Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

شیر چطور شکار می*کند ؟

اطلاعات موضوع

Kategori Adı حیوانات وحشی
Konu Başlığı شیر چطور شکار می*کند ؟
نویسنده موضوع ♔ŠĦДĦДB♔
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan ♔ŠĦДĦДB♔

♔ŠĦДĦДB♔

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Aug 2, 2013
ارسالی‌ها
5,570
پسندها
1,239
امتیازها
113
محل سکونت
اهواز
تخصص
چت كردن
دل نوشته
زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
بهترین اخلاقم
زودرنج

اعتبار :

http://www2.bazinama.com/img/files/batlrzfy2clhj4jkn6h9.jpg



شیر زیبا و با شکوه و با نگاهی مطمئن و نعره*ای رعدآسا در حالیکه در بیشه*زار آرمیده منتظر لحظه*ای است که در میان دشتهای زرد و نارنجی رنگ آفریقا قدرت خود را به نمایش بگذارد. شیر از سایر حیوانات وحشی آفریقا قویتر است و سمبلی از قدرت به شمار می*رود و وقتی پوست صورت و بخصوص پیشانی را به حرکت درآورده و خشم و غضب خود را نشان می*دهد و هنگامیکه در فضای باز دشتها می*دود و یالهایش در هوا به حرکت در می*آید ابهت چهره*اش چند برابر می*شود. می*تواند با دم ضربات سختی وارد کند به طوریکه حتی انسان را از پا درآورد. طول این گربه بزرگ حدود 7/1 تا 5/2 متر است و بین 150 تا 250 کیلوگرم وزن دارد. جمجمه شیر نر به طور قابل توجهی بزرگتر از شیر ماده است. متوسط وزن شیرهای نر بین 150 تا 225 کیلوگرم و ماده*ها بین 120 تا 150 کیلوگرم در ازای دم به 9/0 تا 1/1 متر می*رسد و در انتها، منگوله دم سیاه رنگ است. این حیوان ساکن آفریقا و جنوب آسیا است و رنگ*آمیزی آن از زرد نخودی مایل به قرمز تا قهوه*ای اخرایی تغییر می*کند، قسمتهای زیرین تنه روشن*تر است، رنگ یال شیرهای نر از بلوند تا سیاه متغیر می*باشد و البته روی رنگ یالها عواملی مثل دمای محیط و شرایط زیستی اثر می*گذارد.

