مشاعره کده بیا ۲ فروم

[نبات]

یکی را دست حسرت بر بناگوش
یکی با آن که می‌خواهد در آغوش

جناب آقای سعدی

 

[eLOy]

شادی به روزگار گدایان کوی دوست
بر خاک ره نشسته به امید روی دوست


گفتم به گوشه‌ای بنشینم ولی دلم
ننشیند از کشیدن خاطر به سوی دوست

#سعدی

 

[Narges]

تا بوسه زدی روی لبم لرز بَرَم داشت

لبهای تو گرم است چرا یخ زده ام من؟!

 

[*دخترمهربون*]

نغمه شوق پرستوهای شاد

خلوت گرم کبوترهای مست

نرم نرمک می رسد اينک بهار

خوش به حال روزگار

 

[نبات]

روی دیدار توام نیست، وضو از چه کنم؟
دیگر از جامه ی صد وصله ،رفو از چه کنم؟

 

[eLOy]

مکتب تعلیم عشاق آتش است
من شب و روز اندرون مکتبم

روی خود بر روی زرد من بنه
دست نه بر سینه‌ام کاندر تبم

#مولانا

 

[نبات]

من دخترِ شیرین سخنِ دورهٔ قاجار
تو پست مدرنی و مضامینِ دل آزار
.
من اهلِ دل و چایِ هل و لعلِ نگارم
تو اهل شب و شعر سپید و لب سیگار

 

[eLOy]

رندان باده نوش که با جام همدمند
واقف ز سِر عالم و از حال آدمند

حقند اگر چه خلق نمایند خلق را
بحرند اگر چه در نظر ما چو شبنمند

#شاه_نعمت_الله_ولى

 

[نبات]

م جا افتاد ....با جام همدمند..

در عاشقان به چشم حقارت نظر مکن
زيرا که نزد حضرت عزت مکرمند

با کمی تخلب از روی دست پسرم
همون آقای شاه نعمت الله ولی

 

[eLOy]

دل عشق‌ آلود و دیده‌ ها خواب‌ آلود
تا صبح جمال یار ما را کار است


#مولانا

 

[نبات]

شب رو که شبت راهبر اسرار است
زیرا که نهان ز دیدهٔ اغیار است
.
دل عشق‌آلود و دیده‌ها خواب‌آلود
تا صبح جمال یار ما را کار است

رباعیات...

الان آقای سایه میاد ازت ایراد میگیره پسرم


تو كیستی، كه من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم .
تو چیستی، كه من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم!


تو در كدام سحر، بر كدام اسب سپید؟
تو را كدام خدا؟
تو از كدام جهان؟
تو در كدام كرانه، تو از كدام صدف؟
تو در كدام چمن، همره كدام نسیم؟
تو از كدام سبو؟


من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه!
چه كرد با دل من آن نگاه شیرین، آه!
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه!
كدام نشاه دویده است از تو در تن من؟

كه ذره های وجودم تو را كه می بینند،
به رقص می آیند،
سرود میخوانند!

چه آرزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یك سخن با تو:
به من بگو كه مرا از دهان شیر بگیر!
به من بگو كه برو در دهان شیر بمیر!



بگو برو جگر كوه قاف را بشكاف!
ستاره ها را از آسمان بیار به زیر؟
ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند

هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه.
كه صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست!

جناب فریدون مشیری عزیز

آقای سایه، اگه غلط املایی داشت ،ببقچید

 

[eLOy]

تب و تاب ِ غم ِ عشق ات، دل ِ دریا طلبد
هر تـُنـُک حوصله را طاقت ِ این توفان نیست

سایه صد عمر در این قصه به سر رفت و هنوز
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست

#هوشنگ_ابتهاج

 

[نبات]

شعر خوشگل موشگلی بود..مرسی

عاشقی را شرط تنها ناله و فرياد نيست
تا كسی از جان شيرين نگذرد فرهاد نيست​

تا نشد رسوای عالم كس نشد استاد عشق
نيم رسوا عاشق ، اندر فن خود استاد نيست

و ادامه ...

جناب میرزاده عشقی

 

[eLOy]

تا کی باشی ز دور نظارهٔ ما
ما چاره‌ گریم و عشق بیچاره ما

جان کیست کمینه طفل گهوارهٔ ما
دل کیست یکی غریب آوارهٔ ما

#مولانا

 

[نبات]

امشب که هیچ حالِ دلم روبراه نیست
مطرب خلافِ حالِ دلم شاد میزند

 

[eLOy]

بشکن خود را که بت شکستن این است
بگذر ز خودی؛ ز قید رَستن این است

در گوشه‌ی خاطر عزیزان جا کن؛
در مذهب ما، گوشه نشستن این است...

#هاشم_کشمیری

 

[نبات]

تا تو حریف من شدی ای مه دلستان من
همچو چراغ می جهد نور دل از دهان من

دیوان شمس

 

[eLOy]

نیست غیر از آه، دلسوزی دل افگار را
شمع بالین از تب گرم است این بیمار را

گوهر از سفتن بود ایمن در آغوش صدف
به ز خاموشی نباشد محرمی اسرار را

#صائب_تبریزی

 

[نبات]

آن سست وفا که یار دل سخت منست
شمع دگران و آتش رخت منست

ای با همه کس به صلح و با ما به خلاف
جرم از تو نباشد، گنه از بخت منست


رباعیات جناب سعدی

 

[eLOy]

تا بتوانی مدام می‌باش به ذکر
کز ذکر ترا راه نمایند به فکر

محرم چو شدی در حرم اجلالش
بینی به یقین جمال معشوقهٔ بکر

رباعی شمارهٔ ۸۸۷​

#مولانا
#دیوان_شمس