Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

آخرین سوتی که دادی و همه بهت خندیدن کی بود و چی بود؟

اطلاعات موضوع

Kategori Adı سؤال از ما پاسخ از شما
Konu Başlığı آخرین سوتی که دادی و همه بهت خندیدن کی بود و چی بود؟
نویسنده موضوع mosTafa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan سایه های بیداری

mosTafa

مـدیـر ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Sep 15, 2013
ارسالی‌ها
5,132
پسندها
4,080
امتیازها
113
محل سکونت
مشهد
تخصص
انتخاب آدم اشتباهی
دل نوشته
لیاقت ش رو نداشت ...
بهترین اخلاقم
احمق م
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه

اعتبار :

 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: eLOy

sting

معـاون ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
27,708
پسندها
5,661
امتیازها
113
محل سکونت
تهـــــــــــران
وب سایت
www.biya2forum.com
تخصص
کیسه بوکس
دل نوشته
اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
بهترین اخلاقم
نــــدارم
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه

اعتبار :

یک ماه پیش رفتم عیا دت مر یض مادر دوستم بود همه یک د عا ی خیر میکر دن من گفتم دعام با ید فرق کنه رفتم بگم امام رضای غریب شفاتو بده گفتم امام رضای غریب جزاتو بده مریض که با قاشق اب میدادن بهش اونقدر خندید که چند روز بعد خوب شد کلی هم خندیدیم هم خجالت میکشیدم بهشو ن نگا ه کنم ولی مریض شفا گرفت ههههههههه
 

عاشق تنها

کـاربــر حـرفــه ای
تاریخ ثبت‌نام
Feb 12, 2014
ارسالی‌ها
2,907
پسندها
988
امتیازها
0

اعتبار :

با مامان بزرگ مرفته بودم مهمونی! از تو اتاق بلندم کردن بردنم تو پذیرایی به زور! بعد داشتم نگاه میکردم ببینم کجا بشینم دیدم مامان بزرگم میگه بیا اینجا بشین،
رفتم بشینم بعد گف نه مهسا با تو نبودم با فلانی بودم:|
هیچی دیگه آبرو نموند برام
آخه کدوم مادربزرگی این کارو میکنه جلو اونهمه آدم :((
 

mosTafa

مـدیـر ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Sep 15, 2013
ارسالی‌ها
5,132
پسندها
4,080
امتیازها
113
محل سکونت
مشهد
تخصص
انتخاب آدم اشتباهی
دل نوشته
لیاقت ش رو نداشت ...
بهترین اخلاقم
احمق م
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه

اعتبار :

توي همين ماه رمضون بود! روزاي اولش
خاب بودم با صداي زنگ خونه بيدار شدم!
ديدم هي زنگ ميزنن كسي جواب نميده!!
بلند شدم با هزار غر و لند ديدم هيشكي خونه نيس! من تنهام!
در رو با چشاي خمار باز كردم، همسايه بغلي مون بود! يه زن 27-28 ساله! ديدم از بالا تا پايين م رو داره نگاه ميكنه هي با چشاي درشت و من من ميكنه ميگه مامان هس؟
منم با صداي گرفته و خسته گفتم فك نكنم، اگ بود در رو باز ميكرد!
اصن طرف توو شوك بود ، انقد خابم ميومد برام مهم نبود ك دردش چيه!
خداحافظي كرد و عقب عقب رفت!
در رو بستم ، داشتم ميرفتم ب ادامه ي خابم برسم، خودمو توي آينه اتاق ديدم فهميدم فاجعه از چ قراره!
نگو بنده ب علت گرماي شديد، شب رو فقط با يه شورت ناقابل خابيده بودم و دم در صافو سيخ جلو زنه همسايه عرض ادب ميكردم!
الان انقد داغونم كارم ب دكتر و روانپزشك كشيده، روم نميشه از خونه برم بيرون! هرچقدم با پدر مادر جهت نقل مكان ازينجا صحبت ميكنم، قبول نميكنن
دوستان راهنمايي پليز
 

*SiMiN*

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Feb 16, 2014
ارسالی‌ها
5,086
پسندها
1,974
امتیازها
113
محل سکونت
تهران
تخصص
نقاشی کردن،نت
دل نوشته
همه ی انسانها برابر آفریده شده اند
مدل گوشی
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
برند گوشی
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه
جنسیت
نوع آنتی ویروس
ماه تولد

اعتبار :

توي همين ماه رمضون بود! روزاي اولش
خاب بودم با صداي زنگ خونه بيدار شدم!
ديدم هي زنگ ميزنن كسي جواب نميده!!
بلند شدم با هزار غر و لند ديدم هيشكي خونه نيس! من تنهام!
در رو با چشاي خمار باز كردم، همسايه بغلي مون بود! يه زن 27-28 ساله! ديدم از بالا تا پايين م رو داره نگاه ميكنه هي با چشاي درشت و من من ميكنه ميگه مامان هس؟
منم با صداي گرفته و خسته گفتم فك نكنم، اگ بود در رو باز ميكرد!
اصن طرف توو شوك بود ، انقد خابم ميومد برام مهم نبود ك دردش چيه!
خداحافظي كرد و عقب عقب رفت!
در رو بستم ، داشتم ميرفتم ب ادامه ي خابم برسم، خودمو توي آينه اتاق ديدم فهميدم فاجعه از چ قراره!
نگو بنده ب علت گرماي شديد، شب رو فقط با يه شورت ناقابل خابيده بودم و دم در صافو سيخ جلو زنه همسايه عرض ادب ميكردم!
الان انقد داغونم كارم ب دكتر و روانپزشك كشيده، روم نميشه از خونه برم بيرون! هرچقدم با پدر مادر جهت نقل مكان ازينجا صحبت ميكنم، قبول نميكنن
دوستان راهنمايي پليز


