Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

نام خطبه

اطلاعات موضوع

Kategori Adı نهج البلاغه
Konu Başlığı نام خطبه
نویسنده موضوع ♔ŠĦДĦДB♔
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan ♔ŠĦДĦДB♔

♔ŠĦДĦДB♔

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Aug 2, 2013
ارسالی‌ها
5,570
پسندها
1,239
امتیازها
113
محل سکونت
اهواز
تخصص
چت كردن
دل نوشته
زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
بهترین اخلاقم
زودرنج

اعتبار :

متن نهج البلاغه همراه با ترجمه استاد حسين انصاريان www.erfan.ir

ابتدا صفحه قبلي صفحه بعدي انتها

146

وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از سخنان آن حضرت است
لِعُمَرَبْنِ الْخَطّابِ وَ قَدِ اسْتَشارَهُ فِى الشُّخُوصِ لِقِتالِ الْفُرْسِ بِنَفْسِهِ
به عمر بن خطاب وقتى كه براى رفتن به جنگ ايرانيان با حضرت مشورت كرد
اِنَّ هذَا الاَْمْرَ لَمْ يَكُنْ نَصْرُهُ وَ لا خِذْلانُهُ بِكَثْرَة وَلا بِقِلَّة، وَ هُوَ
پيروزى و شكست اسلام به فراوانى لشكر و اندكى آن نبود، آن دين
دينُ اللّهِ الَّذى اَظْهَرَهُ، وَ جُنْدُهُ الَّذى اَعَدَّهُ وَ اَمَدَّهُ، حَتّى بَلَغَ ما بَلَغَ،
خداست كه خدايش پيروز كرد، و ارتش حق است كه آن را مهيّا نمود و يارى داد، تا رسيد به آنجا كه بايد برسد،
وَ طَلَعَ حَيْثُ ما طَلَعَ. وَ نَحْنُ عَلى مَوْعُود مِنَ اللّهِ، وَ اللّهُ مُنْجِزٌ
و طلوع كرد تا جايى كه بايد طلوع كند. ما را از جانب حق وعده پيروزى است، و خداوند وفاكننده به
وَعْدَهُ، وَ ناصِرٌ جُنْدَهُ. وَ مَكانُ الْقَيِّمِ بِالاَْمْرِ مَكانُ النِّظامِ مِنَ الْخَرَزِ
وعده خويش است، و لشكرش را يارى مى دهد. مرتبه زمامدار در اين محور مرتبه رشته اى است كه مهره ها را
يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ، فَاِنِ انْقَطَعَ النِّظامُ تَفَرَّقَ الْخَرَرُ وَ ذَهَبَ،
جمع مى كند و به هم ارتباط مى دهد، اگر رشته بگسلد مهره ها پراكنده شده و هر يك به جايى مى رود،
ثُمَّ لَمْ يَجْتَمِعْ بِحَذافيرِهِ اَبداً. وَ الْعَرَبُ الْيَوْمَ وَ اِنْ كانُوا قَليلاً فَهُمْ
پس از آن هرگز همه آنها جمع نشود. عرب اگرچه امروز در شمار و عدد اندك است اما با بستگى
كَثيرُونَ بِالاِْسْلامِ، عَزيزُونَ بِالاِْجْتِماعِ. فَكُنْ قُطْباً، وَاسْتَدِرِ الرَّحى
به رشته اسلام بسيار، و به خاطر اتحاد نيرومند است. پس تو همچون محور آسيا باش، و به وسيله عرب
بِالْعَرَبِ، وَ اَصْلِهِمْ دُونَكَ نارَ الْحَرْبِ، فَاِنَّكَ اِنْ شَخَصْتَ مِنْ هذِهِ
آسيا را بگردان، و آنان را در دل آتش جنگ بيفكن و خود به جبهه جنگ مرو، زيرا اگر بيرون

