parivash
مـدیـر ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Feb 1, 2014
- ارسالیها
- 1,664
- پسندها
- 1,287
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- شیــــــــراز
- دل نوشته
- فقط یه ابــــانی میتونـــه با وجود قلـب شکستش، همه ی قلبای شکستــه رو آروم کنه...
اعتبار :
روزنامه ایران: دیروز 200 شهروند که پیشتر کارتنخواب بودند در میدان تجریش تهران جمع شدند تا گذشته خود را پاک کرده و با جمعآوری *****های سیگار از شهر، درختان، طبیعت و مردم خود عذرخواهی کنند.
صابر جوان 22 ساله اهل روستای مرودشت شیراز که عمر خود را روی ویلچر گذرانده برای یاری رساندن به کارتنخوابها به تهران آمده بود تا همراه آنها باشد.
او که سالها پیش ضربه مغزی شده است و قادر به صحبت کردن نیست با کلمات بریدهبریده گفت: میخواهد سیگار را از دست افراد سیگاری بگیرد.
این حرکت اجتماعی که برای نخستین بار از سوی کارتنخوابهای بهبود یافته توسط موسسه خیریه طلوع شکل گرفت با برداشتن اولین ***** سیگار به وسیله صابر کلید خورد و از میدان تجریش تا چهارراه ولیعصر در مسیر 12 کیلومتری همه *****های سیگار که در طول مسیر روی معابر بود جمعآوری شد.
علی درویش کارتنخواب بهبودیافته که در این جمع حضور داشت، گفت: تصور کنید در گذشته خسارتی به شهر زدهاید و امروز این شهامت را پیدا کردهاید که بیایید و در حضور مردم جبران خسارت کنید، این برای ما خوشایند است و امیدواریم شهر، مردم و طبیعت ما را ببخشند.
او که سالهاست از زندگی کارتنخوابی خداحافظی کرده است، افزود: شهامت میخواهد که به آدمها بگویی که روزی اشتباه کردهای و امروز پای آن اشتباه ایستادهای تا جبران کنی.
شهرام کارتنخواب دیگر این جمع از حس خوب خود گفت که تصمیم گرفته دیگر به جامعه و شهر خود خسارت نزند. او افزود: میخواهم مردم مرا ببخشند و باورم کنند.
مجید هم گفت که حس بخشش و خودباوری دارد، چون در دورانی که سیگار و مواد مخدر مصرف میکرده و کارتنخواب بوده بسیاری از پارکها و خیابانهای شهر و حتی مردم از او خسارت دیدهاند.
او معتقد است، روزی همین مردم و خیابانها از دستشان در امان نبودهاند.
مجید روزی 40 نخ سیگار میکشید و شاید ته همین 40 نخ سیگار در خیابانها و پای درختان شهر رها میشد.
در میان جمعیت 200 نفری کارتنخوابها، دانشآموزانی به چشم میخوردند که یک روز خود را برای همراه شدن با کارتنخوابها و مشارکت در پاکیزگی شهر اختصاص داده بودند.
علی، محمدرضا و پویا سه دانشآموز سال دوم گرافیک بودند که میخواستند در این حرکت اجتماعی سهیم باشند و معتقد بودند که در اینگونه حرکتهای اجتماعی بویژه کمک به شهر باید پیشقدم بود.
همچنین برخی شهروندان که از حرکت کارتنخوابها مطلع میشدند، به جمع آنها میآمدند تا همراه آنها باشند.
یک خانم بهبودیافته نیز گفت: «با اینکه تاکنون یک نخ سیگار هم نکشیدهام و یک ***** سیگار هم زمین نینداختهام، اما از اینکه آنها را جمع میکنم، خرسندم.»
رضا، کارتنخواب بهبود یافته 26 ساله که هنوز سیگار میکشد، گفت: <هر روز 20 نخ سیگار میکشم، اما امروز قصد ترک آن را دارم و میخواهم جبران کنم.>
اکبر رجبی مدیرعامل مؤسسه خیریه طلوع نیز این کار را یک حرکت بزرگ دانست و گفت: «ما روزی به جای کود به درختان ***** سیگار میدادیم، اما امروز میخواهیم این آلودگی را از بین ببریم.»
دیروز همچنین علاوه بر جمعآوری *****های سیگار از سطح شهر، از سوی کارتنخوابها به کودکان کتاب و به سالمندان و مأموران شهرداری و راهنمایی و رانندگی شاخه گل اهدا شد.
