Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

رمان یکی باش

اطلاعات موضوع

Kategori Adı کتاب رمان
Konu Başlığı رمان یکی باش
نویسنده موضوع !!!OMID!!!
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan !!!OMID!!!

!!!OMID!!!

کـاربــر حـرفــه ای
تاریخ ثبت‌نام
Jul 25, 2015
ارسالی‌ها
2,090
پسندها
526
امتیازها
0
محل سکونت
کرمانشاه
تخصص
مهندس عمران
مدل گوشی
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
برند گوشی
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه
جنسیت
نوع آنتی ویروس
ماه تولد

اعتبار :


زبان: فارسی
نویسنده: فاطمه شباهنگ
نوع فایل: PDF
تعداد صفحات: 125
ناشر: ای ار پی دی اف
حجم کتاب: 2.71 مگابایت
توضیحات
این داستان در سال 1391 نوشته شده است و راجع به دختری دبیرستانی است که با شرکت در کلاس مورد علاقه اش، اتفاقات زیادی را شاهد خواهد بود. از متن کتاب: هوا خیلی سرد بود. داشتم از پا درد میمردم. فقط میخواستم زودتر برسم خونه. بارون خیس خیسم کرده بود. تا رسیدم صدبار به خودم گفتم آخه دختر تو که فهمیدی هوا ابریه چرا رفتی مرکز شهر؟! سریع کلید رو از کیفم درآوردم. به ساعتم نگاهی کردم. هشت و نیم شب بود. در رو باز کردم. توی هال که رسیدم مامانم رو دیدم که نگران نشسته و با دیدن من که خیس آب بودم مثل برق به طرفم اومد. اولاش قربون صدقم رفت، ولی یهو کانالش عوض شد و کلی سرم داد کشید که چرا دیر کردم؟!!! رفت تو آشپزخونه و ده دقیقه بعد با یه لیوان شیر داغ اومد طرفم. خیلی خسته بودم. لیوان رو گرفتم و رفتم طبقه بالا تا لباسامو در آرم. به اتاقم که رسیدم یه حس هیجان خاصی داشتم. نمیدونم چرا؟! بعد عوض کردن لباسم کنار پنجره نشستم و زل زدم به آسمون. من عاشق آسمون و ستاره هاشم.

 
بالا پایین