الاَْرْضِ انْتَقَضَتْ عَلَيْكَ الْعَرَبُ مِنْ اَطْرافِها وَ اَقْطارِها، حَتّى يَكُونَ
روى عرب از همه طرف پيمان با تو را بگسلند، تا جايى كه
ما تَدَعُ وَراءَكَ مِنْ الْعَوْراتِ اَهَمَّ اِلَيْكَ مِمّا بَيْنَ يَدَيْكَ.
حفظ مرزهايى كه پشت سر گذاشته اى براى تو از رفتن به كارزار مهم تر شود.
اِنَّ الاَْعاجِمَ اِنْ يَنْظُرُوا اِلَيْكَ غَداً يَقُولُوا هذا اَصْلُ الْعَرَبِ،
بى شك اگر ايرانيها فردا تو را ببينند مى گويند اين ريشه عرب است،
فَاِذَا اقْطَتَعْتُمُوهُ اسْتَرَحْتُمْ، فَيَكُونُ ذلِكَ اَشَدَّ لِكَلَبِهِمْ عَلَيْكَ،
اگر آن را قطع كنيد آسوده مى شويد، و اين انديشه باعث مى شود كه آنها را در جنگ با تو و طمع در
وَ طَمَعِهِمْ فيكَ. فَاَمّا ما ذَكَرْتَ مِنْ مَسيرِ الْقَوْمِ اِلى قِتالِ الْمُسْلِمينَ،
ازبين بردنت حريص تر و سرسخت تر كند. اما آنچه در رابطه با آمدن ايرانيان به جنگ بامسلمانان گفتى،
فَاِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ هُوَ اَكْرَهُ لِمَسيرِهِمْ مِنْكَ، وَ هُوَ اَقْدَرُ عَلى تَغْييرِ
خداوند سبحان بيش از تو از آمدن آنان ناخشنود است، و خود بر تغيير آنچه خوش نمى دارد
ما يَكْرَهُ. وَ اَمّا ما ذَكَرْتَ مِنْ عَدَدِهِمْ، فَاِنّا لَمْ نَكُنْ نُقاتِلُ فيما مَضى
تواناتر است. و اما آنچه درباره كثرت عددشان گفتى، ما در زمان پيامبر با لشگر انبوه با كفّار
بِالْكَثْرَةِ، وَ اِنَّما كُنّا نُقاتِلُ بِالنَّصْرِ وَالْمَعُونَةِ.
نمى جنگيديم، بلكه با نصرت و يارى خداوند وارد كارزار مى شديم.
 

♔ŠĦДĦДB♔

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Aug 2, 2013
ارسالی‌ها
5,570
پسندها
1,239
امتیازها
113
محل سکونت
اهواز
تخصص
چت كردن
دل نوشته
زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
بهترین اخلاقم
زودرنج

اعتبار :

فَمِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
از خطبه هاى آن حضرت است
يَذْكُرُ فِيهَا ابْتِداءَ خَلْقِ السَّماءِ و الاَْرْضِ وَ خَلْقِ آدَم، وَ فيها ذِكرُ الْحَـجِّ
كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم را توضيح مى دهد و يادى از حج مى كند
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقائِلُونَ، وَ لا يُحْصى نَعْماءَهُ
خداى را سپاس كه گويندگان به عرصه ستايشش نمى رسند، و شماره گران از عهده شمردن
الْعادُّونَ، وَ لا يُؤَدّى حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ، الَّذى لا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ،
نعمتهايش برنيايند، و كوشندگان حقّش را ادا نكنند، خدايى كه انديشه هاى بلند او را درك ننمايند،
وَ لايَنالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ، الَّذى لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ، وَ لا نَعْتٌ
و هوش هاى ژرف به حقيقتش دست نيابند، خدايى كه اوصافش در چهارچوب حدود نگنجد، و به ظرف وصف
مَوْجُودٌ، وَ لا وَقْتٌ مَعْدُودٌ، وَ لا اَجَلٌ مَمْدُودٌ. فَطَرَ الْخَلائِقَ
درنيايد، و در مدار وقت معدود، و مدت محدود قرار نگيرد. با قدرتش خلايق را
بِقُدْرَتِهِ، وَ نَشَرَ الرِّياحَ بِرَحْمَتِهِ، وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدانَ اَرْضِهِ.
آفريد، و با رحمتش بادها را وزيدن داد، و اضطراب زمينش را با كوهها مهار نمود.

