Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

جواب دندان شکن حضرت عباس (ع) به شمر!

  • نویسنده موضوع sting
  • تاریخ شروع
  • Tagged users هیچ

اطلاعات موضوع

Kategori Adı داستان و حکایت های دینی و مذهبی
Konu Başlığı جواب دندان شکن حضرت عباس (ع) به شمر!
نویسنده موضوع sting
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan sting

sting

معـاون ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
27,708
پسندها
5,661
امتیازها
113
محل سکونت
تهـــــــــــران
وب سایت
www.biya2forum.com
تخصص
کیسه بوکس
دل نوشته
اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
بهترین اخلاقم
نــــدارم
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه

اعتبار :

[h=2]جواب دندان شکن حضرت عباس (ع) به شمر![/h]


حضرت فاطمه، مکنّی به «اُمّ البنین» همسر امیرمؤمنان علی (ع)، دارای چهار فرزند دلاور و رشید بود، که همگی در رکاب برادر و امامشان حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) در کربلا حضور داشتند.
حضرت عباس (ع)، که بزرگترین آنان بود، از شهرت به سزایی برخوردار و به خاطر جمال زیبا، قامت رشید، بهره مندی از دلاوری، غیرت و تعهد و تقوا، به «قمر بنی هاشم» معروف و حضور وی در سپاه امام حسین (ع)، برای دشمنان اهل بیت (ع) بسیار سنگین بود. بدین جهت، دشمن در صدد برآمد، تا وی و برادرانش را از جبهه امام حسین (ع) گسسته و به جبهه باطل اموی ملحق کنند. به همین منظور، شمر بن ذی الجوشن کلابی که از قبیله ام البنین (س) بود، مأموریت یافت که به حضرت عباس (ع) و سه تن از برادرانش امان نامه دهد.وی، در عصر روز تاسوعا (نهم محرم) به نزدیکی خیمه گاه امام حسین (ع) رفت و با صدای بلند فریاد زد: خواهر زادگانم کجایند؟ امام حسین (ع) که منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمود: پاسخ شمر را بدهید، اگر چه او فاسق است ولیکن با شما قرابت و رابطه خویشاوندی دارد. حضرت عباس(ع) به همراه سه تن از برادرانش، عبدالله، جعفر و عثمان، در نزد شمر حضور یافته و از او پرسیدند: حاجت تو چیست؟ شمر گفت: شما خواهر زادگان من هستید. بدانید تا ساعاتی دیگر شعله های جنگ برافروخته می گردد و از یاران حسین بن علی (ع) کسی زنده نمی ماند. من برای شما امان نامه ای از عمر بن سعد آوردم. شما از این ساعت در امان ما هستید، مشروط بر این که از یاری برادرتان حسین (ع) دست برداشته و سپاهش را ترک کنید.حضرت عباس (ع) که کانون غیرت، حمیت و وفاداری بود، بر او بانگ زد و فرمود: بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو. ای دشمن خدا! ما را فرمان می دهی که از یاری برادر و مولایمان حسین (ع) دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان در آوریم. آیا ما را امان می دهی ولی برای فرزند رسول خدا (ص) امانی نیست؟ شمر از پاسخ دندان شکن فرزندان ام البنین (س)، ناامید و خشمناک شد و با سرافکندگی به خیمه گاه خویش برگشت.برخی از روایات، به جای شمر بن ذی الجوشن، شخصی به نام «عبدالله بن أبی محل بن حزام» برادرزاده ام البنین (س) را نام برده اند، که برای حضرت عباس(ع) و برادرانش امان نامه برد، ولی با پاسخ منفی آنان روبرو گردید.پینوشت ها:۱-شیخ مفید، الارشاد: ۳۴۲٫۲-علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۴: ۳۹۱٫۳- ابن اعثم کوفی، الفتوح: ۸۹۵٫۴-عسکری، معالم المدرستین
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: eLOy
بالا پایین