات ایران بودند آنان از هر طبقه و قومی که بودند برای جلوه گری هر چه بیشتر خود به هر چیزی که گمان میبردند خودآرایی است مانند یک نیاز حتمی و حیاتی دست مییافتند و در هر زمان وسایل موجود را از طلا، نقره، مفرغ، آهن تا گچ و سنگ و صدف میساختند.
«اصلی که باید در نظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمههای ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره از لحاظ شکل، با کمی تفاوت، با پوشاک مردان یکسان است.»
و «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده میشوند.»
پارسیان
پارسیها به وسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشی را تأسیس کردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمیخوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است.
اشکانیان
در این دوره نیز همانند گذشته، پوشش زنان ایرانی کامل بوده است. در این باره چنین میخوانیم: « لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است و پیراهن دیگری روی آن را می پوشانیده است. قد پیراهن دوم نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است و روی این دو پیراهن چادر به سر میکردند. »
ساسانیان
پوشش زنان ایران در طول تاریخ
پنان ایران در طول تاریبررسی نقوش سنگی و طرحهایی از چندین بشقاب باستانی نشان میدهد که بانون ساسانی پیراهنی بلند با آستین یا بدون آستین، پرچین و گشاد میپوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه مانند زنان اشکانی جمع میکردند، از طرز قلم زنی و چین سازی پیراهن و دامن پیداست که در انتهای دامن بر پشت پا، پارچه ای اضافه و پرچین به آن دوخته اند یقه پیراهن آنان اغلب گرد ولی یقه جلو باز تا پایین تر از سینه نیز دیده میشود زنان ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین سر میکردند که تا ساق پا میرسیده است.
خانوم تانیا پولینگ (Tania Poling ) از اهالیهامبورگ است و تازه مسلمان شده میگویید :
قبلاً اکثر نگاهها معنی دار بود و انتظار هر مردی را میشد در نگاهش خواند. ما در جامعه ای زندگی میکنیم که ارزش وجودی زن در درجه اول به ظاهر او بستگی دارد. زن باید زیبا باشد ، خوش پوش باشد ، او باید لوند باشد، شما اگر برنامههای تبلیغاتی ، شوهای تلویزیونی و نشریات را بررسی کنید ، میبینید که از زن تنها یک انتظار وجود دارد، او بایستی لوند باشد، تمام مدهای لباس برای این است که او را لوندتر جلوه دهند و در این میان آن دسته از زنانی که معیارهای لوندی از قبیل اندام خوب را ندارند ، در این جوامع دچار عقدههای روحی روانی میشوند. زنها هر روز باید به این فکر باشند که چه کار کنند تا زیباتر باشند، خوب ببینید، چه انرژی ای از انسان به هدر میرود، به هر حال همیشه یک کسی خوشگلتر از دیگران وجود دارد. حجاب نفی همه این تبلیغات است. با حجاب یک سری از ملاکهای ظاهری پنهان میشود و زن دیگر به عنوان موجودی که باید برای خوش آمدن دیگران لوند و دلربا باشد ، مطرح نمیشود. و دیگران در مقابله با زنان با حجاب در مییابند که آنان را همان طور که هستند بپذیرند ، بدون لحاظ ارزشهای ظاهری شان و برابری اینجاست که مفهوم مییابد. انسان در مقابل انسان . نه موجودی دلربا در مقابل خریدار . این حس علی رغم مشکلات برخورد مردم ، حسی کاملاً غرور آمیز است و انسان را به اعتماد به نفس میرساند
در کتاب فلسفه ی حجاب استاد شهید مطهری امده :
یقینا حجاب کامل که امروز به شکل چادر مرسوم است از ایران به اسلام وارد شده
بیایید تاریخ را با هم مرور کنیم:
مادها
مادها اولین حکومت فراگیر در فلات ایران بودند آنان از هر طبقه و قومی که بودند برای جلوه گری هر چه بیشتر خود به هر چیزی که گمان میبردند خودآرایی است مانند یک نیاز حتمی و حیاتی دست مییافتند و در هر زمان وسایل موجود را از طلا، نقره، مفرغ، آهن تا گچ و سنگ و صدف میساختند.
«اصلی که باید در نظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمههای ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره از لحاظ شکل، با کمی تفاوت، با پوشاک مردان یکسان است.»
و «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده میشوند.»
پارسیان
پارسیها به وسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشی را تأسیس کردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمیخوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است.
اشکانیان
در این دوره نیز همانند گذشته، پوشش زنان ایرانی کامل بوده است. در این باره چنین میخوانیم: « لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است و پیراهن دیگری روی آن را می پوشانیده است. قد پیراهن دوم نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است و روی این دو پیراهن چادر به سر میکردند. »
ساسانیان
پوشش زنان ایران در طول تاریخ
پنان ایران در طول تاریبررسی نقوش سنگی و طرحهایی از چندین بشقاب باستانی نشان میدهد که بانون ساسانی پیراهنی بلند با آستین یا بدون آستین، پرچین و گشاد میپوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه مانند زنان اشکانی جمع میکردند، از طرز قلم زنی و چین سازی پیراهن و دامن پیداست که در انتهای دامن بر پشت پا، پارچه ای اضافه و پرچین به آن دوخته اند یقه پیراهن آنان اغلب گرد ولی یقه جلو باز تا پایین تر از سینه نیز دیده میشود زنان ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین سر میکردند که تا ساق پا میرسیده است.
خانوم تانیا پولینگ (Tania Poling ) از اهالیهامبورگ است و تازه مسلمان شده میگویید :
قبلاً اکثر نگاهها معنی دار بود و انتظار هر مردی را میشد در نگاهش خواند. ما در جامعه ای زندگی میکنیم که ارزش وجودی زن در درجه اول به ظاهر او بستگی دارد. زن باید زیبا باشد ، خوش پوش باشد ، او باید لوند باشد، شما اگر برنامههای تبلیغاتی ، شوهای تلویزیونی و نشریات را بررسی کنید ، میبینید که از زن تنها یک انتظار وجود دارد، او بایستی لوند باشد، تمام مدهای لباس برای این است که او را لوندتر جلوه دهند و در این میان آن دسته از زنانی که معیارهای لوندی از قبیل اندام خوب را ندارند ، در این جوامع دچار عقدههای روحی روانی میشوند. زنها هر روز باید به این فکر باشند که چه کار کنند تا زیباتر باشند، خوب ببینید، چه انرژی ای از انسان به هدر میرود، به هر حال همیشه یک کسی خوشگلتر از دیگران وجود دارد. حجاب نفی همه این تبلیغات است. با حجاب یک سری از ملاکهای ظاهری پنهان میشود و زن دیگر به عنوان موجودی که باید برای خوش آمدن دیگران لوند و دلربا باشد ، مطرح نمیشود. و دیگران در مقابله با زنان با حجاب در مییابند که آنان را همان طور که هستند بپذیرند ، بدون لحاظ ارزشهای ظاهری شان و برابری اینجاست که مفهوم مییابد. انسان در مقابل انسان . نه موجودی دلربا در مقابل خریدار . این حس علی رغم مشکلات برخورد مردم ، حسی کاملاً غرور آمیز است و انسان را به اعتماد به نفس میرساند