42
 

♔ŠĦДĦДB♔

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Aug 2, 2013
ارسالی‌ها
5,570
پسندها
1,239
امتیازها
113
محل سکونت
اهواز
تخصص
چت كردن
دل نوشته
زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
بهترین اخلاقم
زودرنج

اعتبار :

ابتدا صفحه قبلي صفحه بعدي انتها
اَجابُوا اِلَيْهِ دَعْوَتَهُ، وَصَدَّقُوا كَلِمَتَهُ، وَوَقَفُوا مَواقِفَ اَنْبِيائِهِ،
دعوتش را لبّيك گفتند، و سخن او را تصديق نمودند، در آنجا كه پيامبران او به عبادت برخاستند ايستادند،
وَ تَشَبَّهُوا بِمَلائِكَتِهِ الْمُطيفينَ بِعَرْشِهِ، يُحْرِزُونَ الاَْرْباحَ فى مَتْجَرِ
و بين خود و فرشتگانى كه گرداگرد عرش مى گردند شباهت ايجاد كردند، در تجارتخانه عبادت او سودها
عِبادَتِهِ، وَ يَتَبادَرُونَ عِنْدَ مَوْعِدِ مَغْفِرَتِهِ. جَعَلَهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالى
تحصيل مى كنند، و بهوعده گاه مغفرت او شتابان روى مى آورند. خداى سبحان كعبه را
لِلاِْسْلامِ عَلَماً، وَ لِلْعائِذينَ حَرَماً. فَرَضَ حَجَّهُ، وَ اَوْجَبَ حَقَّهُ،
نشانه اسلام و حرم امن پناهندگان قرار داد. زيارتش را فرض، و حقّش را لازم،
وَ كَتَبَ عَلَيْكُمْ وِفادَتَهُ، فَقالَ سُبْحانَهُ: «وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ
و رفتن به سويش را بر شما واجب نمود، و اعلام كرد: «بر آنان كه توانايى رفتن دارند زيارت بيت
مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً، وَ مَنْ كَفَرَ فَاِنَّ اللّهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعالَمينَ».
واجب است، و آن كه با روى گرداندن كفر ورزد بداند كه خدا از او و همه جهانيان بى نياز است».

2

وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عليه السّلام
از خطبه هاى آن حضرت است
بَعْدَ انْصِرافِهِ مِنْ صِفِّينَ
پس از بازگشت از صفّين
اَحْمَدُهُ اسْتِتْماماً لِنِعْمَتِهِ، وَاسْتِسْلاماً لِعِزَّتِهِ، وَ اسْتِعْصاماً مِنْ
خداى را سپاس كه تتميم نعمتش را طالبم، و فروتنى در برابر عزّتش را جويايم، و پناه او را از نافرمانيش

