عشق ِ پائیز ......!

[sting]

باز پاییز است و آوای فرو افتادن هر برگباغ و باد و پچ پچ برگ چنار از دور پنجه های التماس هر درخت خشکآسمان و چشمه های فواره هایش کورعصر و از آهنگ غم سرشارباد و قیچی های ناپیدای او در کار هر فرو افتادن برگی پیام مرگ باز پاییز است و آوای فرو افتادن هر برگ

 

[sting]

در میان برگ های زردتاب مي خورمتاب مي خورممي روم به سوي مهرمي روم به سوي ماهدر كجا به دست كيستبند گاهواره ام ؟برگهاي زردبرگهاي زردروي راهي از ازل كشيده تا ابدمثل چشم هاي منتظر نگاه ميكننددر نگاهشان چگونه بنگرمچگونه ننگرم ؟از ميانشان چگونه بگذرمچگونه نگذرم ؟بسته راه چاره اماز درون آينهچهرهاي شكسته خستهبانگ مي زند كهوقترفتن استچهره اي شكسته خستهاز برون جواب مي دهدنوبت من است؟من در انتظار يك شاياره امحرفهاي خويش رااز تمام مردم جهان نهفته امبا درخت و چاه و چشمه هم نگفته اممثل قصه شنيده آهنشنود كسي دوباره اماي كه بعد من درون گاهواره اتسالهاي سالمي روي به سوي مهرمي روي به سوي ماهيك درنگيك نگاهروي راهي از ازل كشيده تا ابددر ميان برگهاي زردمي تپد به ياد تو هنوزقلب پاره پاره ام

 

[sting]

پاییز را دوست دارمبخاطر شب های سرد و طولانی اشبخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی امبخاطر پیاده روی های شبانه امبخاطر بغض های سنگین انتظاربخاطر اشک های بی صدایمبخاطر سالها خاطرات پاییزی ام . . .

 

[sting]

براى همه پاییز با مهر شروع میشهاما پاییز زندگى منجایى شروع شد که مهر تو تموم شد . . .

 

[sting]

بی قراری هایم ، پاییز می خواهد و چشم های عاشقتنگاهت را از من نگیراین پاییز را عاشقم باش، لطفاً .

 

[sting]

من از شما گفتن تو بدم می آیدعزیزم مرا سرد خطاب نکناین پاییز میخواهم تا افتادن آخرین برگبا تو دیوانگی ها کنم . .

 

[sting]

تنهایینامِ دیگر پاییز استهرچه عمیق‌تربرگ‌ریزانِ خاطره‌هاتْ بیش‌تر . . .

 

[sting]

هـــزار فـصــل دفــتـر شـعـرم به رنگ پاییز است

و ســـوز بـــاد جـــدایـــی در آن غــزلـریز است

هنــوز بــوی تـــو دارد هـــوای شــعــر و غـــزل

خوشـا که شعـر تو هـمـچون شکـوفه نوخیز است

خوش است خاطرات بهار و خوش است یاد نگار

ولــی نــوای شـعـر خـزان چقـدر غم انگـیز است

بـه خـاک پـاک تو, این بخت, سپـرده دانه ی دل

دوبــاره منتــظر «هـا! ... جــوانه! ... برخیز!» است

اگرچــه بخــت, با تبــرش زد هـزار ضـربه به دل

هنــوز بـا دل مــن دشــمنی ز کـیــنه لبـریز است

ببـــار ابـــر مـحـــبت بــه دل کـــه ســوز خــزان

شـراره ای زده بــر مــن کـه شـعـله اش تیـز است

بـهــــار مـــن! بــپــذیــرم بــه شــعـر پـایـیــزی

غــزل غـــزل بــه فــدایت اگـرچــه ناچـیز است​

 

[sting]

بوی "پاییزززززززززز" می آید!

بوی عشق!
مستی های پنهان...
بوی" باران"...
بوی آرززززززو...
بوی مــــهــــــر می آیـد!
بگذرررررررر تـابـستــان!!!!
حالم با تو خوب نمی شود، “ پـــاییز ” با مِــــهــــرش ♥حال مرا خوب خواهد کرد...من زاده ی پاییزم....

 

[sting]

من
سرود های اندوهگین پاییزی را
در جیک جیک گنجشک ها می بینم....

چون درختان در این روزها عریان می شوند
دل پرنده ها سرد
هوای عشق سرد
ترانه ها سرد

و روی من زرد
چون تو رفته ای ....

 

[sting]

ای پاییز زیبابا نسیمی ساده ما را دریاب !از بهار و تابستانکه خیری ندیدیم ...

 

[sting]

 

[sting]

 

[sting]

صــــــدبرگـــ دفــتـر شـعـرم به رنگ پاییز است

و ســـوز برف جـــدایـــی در آن غــزلـ ریز است

هنــوز بــوی تـــو دارد هـــوای شــعــر و غـــزل

خوشـا که شعـر تو هـمـچون شکـوفه نوخیز است

خوش است خاطرات بهار و خوش است یاد نگار

ولــی نــوای شـعـر خـزان چقـدر غم انگـیز است

ببـــار ابـــر مـحـــبت بــه دل کـــه ســوز خــزان

شـراره ای زده بــر مــن کـه شـعـله اش تیـز است

نگـــار مـــن! بــپــذیــرم بــه شــعـر پـایـیــزی

غــزل غـــزل بــه فــدایت اگـرچــه ناچـیز است

 

[sting]

تو آن فرشته ای که وقتی در فصل پاییز راه می روی ، برگهای درختان انتظارمی کشندزود تر از دیگری پاهایت را بوسه بزنند !!! ​

 

[sting]

پاییز نام دیگر دلتنگى ست،وقتى میان برگ هاىسرخ و نارنجى اشخیابان ها شلوغ مى شونداز عاشقانه هاى دو نفره،و من خیره به آدم هایىکه از کنارم مى گذرندمدام تکرار مى کنممیان همه اینها، چرا تو نیستى ..!؟چرا از تمام این آدم هافقط تو را گم کرده ام ..؟

 

[sting]

پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن

 

[sting]

پنجره را باز کن و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر. . . خوشبختانه باران ارث پدر هیچ کس نیستـــــ...

 

[sting]

دیشب باران قرار با پنجره داشتروبوسی آبـــدار با پنجره داشت تا صبح در گوش پنجره پچپچ کردچک چک،چک چک،چکار با پنجره داشت؟