شیر آسیایی در نواحی جنگلی Gir در شمال غربی هندوستان با جمعیت احتمالی حدود 200 تا 300 عدد زندگی می*کند و از شیر آفریقایی کوچکتر است و با چین پوستی در ناحیه شکم و یال کوتاهتر از شیر آفریقایی مشخص می*شود و گروه آنها از 2 ماده و بچه*هایشان تشکیل می*شود. بدن شیر عضلات قوی و به هم پیچیده دارد و دارای آرواره محکم و دندان*های نیش بلند و تیز و پاهای کوتاه و نیرومند است و می*تواند طعمه*ای بزرگتر از وزن خودش را به زمین انداخته پایین کشیده و آن را بدرد. شیرهای آفریقایی روی گیاهان علفی (دشتها) در شرق و جنوب افریقا در گروه*هایی که پراید (Pride) نامیده می*شود متشکل از 5 تا 40 شیر زندگی می*کنند پلنگ هنگام خوابیدن در جستجوی بوته*زار،* یا شکاف صخره*هاست، ببر به جنگل*های انبوه و تاریک پناه می*برد ولی شیر در دشت بی**حفاظ در گرمای روز زیر سایه اقاقیا می*خوابد. تقریبا 20 ساعت از شبانه*روز را غیر فعال است و تنها به نوشیدن آب و بازی با بچه شیرها مشغول می*شود. طول عمر او در حیات وحشت تقریبا 10 تا 14 سال است در حالیکه در باغ وحش ممکن است تا 20 سال هم زنده بماند. دو شیر نر در رویارویی و مبارزه با دستهای قوی ضربات سختی به صورت هم می*زنند و غرش آنها از فاصله 8 کیلومتری شنیده می*شود و به هوا می*پرند و همدیگر را به شدت زخمی می*کنند.
تاکتیک شکار شیر
بیشتر مردم آفریقا بر این باورند که شیر دو شخصیت متفاوت دارد، یکی حیوان آرام و تنبلی در حال خمیازه کشیدن در بیشه*زار آرمیده و دوم شکارچی سریعی که هنگام غروب آفتاب به دنبال طعمه می*گردد (حتی بزرگتر از وزن خودش) تا با نیروی زیاد آن را از پا درآورد. در واقع شیر شکارچی سریع و نیرومندی است که حیوانات کوچک را با یک ضربه دست از پا درمی*آورد ولی حیوانات بزرگ مانند گاووحشی یا گوراسب را با استفاده از وزن بدن سنگینش بخاک می*کشاند. شیرهای ماده به صورت گروهی بیشتر در هوای تاریک و روشن یا صبح هنگام که گرمای آفتاب کمتر است در فضای باز دشت آفریقا به شکار می*پردازند، شیر نر در امر شکار آنها دخالت نمی*کند ولی گروه ماده*ها را از دور پشتیبانی می*کند و با غرش خود گله گاومیش*ها را به سمت شیرهای ماده می*کشاند، ماده*ها در گروه هر کدام محل خاصی دارند تا بتوانند از سمت پهلوها و پشت سر به طعمه حمله کنند. این همکاری، شانس موفقیت آنها را بالا می*برد و می*توانند یک گله گاومیش را از جهات مختلف محاصره کرده و به آنها حمله کنند و همچنین طعمه شکار شده را از دست شکارچیانی مثل کفتارها و کرکس*ها (از فواصل دور) حفظ کنند. آنها بیشتر گله*های گورخر و بوفالو را مورد حمله قرار می*دهند و گاهی هم گونه*هایی شبیه غزال*های تامسون را شکار می*کنند وحتی زرافه را که بلندقدترین حیوان چهارپا است نیز شکار می*کنند البته در شکار زرافه سعی می*کنند هنگامیکه مشغول نوشیدن آب است و سرخود را پایین آورده به آن حمله کنند ولی از شکار حیوانات بزرگی مثل اسب*های آبی، کرگدن و فیل به دلیل خطراتی که از ناحیه دندان*ها و شاخ حیوان تهدیدشان می*کند، اجتناب می*ورزند. به هنگام شکار گورخر، ابتدا شیر مده با چشمان طلایی به گله گورخرها خیره نگاه می*کند و با دقت و سرعتی خاص یک گورخر کم سن و سبک وزن را از گله دور مانده انتخاب کرده آهسته و آرام با پنجه*هایی که مانند سایر گربه*سانان است از میان علفهای نارنجی رنگ دشت با بدن کشیده و گوشها و دم پایین آمده که دیده نمی*شود به سمت آن می*خزد و دزدانه نزدیک می*شود و معمولا در شعاع 30 متری، خود را نشان داده، با سرعت و با تمام قوا آن را تعقیب کرده و از پهلو یا پشت سر با دستهای عضلانی و نیرومند، خود را روی کمر آن پرتاب می*کند تا امکان صدمه دیدن از شاخ*ها و سم*های حیوان کمتر باشد و با پاهای جلو و پنجه*های قوی آن را به پایین خم می*کند و بدنش را گاز می*گیرد، در همین لحظه شیر ماده دیگر به محض رسیدن با دستهای قوی خود گردن شکار را می*گیرد و خود را به پوزه آن آویزان کرده و آن را به پایین می*کشاند و پنجه*های قوی و تیزش را در صورت و پیشانی حیوان فرو کرده و گردن آن را پیچ می*دهد و با حرکت دست آن را به یک طرف می*خواباند و به محض آنکه حیوان بیچاره روی زمین افتاد دندان*ها را در استخوان گردن فرو کرده و نگه می*دارد تا خفه شود. گروه ماده*ها بالای سر شکار حاضر شده و ابتدا شکم را پاره می*کنند، شیر نر هم خود را بر سر طعمه می*رساند و حتی قسمتهای بیشتری از طعمه را می*خورد و گاهی هم گوشت طعمه را از دست شیرهای ماده دزدیده و با بچه شیرها سهیم می*شود، یک شیر ماده تقریبا به حدود 5 کیلوگرم و یک شیر نر تقریبا به 7 کیلوگرم گوشت در هر روز نیاز دارد. البته بسیار اتفاق افتاده که شیرها به ضرب شاخ بوفالوهای عظیم*الجثه از پا درآمده*اند اما گاهی هم دیده شده یک شیر به تنهایی به یک گاو میش حمله کرده و اگر موفق شود طعمه کشته شده را برداشته و به کناری می*رود و بعد از خوردن غذا به طور دسته جمعی (نر و چندین ماده و بچه*های آنها) زیر سایه درختان اقاقیا به استراحت پرداخته و بچه*ها به بازیگوشی مشغول می*شوند. رقابت برای بدست آوردن غذا گاهی سبب می*شود 80% توله*ها قبل از رسیدن به 2 سالگی بمیرند. اگرچه شیر ماده به شکار بروند یک شیر ماده مراقبت از بچه*ها را در گروه به عهده می*گیرد چون وقتی توله*ها تنها بمانند ممکن است طعمه کفتارها و شیرهای نر دیگر شوند و اگر یک شیر ماده همراه با دسته*ای از بچه شیرها دیده شود روزی است که نگهداری از بچه*ها را به عهده دارد. شیرهای جوان از 3 ماهگی تلاش می*کنند که رویش*های شکار را بیاموزند. بطور کلی شیرها سعی می*کنند حیواناتی را برای شکار انتخاب کنند که دسترسی به آنها آسانتر باشد به این دلیل نسل حیوانات قوی*تر و سالم*تر بیشتر حفظ می*شود معمولاً باقیمانده طعمه شکار شده نصیب کفتارها و کرکس*ها خواهد شد.