این گروه که به نشانه امید، آفتاب و روشنایی لباسهای زردرنگی پوشیده بودند، سیگار را از دست عابران گرفته و به آنها گل هدیه میدادند. در پایان *****های جمعآوری شده در آکواریوم بزرگی ریخته شد که درختچهای وسط آن بود؛ درختچهای که در نهایت در میان *****ها گم میشد از آکواریوم بیرون آمد تا در چهارراه ولیعصر(عج) کاشته شود.
صابر جوان 22 ساله اهل روستای مرودشت شیراز که عمر خود را روی ویلچر گذرانده برای یاری رساندن به کارتنخوابها به تهران آمده بود تا همراه آنها باشد.
او که سالها پیش ضربه مغزی شده است و قادر به صحبت کردن نیست با کلمات بریدهبریده گفت: میخواهد سیگار را از دست افراد سیگاری بگیرد.
این حرکت اجتماعی که برای نخستین بار از سوی کارتنخوابهای بهبود یافته توسط موسسه خیریه طلوع شکل گرفت با برداشتن اولین ***** سیگار به وسیله صابر کلید خورد و از میدان تجریش تا چهارراه ولیعصر در مسیر 12 کیلومتری همه *****های سیگار که در طول مسیر روی معابر بود جمعآوری شد.
علی درویش کارتنخواب بهبودیافته که در این جمع حضور داشت، گفت: تصور کنید در گذشته خسارتی به شهر زدهاید و امروز این شهامت را پیدا کردهاید که بیایید و در حضور مردم جبران خسارت کنید، این برای ما خوشایند است و امیدواریم شهر، مردم و طبیعت ما را ببخشند.
او که سالهاست از زندگی کارتنخوابی خداحافظی کرده است، افزود: شهامت میخواهد که به آدمها بگویی که روزی اشتباه کردهای و امروز پای آن اشتباه ایستادهای تا جبران کنی.
شهرام کارتنخواب دیگر این جمع از حس خوب خود گفت که تصمیم گرفته دیگر به جامعه و شهر خود خسارت نزند. او افزود: میخواهم مردم مرا ببخشند و باورم کنند.
مجید هم گفت که حس بخشش و خودباوری دارد، چون در دورانی که سیگار و مواد مخدر مصرف میکرده و کارتنخواب بوده بسیاری از پارکها و خیابانهای شهر و حتی مردم از او خسارت دیدهاند.
او معتقد است، روزی همین مردم و خیابانها از دستشان در امان نبودهاند.
مجید روزی 40 نخ سیگار میکشید و شاید ته همین 40 نخ سیگار در خیابانها و پای درختان شهر رها میشد.
در میان جمعیت 200 نفری کارتنخوابها، دانشآموزانی به چشم میخوردند که یک روز خود را برای همراه شدن با کارتنخوابها و مشارکت در پاکیزگی شهر اختصاص داده بودند.
علی، محمدرضا و پویا سه دانشآموز سال دوم گرافیک بودند که میخواستند در این حرکت اجتماعی سهیم باشند و معتقد بودند که در اینگونه حرکتهای اجتماعی بویژه کمک به شهر باید پیشقدم بود.
همچنین برخی شهروندان که از حرکت کارتنخوابها مطلع میشدند، به جمع آنها میآمدند تا همراه آنها باشند.
یک خانم بهبودیافته نیز گفت: «با اینکه تاکنون یک نخ سیگار هم نکشیدهام و یک ***** سیگار هم زمین نینداختهام، اما از اینکه آنها را جمع میکنم، خرسندم.»
رضا، کارتنخواب بهبود یافته 26 ساله که هنوز سیگار میکشد، گفت: <هر روز 20 نخ سیگار میکشم، اما امروز قصد ترک آن را دارم و میخواهم جبران کنم.>
اکبر رجبی مدیرعامل مؤسسه خیریه طلوع نیز این کار را یک حرکت بزرگ دانست و گفت: «ما روزی به جای کود به درختان ***** سیگار میدادیم، اما امروز میخواهیم این آلودگی را از بین ببریم.»
دیروز همچنین علاوه بر جمعآوری *****های سیگار از سطح شهر، از سوی کارتنخوابها به کودکان کتاب و به سالمندان و مأموران شهرداری و راهنمایی و رانندگی شاخه گل اهدا شد.
این گروه که به نشانه امید، آفتاب و روشنایی لباسهای زردرنگی پوشیده بودند، سیگار را از دست عابران گرفته و به آنها گل هدیه میدادند. در پایان *****های جمعآوری شده در آکواریوم بزرگی ریخته شد که درختچهای وسط آن بود؛ درختچهای که در نهایت در میان *****ها گم میشد از آکواریوم بیرون آمد تا در چهارراه ولیعصر(عج) کاشته شود.