**هر روز یه جمله ی عاشقونه**

[parivash]

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ،​

ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــﯿﺪ ،​

ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ !​

ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ...​

ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ،​

ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ ، ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ !​

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،​

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ،​

ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...​

ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــﺪ !​

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ،​

ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ !​

ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ...​

ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ !​

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...​

ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...​

ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧـــﺪ ...​

 

[parivash]

بـــازگشـتے נر ڪار نیــωـتــــ...

یڪـــ بـــار ڪـﮧ بـــروے ، بــراے هــمـﮧے عمـــر رفتـــﮧ اے

פـتی اگـــر برگــرנے ، נیــگر " او " نیـωــتے !​

 

[parivash]

همیشه باید یک کسی باشد​

که معنی سه نقطه‌های انتهای جمله‌هایت را بفهمد...​

همیشه باید کسی باشد​

تا بغض‌هایت را قبل از لرزیدن چانه‌ات بفهمد...​

باید کسی باشد​

که وقتی صدایت لرزید، بفهمد...​

که اگر سکوت کردی، بفهمد...​

باید کسی باشد​

که اگر بهانه‌گیر شدی بفهمد...​

باید کسی باشد​

که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن نبودن بفهمد...​

بفهمد که درد داری...​

بفهمد که دلگیری...​

بفهمد که دلت برای چیزهای کوچک تنگ شده...​

بفهمد که دلت برای راه رفتن، برای دویدن، تنگ شده. . .​

آری...​

تـــــــــــــنــــــــــگ شــــــــــــده...​

​

​

 

[MilaD_News]

[FONT=&quot]امشب[/FONT]....
[FONT=&quot]بزن به سلامتیه: آرزوهایی که هیچگاه لمس نکردی[/FONT]
[FONT=&quot]بزن به سلامتیه: عشقی که طالعش با تو نبود و هنوزم دوستش داری[/FONT]
[FONT=&quot]بزن به سلامتیه: شبهایی که تو در تنهایت گریه کردی و ندونستی چرا[/FONT]
[FONT=&quot]بزن به سلامتیه: دوستانی که از پشت خنجر زدند[/FONT]
[FONT=&quot]بزن به سلامتیه: اون که گفت دوستت داره اما تا آخرش باهات نموند[/FONT]​

 

[MilaD_News]

[FONT=&quot]یک روز میرسد[/FONT]...


[FONT=&quot]یک ملافه ی سفید پایان میدهد[/FONT]...


[FONT=&quot]به من...به شیطنت هایم...به بازیگوشی هایم...به خنده های بلندم[/FONT]...


[FONT=&quot]روزی که همه با دیدن عکسم بغض میکنند و میگویند دیوانه، دلمان برای مسخره بازی هایت[/FONT]


[FONT=&quot]تنگ شده[/FONT]...!!!​

 

[eLOy]

تشنه‌ام، تشنه شبیه تو که عادت کردی
همه‌ی عمر فقط تشنه به خونم باشی!​

 

[*دخترمهربون*]

+یه وقتایی میفهمی دوست داشتن کافی نیست
_ چه وقتایی؟
+ بیشتر وقتا

 

[*دخترمهربون*]

کاش همسایه دیوار به دیوار هم بودیم
پیراهنت گاهی
سری ب حیاط خانه ما میزد☺

 

[*دخترمهربون*]

اونقدر آدما قبل من و تو غصه خوردن، لب پنجره سیگار کشیدن، عاشق شدن، فارغ شدن، فحش دادن...
اونقدر آدما قبل من و تو بردن، باختن، گذاشتن رفتن، گم و گور شدن...
اونقدر آدما قبل من و تو به گذشته‌شون فکر کردن، حسرت خوردن، بغض کردن...
حالا کجان؟
رها کن رفیق.. رها کن بره...


♡჻ᭂ࿐

 

[eLOy]

اونقدر آدما قبل من و تو غصه خوردن، لب پنجره سیگار کشیدن، عاشق شدن، فارغ شدن، فحش دادن...
اونقدر آدما قبل من و تو بردن، باختن، گذاشتن رفتن، گم و گور شدن...
اونقدر آدما قبل من و تو به گذشته‌شون فکر کردن، حسرت خوردن، بغض کردن...
حالا کجان؟
رها کن رفیق.. رها کن بره...


♡჻ᭂ࿐

این متن خیلی سنگین بود
خودتی @*دخترمهربون*

 

[*دخترمهربون*]

@eLOy
خودمم ولی خودم نمیتونم رها کنم بره
ولی تو رها کن بره

 

[*دخترمهربون*]

حال و احوالِ دلم ، از سرِ شب بد شده بود
عقلِ بیچاره یِ من ، باز مردد شده بود

لرزه ها بر دلِ دیوانه یِ من می افـتاد
یک نفر شکلِ تو از کوچه یِ ما رد شده بود

#وحشي_بافقي

.

 

[*دخترمهربون*]

مرا وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردی
مرا ازمن، مرا از قیدِ من بودن رها کردی

_دوباره روی ماهت محو شد در رشته های شب
تو با زیبایی‌ات این حرف‌هارا نخ نما کردی...

نماز عشق می خواندم،امامم حضرت دل بود
کنارم بی تکلّف ایستادی، اقتدا کردی

به هم نزدیک بودیم، آتش از لب‌هات می‌تابید
دلت می‌خواست لب‌های مرا، امّا حیا کردی

من از خود نیمه‌ای را دیده بودم "عاقل" اما تو
مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی..

 

[*دخترمهربون*]

همین که هستی
همین که در سرای دلم
راه می روی

همین که گاهی پناه واژه هایم
می شوی
کافیست برای آرامشم
باش حتی همین قدر دور ...

 

[*دخترمهربون*]

کاش در سکوتِ تو...
همانقدر "دوستت دارم" باشد...
که در اشتیاقِ من...!

‌‌‎‌‌

 

[*دخترمهربون*]

بهشت بی گمان
کوچه ای دارد که در آن
آن ها که از دوری کسی مرده اند
غروب ها
دور هم می نشینند
و بلند بلند گریه میکنند

 

[*دخترمهربون*]

کاش ...
دست دوستی هرگز نمی دادی به من
آرزوی وصل
از بیم جدایی بهتر است

 

[*دخترمهربون*]

گاهی میان خلوت جمع
یا در انزوای خویش
موسیقی نگاه تو را گوش می کنم
وز شوق این محال
که دستم به دست توست
من جای راه رفتن پرواز می کنم ...

 

[نبات]

عشق آن باشد که حیرانت کند..

 

[eLOy]

تو قافِ قرارِ من و من عینِ عبورم​

ای عشق! به شوق تو گذر می‌کنم از خویش
تو قافِ قرارِ من و من عینِ عبورم ...

#قیصر_امین_پور