Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

نیمه شب آمد خیالت، نیمه جانم را گرفت

  • نویسنده موضوع sting
  • تاریخ شروع
  • Tagged users هیچ

اطلاعات موضوع

Kategori Adı عشق و دلدادگی
Konu Başlığı نیمه شب آمد خیالت، نیمه جانم را گرفت
نویسنده موضوع sting
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan sting

sting

معـاون ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
27,708
پسندها
5,661
امتیازها
113
محل سکونت
تهـــــــــــران
وب سایت
www.biya2forum.com
تخصص
کیسه بوکس
دل نوشته
اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
بهترین اخلاقم
نــــدارم
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه

اعتبار :

نیمه شب آمد خیالت، نیمه جانم را گرفت

ابر دلتنگی دوباره آسمانم را گرفت

تا دلم در کوی نو میدی برایت میسرود

لکنتی امد زبان بی زبانم را گرفت

درمیان خاطراتت در وداع آخرینش

قطره قطره اشک آمد دیدگانم را گرفت

عمر من سر میرود باحسرت آغوش تو

با نبودت مهربان دنیا امانم را گرفت

زندگی بامن چه بازیهای پنهانی نکرد

بس که تابم داد صبر آستانم را گرفت

تا سفر رفتی،گناه غم میان باورم

دینم و ایمانم ویکسرجهانم را گرفت

شانه های مهربانت را بیاور خوب من

گریه های لعنتی تاب و توانم را گرفت....
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: eLOy

sting

معـاون ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
27,708
پسندها
5,661
امتیازها
113
محل سکونت
تهـــــــــــران
وب سایت
www.biya2forum.com
تخصص
کیسه بوکس
دل نوشته
اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
بهترین اخلاقم
نــــدارم
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه

اعتبار :

هر ساعتم اندرون بجوشد خون را
واگاهی نیست مردم بیرون را
الا مگر آنکه روی لیلی دیدست
داند که چه درد می‌کشد مجنون را؟
---
عشاق به درگهت اسیرند بیا
بدخویی تو بر تو نگیرند بیا
هرجور و جفا که کرده‌ای معذوری
زان پیش که عذرت نپذیرند بیا
---
ای چشم تو مست خواب و سرمست شراب
صاحبنظران تشنه و وصل تو سراب
مانند تو آدمی در آباد و خراب
باشد که در آیینه توان دید و در آب
---
چون دل ز هوای دوست نتوان پرداخت
درمانش تحملست و سر پیش انداخت
یا ترک گل لعل همی باید گفت
یا با الم خار همی باید ساخت
---
دل می‌رود و دیده نمی‌شاید دوخت
چون زهد نباشد نتوان زرق فروخت
پروانهٔ مستمند را شمع نسوخت
آن سوخت که شمع را چنین می‌افروخت
---


آن شب که تو در کنار مایی روزست

و آن روز که با تو می‌رود نوروزست
دی رفت و به انتظار فردا منشین
دریاب که حاصل حیات امروزست
---
گویند هوای فصل آزار خوشست
بوی گل و بانگ مرغ گلزار خوشست
ابریشم زیر ونالهٔ زار خوشست
ای بیخبران اینهمه با یار خوشست
---
خیزم بروم چو صبر نامحتملست
جان در قدمش کنم که آرام دلست
و اقرار کنم برابر دشمن و دوست
کانکس که مرا بکشت از من بحلست
---
آن ماه که گفتی ملک رحمانست
این بار اگرش نگه کنی شیطانست
رویی که چو آتش به زمستان خوش بود
امروز چو پوستین به تابستانست
---
آن سست وفا که یار دل سخت منست
شمع دگران و آتش رخت منست
ای با همه کس به صلح و با ما به خلاف
جرم از تو نباشد گنه از بخت منست
---
از بس که بیازرد دل دشمن و دوست
گویی به گناه مسخ کردندش پوست
وقتی غم او بر همه دلها بودی
اکنون همه غمهای جهان بر دل اوست
---
ای در دل من رفته چو خون در رگ و پوست
هرچ آن به سر آیدم ز دست تو نکوست
ای مرغ سحر تو صبح برخاسته‌ای
ما خود همه شب نخفته‌ایم از غم دوست
---
چون حال بدم در نظر دوست نکوست
دشمن ز جفا گو ز تنم برکن پوست
چون دشمن بیرحم فرستادهٔ اوست
بدعهدم اگر ندارم این دشمن دوست
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: eLOy
بالا پایین