هی غریبه!
قیافت خیلی آشناست
من و تو قبلا جایی همدیگرو ندیدیم؟
آهان....
یادم اومدیه روزایی یه خاطره هایی با هم داشتیم
یادمه اون موقع دم از عشق میزدی
هه....انقدر مات نگام نکن
عشقت حسودیش میشه!
دستات ارزونی خودت..
راستی قبل رفتنت:دیگه هیچ حسی بهت ندارم
دیگه وقتی دیدمت دلم نلرزیدخواستم بدونی!!
من تمـــــام شــــــــعرهایم را
در وصــــــــف نیامدنت ســـــــــــــروده ام !
و اگر یــــــــــک روز ناگهـــــــــــان، ناباورنه ســــــــر برسی
دســـــــــت خالی حیرت زده
از شاعر بودن استعفا خواهم داد!
نقــــــاش میشوم
تا ابدیت نقش پرواز را
بر میله های تمام قفس های دنیـــــــا...