شیرهای آدمخوار
چرا شیر آدمخوار می*شود؟
گاهی شیرها آدمخوار می*شوند و با دزدیدن و شکار انسان که معمولا در طول شب است به خوردن گوشت انسان عادت کرده و شکارچی انسان می*شوند. دانشمندان هنوز قطعاً نمیدانند چرا بعضی از شیرها عادت به آدمخواری می*کنند، البته طبق یک نظریه قدیمی عقیده بر این است که وقتی شیرها مجروح می*شوند و توانایی شکارکردن را از دست می*دهند یا دندان*های آنها خراب می*شود یا از بین می*رود به خوردن گوشت انسان تمایل پیدا کرده و آدمخوار می*شوند، اما مواردی هم دیده شده که بعضی از شیرهایی که آدمخوار شده*اند در سلامت کامل بوده*اند مثل شیرهای Tsavo. بنابراین سالم نبودن شیر تنها دلیل گرایش آنها به این امر نیست. وقتی تعداد چهارپایانی که غذای شیرها هستند کم می*شوند و شیرها طعمه لازم برای شکارکردن بدست نمی*آورند به دزدیدن وخوردن مردم روستا رو می*آورند و در زمانی که کشاورزان می*خوابند حمله آنها بیشتر می*شود، همچنین در طول فصول بارانی حالت تهاجم و توحش آنها بیشتر می*شود بعلاوه شکار در این شرایط آب و هوایی برای آنها سخت*تر است و لی در فصول خشک گرایش آنها به آدمخواری کمتر می*شود. یک شیر آدمخوار از میان دیوارهای کوتاه یا حاشیه علفها بیرون آمده یا روی سقف پوشیده از کاه خانه*های روستایی (آفریقا) می*پرد و به ساکنین این منازل که از ترس به خود می*لرزند یورش برده و یا آنها را از بسترهایشان هنگام خواب بیرون می*کشد اگر شیر دو نفر را با هم در کلبه ببیند هر دو را می*کشد ولی یکی را به دهان گرفته و به بیرون می*پرد و از همان راهی که آمده برمی*گردد تا از نظرها دور شود و بعلاوه به مادران و بچه*هایی که در حال بازی کردن هستند حمله کرده و آنها را می*رباید. اغلب یک شیر آدمخوار، صبورانه نزدیک درهای بسته یک خانه روستایی دراز می*کشد و منتظر می*ماند و به محض آنکه شخصی به هر دلیلی (مثلا رفتن به دستشویی) بیرون بیاید شیر غرش رعد*آسایی کرده و به یکباره روی او می*پرد و طعمه شکار شده را با خود حدود 50 یارد می*کشاند و دور می*کند و معمولا ابتدا امعاء و احشاء و قسمتهای گوشتالوی آن را می*خورد. مشهورترین شیرهای آدمخوار در طول تاریخ آفریقا آدمخواران Tsavo (تساوو) بودند که یک جفت شیر نر بزرگ بدنام که سبب بیشترین کشتار در جنوب شرقی کنیا در سال 1898 شدند. در این تاریخ پروژه ساختمانی بزرگ احداث خط آهن اوگاندا بطول 580 مایل ازسواحل مومباسا به نایروبی در دست انجام بود در این فاصله 100 یارد پل ساخته شد، این پروژه توسط مهندسین انگلیسی اداره می*شد و هزاران کارگر هندی و آفریقایی به کار گماشته شده بودند. هوا بسیار گرم و سختی کار زیاد بود و بعضی از کارگرانی که می*مردند در میان علفها انداخته می*شدند که خوردن جسد آنها توسط دو شیر نر کم کم آنها را به آدمخواران مخوفی تبدیل کرد و منجر به حمله آنها به اردوگاه*ها و کشتن و دزدیدن کارگران شد. روشن بود که دو شیر با هم کار می*کنند این کتشار در بالا و پایین خط راه آهن و کمپ Patterson مهندس سرپرست این پروژه صورت می*گرفت. بومیان آنها را اهریمن دانسته و نام روح و تاریکی را روی آنها گذاشتند. مهندس Patterson ابتدا در این مورد مشکوک بود ولی بعد از آنکه یکی از کارگزارانش هنگام شب فریاد زنا ربوده شد و صبح رد پاها و علامتهای خون ریخته شده از جسد پاره شده آن را دید مطمئن شد کار شیرهای آدمخوار است، او که در هندوستان شکار ببر کرده بود تصمیم گرفت آن دو را بکشد. یکی از طرح*هایی که در آن زمان برای دست یافتن به شیرهای آدمخوار اجرا شد این بود که یک جفت هندی مسلح را بعنوان طعمه دریک قسمت از قفس دو قسمتی قرار دادند. طعمه*ها با میله*های محکمی از قسمت دیگر جدا می*شدند، قسمت دوم قفس دامی برای شیرها بود که با ورود آنها درب آن بسته می*شد. نقشه گرفت و شیرها بدام افتادند ولی هندیها چنان دست و پای خود را گم کرده بودند که فضا را از گلوله*های بدون هدف پر کردند ولی هیچیک از گلوله*ها به شیرها اصابت نکرد در عوض گلوله به قفس خورد و در باز شد و شیر فرار کرد ولی سرانجام دو شیر نر اهریمنی با نقشه دیگری توسط Patterson کشته شدند و البته تا قبل از به دام افتادن 26 هندی و تعداد بی*شماری کارگران آفریقایی را کشته بودند. این دو شیر از سلامت برخوردار بودند ولی آدمخوار شده بودند و تروفه*های تاکسیدرمی شده آنها را می*توان در موزه تاریخ طبیعی شیکاگو مشاهده کرد. در سال 1947 گروهی شیر آدمخوار در منطقه Njombe آفریقا وجود داشتند که حدود 1000 انسان را کشته و خورده بودند واین شیرها درسلامت کامل بودند. از این گروه حدود 15 شیر یا بیشتر کشته شدند ولی مردم روستایی دهکده خود را ترک کردند.
 