وااااااااااااااااااااای :smilie (90):شورتت خوشگل بودش حدااقلش میشه یه خوده ابرو نگهداشتی:smilie (90):
 

mosTafa

مـدیـر ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Sep 15, 2013
ارسالی‌ها
5,132
پسندها
4,080
امتیازها
113
محل سکونت
مشهد
تخصص
انتخاب آدم اشتباهی
دل نوشته
لیاقت ش رو نداشت ...
بهترین اخلاقم
احمق م
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه

اعتبار :

وااااااااااااااااااااای :smilie (90):شورتت خوشگل بودش حدااقلش میشه یه خوده ابرو نگهداشتی:smilie (90):

هههههههههه
عاره فكر ه يه همچي روزي رو ميكردم
يه مارك خوشجل ه puma داشت! فك كنم زن همسايه عاشق ه پلنگ ه شده ولي ب روي خودش نمياره
:smilie (90):
 

عزیز بابایی

ناظم انجمن
تاریخ ثبت‌نام
Jul 22, 2013
ارسالی‌ها
1,363
پسندها
1,844
امتیازها
113
محل سکونت
البرز
تخصص
شاد کردن دوستان
دل نوشته
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
بهترین اخلاقم
شاد بودن و شاد کردن
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه
جنسیت
نوع آنتی ویروس
ماه تولد

اعتبار :

باز این شیطون بلاها بحث رو دارن تغییر میدن که عجبا

خب من بیشتر سوتی میگیرم تا اینکه سوتی بدم حالا اگه موردی پیش اومد میگم بخندیمممممممم
 

DaniyaL

Wing To Fly
کـاربـر انجمــن
تاریخ ثبت‌نام
Feb 5, 2014
ارسالی‌ها
1,300
پسندها
1,877
امتیازها
113
محل سکونت
Rasht
دل نوشته
آدمها تو را نمی فهمند فقط ترجمه ات میکنند آن هم به زبان خودشان
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه
جنسیت
ماه تولد

اعتبار :

فکر کنم سوتی من از مصطفی هم بدتر باشه...

چند سال پیش با ماشین بابام رفتم بیرون و مغازه ای کار داشتم.... موقع برگشت تلفنم زنگ خورد مشغول صحبت بودم
حواسم نبود سوار یه ماشین دیگه شدم
حالا سرنشین های همون ماشین با تعجب دارن نگام میکنن من تماسو قطع کردم گفتم شما؟ =)))
بعد متوجه شدم چه سوتی دادم. اون لحظه فقط میخواستم تو افق محو بشم.
 

سایه های بیداری

کـاربـر انجمــن
تاریخ ثبت‌نام
May 26, 2019
ارسالی‌ها
2,025
پسندها
2,875
امتیازها
3

اعتبار :

سوتی خودم که زیاده .
حالا بعدا سر فرصت عرض میکنم تا از خنده بمیرید انشالله . :roflym:
ولی این یکی را فعلا برای پیش پرداخت قبول بفرمائید لطفا : :aiwan_light_laugh2::aiwan_light_laugh2:

توی محل ما یه آدم آسمان جلی هست که از خدا فقط عمر گرفته و به غیر از اون عمر ، چیز دیگری از رحمت و کرامت و عدالت خدا نصیبش نشده . نه اینکه خودش نخواهد . لابد خدا اینطور صلاح دانسته و بهش نداده . از آنجایی که این بندۀ خدا حتی برای خورد و خوراکش هم در مضیقه است ، لذا هر جا که مراسم شام و ناهار ختم یه بنده خدایی باشه ، سریع بو میکشد و می آید تا شکمی از عزا در بیاره ،
دائی ام فوت کرده بود و مراسم شامی برقرار . طبق معمول ؛ ایشان صدر مجلس جلوس فرموده بودند و منتظر سفرۀ شام . سفرۀ شام مفصلی گسترده شد و میهمانان گرداگرد سفره ، چشم بر غذاهای لذیذ ، برای آمرزیده شدن متوفی . یک نفر بسم الله را گفت و حمله آغاز شد . سر و صدای قاشق و چنگال و بشقاب و کاسه به همراه گفتگوی دو نفرۀ برخی از حاضرین و بر گرفتن لقمه هایی هر چه بزرگتر برای شادی روح آن مرحوم ( یعنی دایی بنده ) ادامه داشت تا اینکه همین آقای بی همه چیز ، از اون سر سفره خم شد تا دیس مرغ را به غارت ببرد که ناگهان : گوزید . با صدای مهیب . :roflym::roflym:
بقیه اش را دیگه حودتان حدس بزنید که روح دایی مرحوم تا کجاها پرواز فرمودند . :D:D:D:D
 
بالا پایین