جامه ی گلدار بر تن کردن....
و گونه های گل انداخته ام از تماشای رُخت...
و چای در دست که غرق عِطر گل محمدیست ،....تنها بهانهِ اندکیست برای اثبات دوست داشتن تو....
تو در کنج خانه صدایت را طنین انداز کن و برایم مولانا از بَر کن و گوش بسپار به نجواهای آرامم؛ آری من برایت اینگونه میخوانم؛ جانا "عجب...