Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

هامون:

اطلاعات موضوع

Kategori Adı مجموعه اشعار و دیوان
Konu Başlığı هامون:
نویسنده موضوع ♔ŠĦДĦДB♔
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan ♔ŠĦДĦДB♔

♔ŠĦДĦДB♔

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Aug 2, 2013
ارسالی‌ها
5,570
پسندها
1,239
امتیازها
113
محل سکونت
اهواز
تخصص
چت كردن
دل نوشته
زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
بهترین اخلاقم
زودرنج

اعتبار :

هامون:
نه، اشتباه نکن! این یه شعرِ عاشقونه نیس. --- تصوّر کن یه مردو با چشمای خیس!
نمی‌خوام، نباید تو شعر‌َم به تو جسارت کنم. --- نباید حسِّ عشقو تعبیر به اسارت کنم.
شکسته می‌رم امشب، بانو! خدا نگه‌دار‌ِت! --- اگر‌چه می‌شکنه اون دلِ سبز و سپیدار‌ِت.
واسه من که پنجره یه آرزوی مبهم بود، --- ولی تو، پنجره باشه تمومِ دیوار‌ِت.
ببخش منو، اگه بوی زخمِ چرکین‌َم و --- ضجّه‌های کبود‌َم می‌شه موجبِ آزار‌ِت.
دیگه صدای گریه‌ی بی‌وقت‌ام نمی‌شکنه --- سکوتِ سرد و پُر از انبساطِ افکار‌ِت.
خیلی انتظار کشیدم که شاید بیای --- باز برای بدرقه‌م با اون لباسِ گل‌دار‌ِت
و دل‌خوش‌ام کنی با یه دروغِ مصلحتی --- که: می‌شه شاید باز‌م بیام برای دیدار‌ِت.
ولی چه فایده؟ که خواب‌ِت عجیب سنگین بود؛ --- صدای خاطره‌ها‌مون که نکرد بیدار‌ِت.
می‌گن روزه گرفتی و دیگه غزل نمی‌نوشی؛ --- بمونه این آخرین غزل‌َم واسه افطار‌ِت.
شکسته می‌رم و خاطراتِ سبزِ تو رو --- به یادگار می‌برم امشب، خدا نگه‌دار‌ِت! (2)
(بی‌سر‌و‌سامون، رفیقِ بغضِ جادّه، --- بی‌همه‌چیز شد، به‌جز این عشقِ ساده.) (پس‌زمينه: «هامون»)
هر‌چی لبه تو دنیا‌س، مَجیزِ تو رو می‌گن؛ --- تو که بی‌لب زاده شده بودی، ستم‌گر!
هر‌چی دسته، تو حسرتِ دامنِ توئه، --- تو آخرین جوابی واسه یه خواستِ بی‌ثمر،
تعبیر یه خوابی که تو ذهنی خسته‌س، --- اون آخرین درِ نجاتی که همیشه بسته‌س.
تو یه تکرارِ خسته‌ای که فقط یک باره. --- وحدتِ اون دردایی هستی که بی‌شماره.
من تو اسمِ تو تجزیه شدم، بانو! --- تجربه کن منو توي مرگی دوباره!
شعری که خونه، تو حسرت‌ِت لخته می‌شه، --- آخرین وارثِ نسلِ عشق اَخته می‌شه.
منو تو این هجرتِ غم‌گین‌َم بدرقه کن! --- تمومِ واژه‌ها رو تو ذهن‌ِت دغدغه کن!
بذار تکثیرِ نگاهِ تو بشم، بانو! --- اسمِ حقیر‌َمو رو زبون‌ِت لقلقه کن!
واسه کسی که خرابه عمری زیرِ آوار‌ِت، --- آخرین جمله همینه: خدا نگه‌دار‌ِت! (2)
(بی‌سر‌و‌سامون، رفیقِ بغضِ جادّه، --- بی‌همه‌چیز شد، به‌جز این عشقِ ساده.) (پس‌زمينه: «هامون»)
 
بالا پایین