♔ŠĦДĦДB♔
مــدیـر بـازنشـسـتـه
- تاریخ ثبتنام
- Aug 2, 2013
- ارسالیها
- 5,570
- پسندها
- 1,239
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- اهواز
- تخصص
- چت كردن
- دل نوشته
- زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
- بهترین اخلاقم
- زودرنج
اعتبار :
[h=2]مادران گمنام...[/h]
سی ساله اتاقتو دست نزده، قفس قناریاتو دون می ده
قاب های عکساتو دستمال می کشه، چین های پیشونیش رو نشون می ده
از امامزاده که برمی گرده، شاخه گل تو لیوان آب می گذاره
سفره شو پهن می کنه توی ایوون و... واسه ی تو هم یه بشقاب می ذاره
زنگ خونه اش رو که هر بار می زنن، پیره...اما یهو پر در می آره
سی ساله چادرشو سر می کنه، سی ساله چادرشو در می آره!!
حیاط خونه رو تا برگردی، با چه ذوقی چراغون کرده واست
دیشب هم نبودی، رفت خونه ی بخت؛ دختری رو که نشون کرده واست!!
پیرزن می دونه برمی گردی، خونه رو پر می کنی با خنده هات
همینه که تو محل می پیچه، جمعه شب ها عطر آش پشت پات!
یه غمایی توی این دنیا هست، دل رو کوره ، چشم رو دریا می کنه
جیگر مادرا تاول می زنه، کمر باباها رو تا می کنه!!
پهلوونای محله رفتن و مادرا موندن و کوه خاطرات
اونا که توی بهشتن، اما....طول عمر مادراشون "صلوات"
سی ساله اتاقتو دست نزده، قفس قناریاتو دون می ده
قاب های عکساتو دستمال می کشه، چین های پیشونیش رو نشون می ده
از امامزاده که برمی گرده، شاخه گل تو لیوان آب می گذاره
سفره شو پهن می کنه توی ایوون و... واسه ی تو هم یه بشقاب می ذاره
زنگ خونه اش رو که هر بار می زنن، پیره...اما یهو پر در می آره
سی ساله چادرشو سر می کنه، سی ساله چادرشو در می آره!!
حیاط خونه رو تا برگردی، با چه ذوقی چراغون کرده واست
دیشب هم نبودی، رفت خونه ی بخت؛ دختری رو که نشون کرده واست!!
پیرزن می دونه برمی گردی، خونه رو پر می کنی با خنده هات
همینه که تو محل می پیچه، جمعه شب ها عطر آش پشت پات!
یه غمایی توی این دنیا هست، دل رو کوره ، چشم رو دریا می کنه
جیگر مادرا تاول می زنه، کمر باباها رو تا می کنه!!
پهلوونای محله رفتن و مادرا موندن و کوه خاطرات
اونا که توی بهشتن، اما....طول عمر مادراشون "صلوات"