sting
معـاون ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Jun 26, 2013
- ارسالیها
- 27,708
- پسندها
- 5,661
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- تهـــــــــــران
- وب سایت
- www.biya2forum.com
- تخصص
- کیسه بوکس
- دل نوشته
- اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
- بهترین اخلاقم
- نــــدارم
اعتبار :
اس ام اس جدید
و بگوبا این فاصلهچگونه دستانمبرای دستهای تو ترانه می تواند بخواند؟آواز نهفته در سینه امکجا به گوش تو می رسد؟!تمام بوسه هایم را به باد می سپارمتا به تو برساندحالا دیدی باد از من خوشبختر است…••
••دسـتـــانـت را در بــرابــرم مـشـت مـیـکـنــیمـیـپــرســی: گـــل یـــا پــــوچ؟در دلــــم مــیگـــویـــم : فـقـط دسـتــانــت.••
••خواب هایم بوی تن تو را می دهد!
نکند
آن دورتر ها
نیمه شب
در آغوشم میگیری؟!••
••مرا ببخش ! اگر به تو پیله کرده امقدری طاقت بیاوری پروانه ات میشوم••
••سهم من از بهشتیک لحظه از آغوش توست …••
••زندگی می کنم
حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!…
چون این زندگی کردن استکه بهترین های دیگر را برایم می سازدبگذار هر چه از دست می رود برود…!
من آن را می خواهم که به التماس آلوده نباشد،حتی زندگی را••
••در تو صیادیست با آب و دانه
و هزار چاقوی تیز
و در من
حماقتی است گنجشک وار که
آسوده ام میکشاند بر بام تو…••
••قدم که میزنیشعر از سر و کول شهر بالا میرودشهر را چه به شعر؟قالیچهها را هم بیخیالخطوط دستهای مرا قدم بزن…••
••راز عشق در این است که حس تملک را از خود دور کنی.در حقیقت هیچکس نمی تواند مال کسی شود.شریک زندگیت را با طناب نیاز، نبند.گیاه هنگامی رشد می کندکه آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده کند••
••موهایت را بباف…بگذار جهان دوباره آرام گیرد !••
••یک مترسک خریده ام
عطر همیشگیات را به تنش زده ام؛
گوشه اطاقم ایستاده!
درست مثل توست؛
فقط اینکه روزی هزار بار مرااز رفتنش نمی ترساند…!••
••
چشمانت کارناوال آتش بازیست!
یک روز در هر سال
برای تماشایش می روم
و باقی روزهایم را
وقف خاموش کردن آتشی می کنم
که زیر پوستم شعله می کشد!••
••
آن دمکه دریا و آسمانگم میشودپرواز خواهم آموختپیش از آن که چشمان تودوباره باز شود••
••
از غروبی که سایه ام راکاشته امهیچ شکوفه ایطعم بوسه خورشید رانچشیده است.••
••
هنوز در سفرم …از نگاه تو تا دل••
••
جــــــایــی بـایــــــد باشــــد
غــیـــــر از ایــــــن کـــنــج تـــنــهـــایـــی !
تــــا آدمــــــــــــــ گــــاهـــی آنــــجـــا جــــان بــــدهــــــد !
مــثــــلا” آغـــــوش تـــــــــــــــــــــــــــــــو !
جـــان مـــیـــدهد برای جـــان دادن.••
••زمستان آمده است
خسته ام
میخوابم
بهار که آمد
پیله ام را میشکافم
تا با پرهای خیس
دوباره
عاشقت شوم…••
••
چه دیــر به دیــر به خواب زندگی ام می آیی !
نمی دانی
که من دلواپسی هایم را
با رویــاهای تــــو رنگ می زنم ؟••
••
مرداب به رود گفت چه کردی که زلالی؟گفت: گذشتم…••
••
دوستت دارم…مثل طعم زیتون…که تلخیاش را هم…••
••
عـاشـق روزهــایـــی هَـــستـــم
که مهـــربـــان میـــــشـــوی . . .
حتـــی اگــر نفـــهـــــمَـم چـــرا!•
••دسـتـــانـت را در بــرابــرم مـشـت مـیـکـنــیمـیـپــرســی: گـــل یـــا پــــوچ؟در دلــــم مــیگـــویـــم : فـقـط دسـتــانــت.••
••خواب هایم بوی تن تو را می دهد!
نکند
آن دورتر ها
نیمه شب
در آغوشم میگیری؟!••
••مرا ببخش ! اگر به تو پیله کرده امقدری طاقت بیاوری پروانه ات میشوم••
••سهم من از بهشتیک لحظه از آغوش توست …••
••زندگی می کنم
حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!…
چون این زندگی کردن استکه بهترین های دیگر را برایم می سازدبگذار هر چه از دست می رود برود…!
من آن را می خواهم که به التماس آلوده نباشد،حتی زندگی را••
••در تو صیادیست با آب و دانه
و هزار چاقوی تیز
و در من
حماقتی است گنجشک وار که
آسوده ام میکشاند بر بام تو…••
••قدم که میزنیشعر از سر و کول شهر بالا میرودشهر را چه به شعر؟قالیچهها را هم بیخیالخطوط دستهای مرا قدم بزن…••
••راز عشق در این است که حس تملک را از خود دور کنی.در حقیقت هیچکس نمی تواند مال کسی شود.شریک زندگیت را با طناب نیاز، نبند.گیاه هنگامی رشد می کندکه آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده کند••
••موهایت را بباف…بگذار جهان دوباره آرام گیرد !••
••یک مترسک خریده ام
عطر همیشگیات را به تنش زده ام؛
گوشه اطاقم ایستاده!
درست مثل توست؛
فقط اینکه روزی هزار بار مرااز رفتنش نمی ترساند…!••
••
چشمانت کارناوال آتش بازیست!
یک روز در هر سال
برای تماشایش می روم
و باقی روزهایم را
وقف خاموش کردن آتشی می کنم
که زیر پوستم شعله می کشد!••
••
آن دمکه دریا و آسمانگم میشودپرواز خواهم آموختپیش از آن که چشمان تودوباره باز شود••
••
از غروبی که سایه ام راکاشته امهیچ شکوفه ایطعم بوسه خورشید رانچشیده است.••
••
هنوز در سفرم …از نگاه تو تا دل••
••
جــــــایــی بـایــــــد باشــــد
غــیـــــر از ایــــــن کـــنــج تـــنــهـــایـــی !
تــــا آدمــــــــــــــ گــــاهـــی آنــــجـــا جــــان بــــدهــــــد !
مــثــــلا” آغـــــوش تـــــــــــــــــــــــــــــــو !
جـــان مـــیـــدهد برای جـــان دادن.••
••زمستان آمده است
خسته ام
میخوابم
بهار که آمد
پیله ام را میشکافم
تا با پرهای خیس
دوباره
عاشقت شوم…••
••
چه دیــر به دیــر به خواب زندگی ام می آیی !
نمی دانی
که من دلواپسی هایم را
با رویــاهای تــــو رنگ می زنم ؟••
••
مرداب به رود گفت چه کردی که زلالی؟گفت: گذشتم…••
••
دوستت دارم…مثل طعم زیتون…که تلخیاش را هم…••
••
عـاشـق روزهــایـــی هَـــستـــم
که مهـــربـــان میـــــشـــوی . . .
حتـــی اگــر نفـــهـــــمَـم چـــرا!•