دوستان گرد هم جمع به وقت خوشی
شادی کنند و ز روزگار بگیرند نوشی
ولیکن گر شود آن دوست بدهکار
ندارند جز تمسخر بهر او کار
همانان که دم از دوستي زنند
جملگی مثل عقرب نیش برتن زنند
چه خوش بوَد دوستي ها چون آب پاک
مثل آیینه زلال و تابناک
هزار تکه گر می شد و بیمناک
گر به زیانش بود این کار
حقیقت را می گفت...