مَعْصِيَتِهِ، وَ اَسْتَعينُهُ فاقَةً اِلى كِفايَتِهِ، اِنَّهُ لايَضِلُّ مَنْ هَداهُ،
خواهانم، از او درخواست يارى دارم كه به كفايتش نيازمندم، آن را كه او هدايت كند گمراه نشود،
وَ لايَئِلُ مَنْ عاداهُ، وَلايَفْتَقِرُ مَنْ كَفاهُ، فَاِنَّهُ اَرْجَحُ مَا وُزِنَ،
و هر كه را او دشمن بدارد نجات نيابد، و هر كه را او كفايت كند محتاج نگردد، زيرا او سنگين ترين وزنه ها،
وَ اَفْضَلُ ما خُزِنَ. وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لاشَريكَ لَهُ،
و بهترين اندوخته هاست. و شهادت مى دهم كه جز خداى يگانه خدايى نيست و او را شريكى نمى باشد،
شَهادَةً مُمْتَحَناً اِخْلاصُها، مُعْتَقَداً مُصاصُها. نَتَمَسَّكُ بِها اَبَداً ما
شهادتى كه خلوصش از امتحان گذشته، و بر حقيقتش پايبندم. به آن شهادت تمسك داريم تا زمانى كه خدا
اَبْقانا، وَ نَدَّخِرُها لاَِهاويلِ ما يَلْقانا، فَاِنَّها عَزيمَةُ الاْيمانِ،
زنده مان مى دارد، و آن را براى دشواريهاى قيامت ذخيره مى كنيم، كه اين گواهى استوارى ايمان،
وَ فاتِحَةُ الاِْحْسانِ، وَ مَرْضاةُ الرَّحْمنِ، وَمَدْحَرَةُ الشَّيْطانِ.
سرلوحه احسان، مايه خشنودى حق، و عامل طرد شيطان است.
وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اَرْسَلَهُ بِالدِّينِ الْمَشْهُورِ، وَالْعَلَمِ
و شهادت مى دهم كه محمّد بنده و رسول اوست، و او را به دين مشهور، و نشانه
الْمَأْثُورِ، وَالْكِتابِ الْمَسْطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِع ِ، وَالضِّياء اللاّمِع ِ،
معروف، و كتاب مسطور، و نور درخشان، و چراغ فروزان،
وَ الاَْمْرِ الصّادِع ِ، اِزاحَةً لِلشُّبُهاتِ، وَاحْتِجاجاً
و دستور روشن و آشكار به سوى مردم فرستاد، تا شبهه هاى آنان را برطرف سازد، و با دلايل روشن بر آنان
بِالْبَيِّناتِ، وَ تَحْذيراً بِالاْياتِ، وَ تَخْويفاً بِالْمَثُلاتِ،
اتمام حجت كند، و به آيات قرآن مردم را از هلاكت برحذر داشته، و از عواقب شوم معصيت بترساند،
وَ النّاسُ فى فِتَن انْجَذَمَ فيها حَبْلُ الدِّينِ، وَ تَزَعْزَعَتْ سَوارِى
رسالت او به وقتى بود كه مردم دچار فتنه اى بودند كه ريسمان دين از اثر آن گسسته، و پايه هاى يقين

54
 

♔ŠĦДĦДB♔

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Aug 2, 2013
ارسالی‌ها
5,570
پسندها
1,239
امتیازها
113
محل سکونت
اهواز
تخصص
چت كردن
دل نوشته
زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
بهترین اخلاقم
زودرنج

اعتبار :

ابتدا صفحه قبلي صفحه بعدي انتها
اَلْيَوْمَ اُنْطِقُ لَكُمُ الْعَجْماءَ ذاتَ الْبَيانِ. غَرَبَ رَأْىُ امْرِئ تَخَلَّفَ
امروز (اسرار و رموز) زبان بسته را برايتان به سخن مى آورم. آن كه از پيروى من بازماند عقل از سرش
عَنّى. مَاشَكَكْتُ فِى الْحَقِّ مُذْ اُريتُهُ. لَمْ يُوجِسْ مُوسى عَلَيْهِ السَّلامُ
پريده است. از زمانى كه حق را به من نماياندند در آن ترديد ننمودم. (پس وحشتم از خودم نيست، چنانكه) موسى
خيفَةً عَلى نَفْسِهِ، بَلْ اَشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الْجُهّالِ وَ دِوَلِ الضَّلالِ. اَلْيَوْمَ
بر خودش نترسيد، وحشتش از پيروزى جهّال و حكومتهاى گمراه بود. امروز ما و شما
تَواقَفْنا عَلى سَبيلِ الْحَقِّ وَالْباطِلِ. مَنْ وَثِقَ بِماء لَمْ يَظْمَأْ.
بر سر دوراهى حق وباطليم (ما حقّيم وشما باطل). كسى كه اطمينان بهوجود آب دارد تشنه نمى ماند.