♔ŠĦДĦДB♔

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Aug 2, 2013
ارسالی‌ها
5,570
پسندها
1,239
امتیازها
113
محل سکونت
اهواز
تخصص
چت كردن
دل نوشته
زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
بهترین اخلاقم
زودرنج

اعتبار :

گاندو کروکودیلی از ما
نویسنده : - ساعت ۱:٤٢ ‎ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱۱/۱٩
حیوانات



مقدمه:
کروکودیل پوزه کوتاه با نام انگلیسی «ماگر» از ایران به سمت شرق تا آسام هند و به سمت جنوب تا سریلانکا پراکنش دارد و ایران غربی*ترین نقطه پراکنش جهانی این گونه به حساب می*آید. این گونه دارای قدرت سازش*پذیری بسیار بالایی بوده و دامنه وسیعی از زیستگاه*ها نظیر رودخانه، دریاچه، برکه و چشمه را در بر می*گیرد.

کروکودیل پوزه کوتاه که منطقه پراکنش آن در ایران محدود به قسمتی از مکران ایران در بلوچستان و محدود به بخشی از منطقه باهوکلات می*باشد، کروکودیلی است با جثه متوسط تا بزرگ با پوزه پهن که آفتاب گرفتن بارزترین فعالیت روزانه آن به شمار می*رود. این گونه نیز همانند سایر خویشاوندان خود بسیار کند به نظر می*رسد ولی هنگام شکار و شنا بسیار سریع و چالاک عمل نموده و از منابع مختلف غذایی از حشرات گرفته تا پستانداران تغذیه می*کند. فصل تولید*مثل آن در ایران تقریباً از اواخر اسفند ماه شروع شده و بعد از طی مراحل جفت*گیری، لانه*سازی و تخم*گذاری نوزادان بعد از طی دوران تفریخ در اواخر تیرماه سر از تخم در می*آورند که در این هنگام طول آنها به 25 سانتی*متر بالغ می*گردد. نام محلی این گونه در مناطق پراکنش آن در طول رودخانه*های کاجو و سرباز که در حوزه شهرستان چابهار واقع گردیده*اند. «گاندو» می*باشد.

