sting
معـاون ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Jun 26, 2013
- ارسالیها
- 27,708
- پسندها
- 5,661
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- تهـــــــــــران
- وب سایت
- www.biya2forum.com
- تخصص
- کیسه بوکس
- دل نوشته
- اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
- بهترین اخلاقم
- نــــدارم
اعتبار :
ساعت 4 صبح روز 26 مهر ماه بود که کم کم بهم اعلام کردی که تصمیم داری به دنیا بیای.
و ساعت 9:30 صبح بود که صدای گریه های تو و دیدن صورت قشنگت شد یکی از قشنگ ترین و زیبا ترین لحظه های عمرم.اسمت رو بابایی پیشنهاد داد.اسمی که هم من و هم بابایی خیلی دوست داشتیم و به همین خاطراسمت رو گذاشتیم علی.تو این یک ماهی که از تولدت میگذره هر روز و هر لحظه که به تو نگاه میکنم خدا رو شکر میکنم و در حیرتم از این همه ظرافت.انسانی در اندازه کوچک ولی کامل.این دوران هم سخته هم شیرین.تمام اون شبها که تا ساعت 4 صبح گریه میکنی و نمیخوابی .اون وقتایی که از دلدرد به خودت میپیچی و صدای گریه هات تا خونه همسایه ها میره .اون وقتایی که حتی نمیذاری یه لحظه ازت دور بشم و سریع گریه میکنی.همه و همه با یه لبخند و دیدن صورت آروم تو از یادم میره و دوباره خدارو شکر میکنم به خاطر این هدیه قشنگی که بهمون داد.خدا همیشه پشت و پناهت باشه پسر عزیزم.تو این یکماهه اصلا وقت نکردم بیام و پست بگذارم اینجا. و همین شد که تولدت رو یکماه دیرتر تبریگ گفتم.