5

وَ مِنْ خُطْبَةِ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از خطبه هاى آن حضرت است
لَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللّهُ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ خاطَبَهُ الْعَبّاسُ
بعد از وفات پيامبر(ص) در خطاب به عباس و ابوسفيان كه پس از
وَ اَبُوسُفْيانَ بْنُ حَرْب فى اَنْ يُبايِعا لَهُ بِالخِلافَةِ
اوضاع سقيفه از حضرت درخواست قبول بيعت داشتند
اَيُّهَا النّاسُ، شُقُّوا اَمْواجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجاةِ، وَ عَرِّجُوا عَنْ
اى مردم، با كشتى هاى نجات امواج فتنه ها را بشكافيد، از جادّه دشمنى و اختلاف
طَريقِ الْمُنافَرَةِ، وَ ضَعُوا تيجانَ الْمُفاخَرَةِ. اَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَناح ،
كنار رويد، تاجهاى مفاخرت و برترى جويى را از سر بيندازيد. رستگار گردد آن كه با داشتن يار قيام نمايد،
اَوِ اسْتَسْلَمَ فَاَراحَ. هذا ماءٌ آجِنٌ، وَلُقْمَةٌ يَغَصُّ بِها آكِلُها.
يا در بى قدرتى راه سلامت گيرد و ديگران را راحت گذارد. حكومت بدين صورت آبى متعفن، و لقمه اى گلوگير است.

وَ مُجْتَنِى الثَّمَرَةِ لِغَيْرِ وَقْتِ ايناعِها كَالزّارِعِ بِغَيْرِ اَرْضِهِ.
هركس ميوه را به موقع نچيند چون كشاورزى است كه بذر را در زمين ديگرى بپاشد.
فَاِنْ اَقُلْ يَقُولُوا: حَرَصَ عَلَى الْمُلْكِ، وَ اِنْ اَسْكُتْ يَقُولُوا:
اگر از قدر و منزلتم بگويم تهمتم مى زنند كه بر حكومت حريص است، و اگر ساكت بمانم مى گويند
جَزَعَ مِنَ الْمَوْتِ. هَيْهاتَ، بَعْدَ اللَّتَيّا وَالَّتى! وَاللّهِ لاَبْنُ اَبى طالِب
از مرگ ترسيده. هرگز، آن هم با آن همه مبارزات و جنگها! به خدا قسم عشق پسر ابوطالب
آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْىِ اُمِّهِ. بَلِ انْدَمَجْتُ عَلى مَكْنُونِ عِلْم
به مرگ از علاقه كودك شيرخوار به پستان مادر بيشتر است. سكوتم محض اسرارى است كه در سينه
لَوْ بُحْتُ بِهِ لاَضْطَرَبْتُمُ اضْطِرابَ الاَْرْشِيَةِ فِى الطَّوِىِّ الْبَعيدَةِ.
دارم كه اگر بگويم همه شما مردم همچون ريسمانهاى بسته در دلو در اعماق چاه به لرزه خواهيد آمد.

6

وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
از سخنان آن حضرت است
لَمّا أُشيرَ عَلَيْهِ بِاَنْ لايَتْبَعَ طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرَ وَ لايَرْصُدَ لَهُما الْقِتالَ
هنگامى كه از او خواستند طلحه و زبير را دنبال نكند و آماده جنگ با آنان نگردد
وَاللّهِ لا اَكُونُ كَالضَّبُع ِ تَنامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتّى يَصِلَ اِلَيْها
به خدا قسم به مانند كفتار نيستم كه با آهنگ ملايم مى خوابد تا شكارچى در رسد و
طالِبُها، وَيَخْتِلَها راصِدُها. وَلكِنّى اَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ اِلَى الْحَقِّ
غافلگيرش نموده شكارش كند. بلكه هميشه با يارى حق جوى، رويگردان از حق را
الْمُدْبِرَ عَنْهُ، وَ بِالسّامِع ِ الْمُطيع ِ الْعاصِىَ الْمُريبَ اَبَداً، حَتّى يَأْتِىَ
مى زنم، و با كمك شنونده فرمانبر، عاصى بد دل را مى كوبم، تا مرگم

64
 
بالا پایین