جمعیت موجود در ایران تنها بخش کوچکی* از جمعیت جهانی این گونه به شمار می*آید و لذا اطلاق عنوان «کروکودیل ایرانی»به آن نادرست می*باشد. این گونه در آخرین طبقه*بندی اتحادیه جهانی* حفاظت از طبیعت در گروه آسیب*پذیر طبقه*بندی گردیده و عمده*ترین عامل تهدید**کنندة آن ، تخریب زیستگاه می**باشد. بیولوژی کروکودیل پوزه کوتاه یا تالابی : کروکودیل پوزه کوتاه یا تالابی با نام انگلیسی «ماگر» و نام محلی «گاندو» در مناطق پراکنش آن در ایران و نام علمی Crocodylus palustris متعلق به خانواده Crocodylidae گونه*ای است متوسط تا بزرگ که پهن*ترین پوزه را در بین این خانواده دارد و به همین جهت در ظاهر شبیه «آلیگاتور آمریکایی» می*باشد. حداکثر طول آن 5-4 متر می*باشد ولی افراد با طول کمتر، بیشتر دیده می*شوند که نیمی از این طول متعلق به دم جانور می*باشد. این گونه در ناحیه پس سری خود دارای دو جفت اسکیوت یا فلس بزرگ شاخی که هر جفت در یک طرف واقع گردیده و به دنبال آن یک ترکیب مربع شکل مرکب از 6 صفحه بزرگتر قرار دارد.مجموع دندان*های آن به 68-66 عدد بالغ می*گردد که 19 دندان در طرفین فک بالا و 15 دندان در طرفین فک پایین قرار دارند. در زیر هر دندان یک دندان دیگر نیز قرار گرفته است که با شکستن یا افتادن دندان*رویی جایگزین آن می*شود. اندام*ها (دست*ها و پاها) کوتاه بوده و 5 انگشت منتهی به ناخن*های بلند در پاهای جلویی و 2 انگشت منتهی به ناخن در پاهای عقبی وجود دارد. فاصله مابین انگشتان در پاهای عقب کاملاً پرده دار بوده (مانند پای مرغابی سانان) و پاهای جلویی تنها در قاعدة انگشتان دارای پرده باشند. پاهای عقبی در این گونه بسیار قوی و تنومند می*باشند که این صفت یکی از بارزترین و مهمترین ویژگی*های خاص این گونه در مقایسه با سایر گونه*ها می*باشد. این امر تطابق با یکی از عادات و رفتار معمول کروکودیل پوزه کوتاه یعنی پیاده روی زیاد آن در خشکی حتی در مسافت*های طولانی می*باشد و به لحاظ اینکه پاهای عقب سطح اتکا بدن جانور می*باشند رشد بیشتری نموده و توانایی تحمل وزن آن را دارند. سطح پشتی بدن نیز توسط 4تا 6 ردیف طولی که در هر ردیف 17-16 فلس شاخی وجود دارد پوشانده شده است. دم نیز توسط صفحات شاخی که بخشی از این فلسها در قسمت بالایی لبه*دار می*باشند پوشانیده شده و ترکیب این فلسهای لبه*دار به شکل y از نگاه بالا قابل تشخیص است. دم در قاعده بسیار تنومند و سترگ و در انتها فشرده و باریک است. با توجه به اینکه تنها وسیله شناگری در این گونه دم آن می*باشد این شکل ظاهری خاص کمک بسیار شایانی در این امر نموده و آنها را به شناگرانی بسیار کار آمد و ماهر تبدیل کرده است. رنگ عمومی بدن در افراد جوان سبز روشن با لکه*های سیاه و در افراد مسن*تر خاکستری تا حدی قهوه*ای با لکه*های سیاه کم رنگتر می*باشند.مردمک چشم در این گونه نیز عمودی و بیضوی شکل می*باشد که نوعی تطابق برای فعالیت*های شبانه جانور به حساب می*آید ضمن این که پلک سوم به صورت پرده شفاف که مانع از دید جانور نمی*شود، سطح چشم را در داخل آب پوشانیده و از آن حفاظت می*کند. موقعیت و نحوه قرار گرفتن چشمها روی سر طوری است که حتی وقتی تمام بدن زیر آب قرار می*گیرد، کروکودیل می*تواند آنها را خارج از آب نگه دارد.

