!! sezar
مــدیـر بـازنشـسـتـه
- تاریخ ثبتنام
- Nov 9, 2013
- ارسالیها
- 954
- پسندها
- 39
- امتیازها
- 0
- سن
- 37
- محل سکونت
- tehran
- وب سایت
- delneveshte-edi.blogfa.com
- تخصص
- azad
- دل نوشته
- زمانی فراموشت میکنم.. که بالای سنگ قبرم با افسوس بگویی.. کاش زنده بودی...
اعتبار :
کلـمه روح از لغت رَوْح و یا رُوْح آمــده اسـت. رَوْح به معنـی سرور، شادی، آسایش و نجات از غم و اندوه است.رُوْح به معنی نفس کشیدن و دمیدن است و از ریح مشتق شده، که به معنی باد و نسیم می*باشد. پس به یاد داشته باشید که روح باید مانند نسیم، به*نرمـی و لطافت به*طور مرتّب و دائم در حرکت باشـد؛ روحـی که درجـا بزنـد، ساکن و بی*حرکت باشـد، دیـگر روح نیسـت. روان را نیز به این دلیـل روان می*گوییم، که باید روان و جاری باشد و دائم در حرکت باشد، روان نیز اگر ساکن و راکد شد، مانند آب راکد می*گندد. باید گفـت در دنیای امروز، با کـمال تأسف روان و روح بسیاری از انسانها، در اثـر سـنگینی تعلّقات دنیایی، ساکن و راکد شده، درجا زده و گندیده است، ایشان نیز بی*خبرند و یا خویش را به بی*خبری زده*اند. علامه*ی طباطبائی در تفسیر شریف المیزان می*نویسد: « کلمة روح به*طوری که در لغت معرفی شده به*معنای مبداء حیات است که جاندار به*وسیله آن قادر بر احساس و حرکت می*شود.» ( ترجمه*ی المیزان، ج 13 ، ص 270 ) روح یک کیفیت لطیف، مجرد، مؤثّر و نافذ است، که حقیقـت انسان را به*وجودمی*آورد. روح حقیقتی وسیع است که ماورای جسم فیزیکی و ماورای مکان و زمان بوده، فاقد خصوصیات اجسام فیزیکی و مادّی است. حضرت امام صادق علیه*السلام می*فرمایند: « روح جسم لطیفی است که کالبد ستبری بر آن پوشانده شده است.» ( میزان الحکمه، ج 5 ، ص 2155 ) روح فاقد جـرم، وزن، طول، عرض و ارتفاعاست و مرگ به آن راه ندارد. روح مبداء حیات و عامل آگاهی است و آثاری در عالم وجود بروز می*دهد، که بسیار بدیع و عجیب می*باشد. روح فاقد شکل و فرم است، ولی فقط برای این*که به ذهن نزدیک شود، می*توان آن را به یک توده نور تشبیه کرد.