مشاعره کده بیا ۲ فروم

[eLOy]

یک عمر غوطه در جگر خاک خورده ام

تا ریشه ام به اشک ندامت رسیده است

#صائب_تبریزی

 

[نبات]

تا تو ز لعل بسته‌ات تنگ شکر گشاده‌ای
چون مگس شکسته پر بر شکرم به جان تو

حالا و بده....

 

[eLOy]

وقتی دلم برای دیدن تو، تنگ می شود
بین سپاه عقل و دلم، جنگ می شود

#رضا_وطن

 

[نبات]

دل در آتش غمِ رُخت تا که خانه کرد
دیده سیل خون، به دامنم بس روانه کرد

 

[eLOy]

دشمن خویشتنم هر نفس از دوستی او
تا چه دید از من مسکین که ملولست ز خویم



لب او بر لب من این چه خیالست و تمنا
مگر آن گه که کند کوزه گر از خاک سبویم

َ#سعدی

 

[*دخترمهربون*]

مرا دگر رها مکن
مرا ازین ستاره ها جدا مکن
نگاه کن ک موم شب ب راه ما
چگونه قطره قطره آب میشود
سیاهی سیاه دیدگان من
به لای لای گرم تو
لبالب از شراب خواب میشود
ب روی گهواره های شعر من
تو میدمی و آفتاب میشود.

 

[eLOy]

دمید آن لاله از مشت غبارم
که خونش می تراود از کنارم


قبولش کن ز راه دلنوازی
که من غیر از دلی ، چیزی ندارم



#اقبال_لاهوری

 

[نبات]

معشوقه چو آفتاب تابان گردد
عاشق به مثال ذره گردان گردد

چون باد بهار عشق جنبان گردد
هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد

 

[eLOy]

در عشق توام واقعه بسیار افتاد
لیکن نه بدین سان که ازین بار افتاد




عیسی چو رخت بدید دل شیدا شد
از خرقه و سجاده به زنار افتاد


#عراقی

 

[نبات]

در هر فلکی مردمکی می‌بینم
هر مردمکش را فلکی می‌بینم
ای احوال اگر یکی دو می‌بینی تو
بر عکس تو من دو را یکی می‌بینم


رباعیات
دیوان شمس

 

[eLOy]

معشوق من از همه نهانست بدان
بیرون ز کمان هر گمانست بدان



در سینهٔ من چو مه عیانست بدان
آمیخته با تنم چو جانست بدان


#مولانا

 

[نبات]

نکند بی خبر از ما به در خانه پیشین
به سراغ غزل و زمزمه ، یار آمده باشد

جناب آقای شهریار

 

[eLOy]

در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو

مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه

#شیخ_بهایی​

 

[نبات]

همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت
آنچه در خواب نشد، چشم من و فکر تو بود

 

[eLOy]

در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر است
تا نگویی که چو عمرم به سر آمد رستم



بعد از اینم چه غم از تیر کج انداز حسود
چون به محبوب کمان ابروی خود پیوستم

#حافظ

 

[نبات]

ما چارهٔ عالمیم و بیچارهٔ تو
ما ناظر روح و روح نظارهٔ تو

خورشید بگرد خاک سیارهٔ تو
مه پاره شده ز عشق مه پارهٔ تو

 

[eLOy]

ولوله در شهر نیست جز شکن زلف یار
فتنه در آفاق نیست جز خم ابروی دوست



داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست

#سعدی

 

[نبات]

ز یکی پسته دهانی صنمی بسته دهانم
چو برویید نباتش چو شکر بست زبانم

همه خوبی قمر او همه شادی است مگر او
که از او من تن خود را ز شکر بازندانم

تو چه پرسی که کدامی تو در این عشق چه نامی
صنما شاه جهانی ز تو من شاد جهانم

چو قدح ریخته گشتم به تو آمیخته گشتم
چو بدیدم که تو جانی مثل جان پنهانم

وگرم هست اگر من بنه انگشت تو بر من
که من اندر طلب خود سر انگشت گزانم

چو از او در تک و تابم ز پیش سخت شتابم
چو مرا برد به نارم دو چو خود بازستانم

چو شکرگیر تو گشتم چو من از تیر تو گشتم
چه شد ار بهر شکارت شکند تیر و کمانم

چو صلاح دل و دین را مه خورشید یقین را
به تو افتاد محبت تو شدی جان و روانم

دیوان شمس

 

[eLOy]

تو مرو گر بروی جان مرا با خود بر
ور مرا می‌نبری با خود از این خوان تو مرو

#مولانا

 

[نبات]

آقاااا...تقلب..تخلب...تخلف.....چراع؟... همین صفحه نباتِ عزیزم این شعر رو آورده
عیب نداره..مدیری دیگه....نمیشه چیزی گف

وقت اجلم ،ناله نه از رفتن جانست

از یار جدا می شوم این ناله از آن است