سوراخ*های بینی و گوشها نیز دارای موقعیت مشابهی با چشم*ها می*باشند به طوری که در یک لحظه می*تواند هر سه اعضای بویایی، شنوایی و بینایی را خارج از آب نگه دارد بدون اینکه سایر بخشهای بدن قابل رؤیت باشند. عکس سوراخهای بینی و گوشها نیز در زیر آب توسط درپوشهای پوستی پوشانده و مانع از دخول آب به داخل حفره گوش و بینی می*شوند. این گونه نیز مانند سایر گونه*ها از حواس بسیار قوی برخوردار بوده و قادر به تشخیص صدا و احتمالاً بو از فواصل دور می**باشد. گاندو در ساعاتی که هوا خیلی گرم و یا خیلی سرد و بارانی نباشد فعال*تر است و در طول ساعاتی که دمای هوا قابل تحمل*تر باشد در حال آفتاب گرفتن و در غیر این صورت داخل آب و یا نقب خود پناه می*برد. این گونه زیستگاه*های بسیار متنوعی را اشغال نموده و از تمام منابع آبی موجود در زیستگاه*های خود استفاده می*کند. به طوری که در دریاچه پشت ته*نشین، برکه*های دست ساز کنار روستاها، استخرهای پرورش ماهی، مسیر رودخانه*های سرباز و کاجو و برکه*های طبیعی موجود در این مسیرها می*توان آنها را یافت. به نظر می*رسد در حالت اخیر برکه*هایی که دارای وسعت زیاد با پوشش گیاهی کنار آب قابل توجه و متراکم، مطلوب*تر می*باشد. تولیدمثل در کروکودیل پوزه کوتاه : در همة اعضاء راسته کروکودیلین*ها لقاح داخلی بوده و همة آنها تخم*گذار هستند و در همة گونه*ها جنس نر نسبت به جنس ماده اظهار تمایل می*کند. به لحاظ شکل و نوع خاص اندام*های تناسلی، جفت*گیری حتماً باید در آب صورت گیرد و بدین نحو است که جنس نر در آب کنار جنس ماده قرار گرفته و چسبیده و موازی با آن شنا می*کند تا اینکه در نهایت کلیه مراحل جفت*گیری انجام پذیرد. در طول مدت جفت*گیری، هر دو جنس در روی آب قرار گرفته و زیر آب نمی*رود. مراحل تولید مثل کروکودیل تالابی نیز مانند سایر گونه*ها شامل جفت*گیری ، جفت*یابی ، لانه*سازی ، تخم*گذاری و خروج از تخم نوزادان می*باشد.البته ملاحظه و ثبت این مراحل به طور منظم در یک فصل نیاز به حوصله و وقت زیاد و امکانات داشته و بسیار سخت و مشکل است. تخم*گذاری این گونه به مانند گونه کروکودیل نیل بدین شکل است که جنس ماده گودالی شبیه به کوزه یا تخم*مرغ بزرگ بر روی زمین حفر نموده و تخم*ها را در بستر این حفر قرار می*دهد. خاک حفره باید نرم و با رطوبت مناسب بوده و عمق آن حدود 30 سانتی*متر باشد.محل لانه معمولاً در ساحل رودخانه در جایی که ارتفاع و فاصله مناسبی از ساحل رودخانه*ها داشته باشد حفر می*گردد.

تخم*ها دارای دو جدار می*باشد که جدار بیرونی آهکی و سخت و شکننده و جدار زیر آن نازک و به صورت پردة سفید رنگ و مقاوم و قابل انعطاف می*باشد. تعداد تخم*ها بسته به عوامل متفاوت نظیر تغذیه و یا شاید سن مادر متفاوت بوده و به طور معمول در محدوده بین 30-20 عدد قرار می*گیرد. روی تخم*ها بعد از قرار گرفتن در بستر حفره توسط خاک پوشانیده شده و مادة تخم*گذار با حرکات دم خود سعی می*کند شکل لانه را کاملاً شبیه محیط اطراف بازسازی نماید ضمن اینکه گاهی نیز یک و یا حتی دو لانه کاذب جهت فریب دادن شکارچیان طبیعی در اطراف لانه می*سازد که از نظر ظاهری کاملاً شبیه به لانه اصلی می*باشد. مراحل جفت*گیری در منطقه باهوکلات از اواخر اسفند ماه شروع شده و تخم گذاری گاندو نیز در طول بررسی*ها و مطالعات در اواخر اردیبهشت ماه ثبت گردیده است. طول تخم*ها به طور متوسط 8-7 سانتی*متر، عرض آنها 4 سانتی*متر و وزن متوسط آنها نیز 100-85 گرم است. با توجه به طول مدت تفریخ تخم*ها که 60-50 روز به طول می*انجامد خروج از تخم نوزادان مصادف با اواسط تا اواخر تیر ماه می*باشد. معمولاً جنس ماده کار حفاظت از لانه را انجام می*دهد و اگر نزدیک لانه باشد در صورت بروز خطر با حرکاتی نظیر ضربات دم و یا حمله کردن سعی در دفاع از لانه می*کند.نقش جنس نر در امر حفاظت از لانه و نوزادان مشخص نشده است. ضمن اینکه امر حفاظت توسط جنس ماده نیز امری قطعی و صد در صد نیست و حتی اغلب می*توان لانه*ها را بدون محافظ دید. بعد از طی مدت لازم برای تکامل جنین نوزادان در زیر خاک با ایجاد صدا مادر را از تولد خود آگاه می*سازند زیرا به لحاظ جثه و عدم توانایی و نیز شرایط خاک روی لانه خود قادر به خروج از حفره و گذر از خاک روی لانه نیستند و جنس ماده به محض شنیدن این صدا اقدام به حفر لانه نموده نوزادان را با دهان خود به نزدیکترین و امن*ترین منبع آبی هدایت می*کند البته در صورت نزدیک بودن آب و سهولت دسترسی نوزادان خود نیز به سمت آب می*روند.نوزادان هنگام خروج از تخم 25 سانتی*متر طول دارند (T.Halliday etal.1986 whitaller 1984) و به رنگ زیتونی روشن با لکه*های سیاه روی سطح بدن، دم و پهلوهای خود هستند که توام با رشد، کم رنگ*تر می*شوند. در طول مدت رشد نوزادان، جنس ماده دائماً در کنار آنها بوده و از آنها حفاظت می*کند و می*توان آنها را دائماً در کنار هم ملاحظه کرد.

