Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

گلـــــپونه ها...

اطلاعات موضوع

Kategori Adı اشعار فارسی
Konu Başlığı گلـــــپونه ها...
نویسنده موضوع ♔ŠĦДĦДB♔
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan ♔ŠĦДĦДB♔

♔ŠĦДĦДB♔

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Aug 2, 2013
ارسالی‌ها
5,570
پسندها
1,239
امتیازها
113
محل سکونت
اهواز
تخصص
چت كردن
دل نوشته
زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
بهترین اخلاقم
زودرنج

اعتبار :

آن روزها نام مرا حتا نمی دانست
من عاشقش بودم ولی گویا نمی دانست

من مشت خود را باز کردم خط به خط خواندم
انگار او چیزی از این خط ها نمی دانست

با خود کلنجار عجیبی داشتم آیا
از عشق می دانست چیزی یا نمی دانست؟

هی خواب می دیدم که در گرداب گیسویم
اما کسی تعبیر رؤیا را نمی دانست

رمال هم از آینه چیزی نمی فهمید
از سرنوشتم نقطه ای حتا نمی دانست

من تاجر ابریشم موهای او بودم
سرگشته اش بودم ولی دیبا نمی دانست

یک شب برایش تا سحر “گلپونه ها” خواندم
تنها به لبخندی مرا دیوانه می دانست
فردای آن شب رفت فهمیدم که معنای
“من مانده ام تنهای تنها” را نمی دانست .
 
بالا پایین