هیچ کس تنهاییم را حس نکرد

[sting]

 

[sting]

 

[sting]

 

[sting]

ھر چیزے کہ تو را یادم مے انداخت از خود دور کردم..اما تو جایے در وجود منے نہ در آن
چیزھا...کاش از وجودم نیز میرفتے!



​

 

[sting]

اینگونه که تو می روی

خدا هم دست تکان می دهد

من بیخود دل خوش کرده ام

به این کاسه ی آب!​

 

[sting]

نزدیک شو به من !

خدا را چه دیدی
شاید قوانین ریاضی در عاشقی هم حکم می کرد ...
دور در دور ضرب میشد
و نزدیک در نزدیک ...​

​

​

 

[sting]

​
نه!
اما به خدا،تمام این خنده های خام بی خیال
به یک تبسم کوتاه دیدارچهارشنبه ها نمی ارزد!
به تبسم ساعت نه صبح...
حالا هنوز
نه صبح چهارشنبه ها که میشود
کنار خیال خالی اتاقک تلفن می ایستم
دل به دامنه رویا می دهم
و تو را میبینم...
که با تبسم شیرینت به سویم می آیی!
نه اینکه بی تو نخندم
نه!
اما به نیامدن همیشه نگاهت قسم
تمام خطوط این خنده های خواب آلود
با رگبار گریه های شبانه
ازرخساره خسته وخیسم
پاک می شوند!!!​

​

 

[sting]

نه!
اما به خدا،تمام این خنده های خام بی خیال
به یک تبسم کوتاه دیدارچهارشنبه ها نمی ارزد!
به تبسم ساعت نه صبح...
حالا هنوز
نه صبح چهارشنبه ها که میشود
کنار خیال خالی اتاقک تلفن می ایستم
دل به دامنه رویا می دهم
و تو را میبینم...
که با تبسم شیرینت به سویم می آیی!
نه اینکه بی تو نخندم
نه!
اما به نیامدن همیشه نگاهت قسم
تمام خطوط این خنده های خواب آلود
با رگبار گریه های شبانه
ازرخساره خسته وخیسم
پاک می شوند!!!​

​

 

[sting]

ڪم سرمایہِ اے نیست ؛
בاشتـטּ آבمہِایے ڪہِ حالت رابپرسنـב !


ولے . . .


از آטּ بہِتر בاشتن آבمہِاییست ،
ڪہِ وقتے حالت را میپرسنـב ؛
بتوانے بگویے :
خوب نیستم . . . ! !

​

 

[sting]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif] چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من

[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان

[/FONT]​