در صورت فراهم بودن غذا و مساعد بودن شرایط، نوزادان گونه پوزه کوتاه به سرعت رشد نموده و تا پایان سال می*توانند تا یک متر رشد نمایند. (T.Halliday etal .1986) نوزادان از حشرات و لارو آنها، دوزیستان و لارو آنها و بچه*ماهی*ها که معمولاً در برکه*های منطقه باهوکلات یافت می*شوند، تغذیه می*کنند. رژیم غذایی نوزادان همراه با رشد دچار تغیراتی می*شود و در نهایت در صورت فراهم بودن، به شکل تغذیه از منابع گوشتی نظیر ماهی، پرندگان یا پستانداران ختم می*شود. در این گونه نیز مرحله تخم و نوزادی آسیب پذیرترین مرحله در سیکل زندگی آن می*باشد. تخم*های کروکودیل منبع غذایی خوبی برای حیواناتی مثل مارها، بزمچه*ها شغال، روباه، جوندگان و پستانداران گوشتخوار کوچک نظیر خدنگ به شمار می*رود. نوزادان تازه از تخم در آمده نیز در معرض خطراتی نظیر پرندگان شکاری و ماهی*خوار، پستانداران و خزندگانی مثل بزمچه*ها هستند ضمن اینکه همجنس خواری در بین اکثر گونه*های کروکودیل*ها معمول است. با توجه به اقلیم* خاص منطقه باهوکلات می*توان گفت که شرایط اقلیمی بیشترین تلفات را به نوزادان وارد می*سازد. سیلابهای تند و ناگهانی در اثر بارندگی*های خاص منطقه، که به شدت گل*آلود نیز می*باشد، با ایجاد خفگی و یا صدمات جسمانی و فیزیکی باعث مرگ و میر نوزادان می*گردند. در حالت عکس نیز بیشترین تهدید متوجه نوزادان است زیرا کم آبی بیش از حد باعث خشک شدن برکه*ها شده و تنها پناه گاه و جای امن را از نوزادان گرفته و آنها را نسبت به گرمای بیش از حد محیط، کمبود غذا و شکارچیان طبیعی آسیب پذیرتر می*سازد .

تغذیه :
راسته کروکودیلین*ها همگی کوشتخوار بوده و هر نوع جانداری را که قادر باشند، می*خورند حتی عادت به مردارخواری نیز در آنها دیده شده است. لیکن بیشتر گونه*ها غذای خاصی را ترجیح می*دهند و یا نسبتاً محدود به منابع غذایی بخصوصی می*باشند. غذا و شکار مورد نظر همراه با رشد تغییر می*یابد ضمن اینکه اندام بزرگتر از تنوع غذایی بیشتری برخوردار هستند. تفاوت ظاهری اعضاء این راسته نیز مرتبط با رژیم غذایی آنهاست. به عنوان مثال گاویال که دارای پوزه*ای باریک و کشیده است منحصراً از ماهی تغذیه می*کند و در مقابل گونه*ای مثل کروکودیل پوزه* کوتاه یا گاندو دارای پوزه*ای پهن و آرواره*های قوی می*باشد که برای شکار حیواناتی مثل پرندگان و پستانداران که از اسکلت*بندی محکم*تری برخوردار هستند، مناسب می*باشد. (T.Hallday etal .1986) به طوری که افراد بزرگتر این گونه حتی قادر به حمله و گرفتن یک گاو نیز می*باشند (Whitaller 1984) نوزادان و افراد کوچکتر گونه پوزه کوتاه از حشرات، سخت پوستان، ماهی*های کوچک و افراد بزرگتر از پرندگان، خزندگان و ماهی*های و انواع پستانداران نظیر سگ، بز و حتی در صورت فراهم نبودن غذا از حشرات تغذیه می*کنند. در جهت تعیین نوع تغذیه گاندو در منطقه باهوکلات چندین نمونه مدفوع جمع*آوری گردید که حاوی بقایای ماهی، پر و پشم و سوسک بودند. (Crocodile specialist Group newsletter.vol18 no1.jan-mar.1999) (-report from Iran. Asjharmobaraki) نوع تغذیه گاندو بستگی به منابع غذایی قابل دسترس نیز دارد. در محل*هایی که جمعیت ماهی زیاد است به خصوص در فصول گرمتر که به لحاظ تبخیر آب جمعیت ماهی*ها متمرکز می*شوند و به نظر می*رسد که رژیم ماهی خواری را ترجیح می*دهد (1984Whitaller) آنها همچنین به پرندگان و پستاندارانی که وارد زیستگاه آنها شوند عکس*العمل نشان می*دهند.

