YASNA
مـدیـر انجمن
- تاریخ ثبتنام
- Sep 23, 2013
- ارسالیها
- 435
- پسندها
- 864
- امتیازها
- 93
اعتبار :
به آقا منصوریک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه...

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.
SignUp Now!اعتبار :
به آقا منصوریک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه...
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟به آقا منصور![]()
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدللهیک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ
اعتبار :
قرار بود سه کلمه ای باشه🫢
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیرهیک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستيیک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي
اعتبار :
یسنا گفت عهیک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم. یسنا گفت عه
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم
اعتبار :
شیرینی تولد بدهیک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم مجید قراره بیاد
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم مجید قراره بیاد شیرینی تولد بده
اعتبار :
حيفه شما نباشين مجيد ميخواد بتركونهیک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم مجید قراره بیاد شیرینی تولد بده حیفه شما نباشین
اعتبار :
یک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.حيفه شما نباشين مجيد ميخواد بتركونه
اعتبار :
مجيد ميخواد بتركونه و شاباش بده به مناسبت تولدشیک روز منصور که می خواست بره تهران دیدن یسنا یهو تلفنش زنگ خوردُ گفت الو خانمِ یسنا کجایی؟ یسنا گفت بَه بَه آقا منصور حال شما چطوره؟ منصور گفت انتی اشلونیچ؟ یسنا گفت الحمدلله خوبم منصور گفت محمد خیلی سراغتو میگیره نگرانته كه چرانيستي و ما تهران نمیاییم.
یسنا گفت عه آخه چرا نمیایین؟ما قرار گذاشته بوديم مجید قراره بیاد شیرینی تولد بده حیفه شما نباشین مجيد ميخواد بتركونه و شاباش بده![]()
اعتبار :
و ناصر رو...مجيد ميخواد بتركونه و شاباش بده به مناسبت تولدش![]()
اعتبار :
و ناصرو با خوش بو كننده هاش ياد كنهو ناصر رو...
تالار گفتمان بیا تو فروم در تیرماه سال 1392 با عنوان انجمن تخصصی ، فرهنگی و تفریحی فعالیت خود را آغاز کرده و مفتخر است کانونی گرم و صمیمی را در این مجموعه ایجاد نموده تا از امکانات و اطلاعات ( تخصصی ، تفریحی ، فرهنگی و هنری ) این انجمن بهره کافی را ببرید و لحظات خوشی را سپری کنید.