در منطقه باهو*کلات شکار سگهای ولگرد و احشام اهالی و روستائیان کنار برکه*ها توسط گاندو بسیار معمول بوده و حتی این امر مهم*ترین موردی است که اهالی محلی نسبت به آن معترض می*باشند اخیراً نیز که ماهی کپور که به احتمال در اثر سیلاب*ها و یا علل دیگر از کار گاه*های پرورش ماهی به رودخانه*های کاجو و سرباز راه یافته است به منابع غذایی گاندو اضافه گردیده و در یکی از بررسی*ها در برکه «جور» موفق به دیدن کروکودیلی شدیم که در حال خوردن یک کپور 70 سانتی*متری بود که خود شکار کرده بود. (CS.Gnewslrtter. vol18 no1. Janmar.1999-report from Iran. Asjharmobarahi) گاندو در صورت لزوم برای فراهم آوردن غذا در خارج از آب شب*ها به جستجوی غذا می*پردازد و این گونه نیز به مانند سایر وابستگان خود به لحاظ ساختمان خاص پوزه و دندان*ها قادر به جویدن غذای خود نمی*باشد. لذا در صورت کوچک بودن جثه شکار آن را یکجا بلعیده و در غیر این صورت با تکان*های شدیدی که با حرکات سریع و نیرومند سر ایجاد می*کند آنرا تکه*تکه می*کند. استراتژی دیگر کروکودیل برای نگه*داشتن شکار به این شکل در زیز آب و یا زیر آفتاب است که بدین ترتیب لاشه شکار شل و نرم شده و به راحتی از هم جدا می*شود. نیاز غذایی این گونه نیز به مانند سایر گونه*ها به لحاظ پایین بودن متابولیسم پایه بدن بخصوص در فصول خنک بسیار پایین است و آنها نیاز شدیدی به اینکه هر روز غذا بخورند ندارند و حتی یک وعده غذای مختصر می*تواند آنها را روزها بی*نیاز نگه دارد. در مورد عادت آدمخواری کروکودیل پوزه کوتاه تا کنون گزارشی ارائه نگردیده و به هیچ عنوان انسان به عنوان یک منبع غذایی برای این گونه ثبت نشده است . حمله*هایی که گاهی اوقات صورت گرفته نیز احتمال می*رود نوعی اشتباه در تشخیص شکار باشد که تعداد آنها بسیار کم بوده و با توجه به مقیاس زمانی می*توان آن را در حد صفر تلقی کرد. ( Whitaller 1984) در منطقه باهو*کلات نیز به ندرت حمله*های خفیفی نظیر گاز گرفتگی دست و یا پای روستائیان منطقه دیده شده که قابل اغماض می*باشد و در کل وجود گاندو در برکه*ها و استخرها تهدیدی برای اهالی و بومیان ساکن در کنار این منابع نمی*باشد به* طوری که حتی بچه*ها در این برکه*ها شناکرده و زنان با آسودگی خاطر در کنار برکه*ها به شستن ظرف و لباس می*پردازند. رفتارشناسی گاندو : فعالیتها و عادات و رفتارهای روزانه گاندو ناشی از فیزیولوژی این گونه و نحوه زندکی آن بوده و به لحاظ خونسرد بودن اقدام به فعالیتهایی می*کند که لازمه بقا و زندگی آن است. رفتارهای عمده و شاخص گاندو را می*توان به بخشهای زیر تقسیم*بندی نمود:
 
بالا پایین