رهایی از رابطه ی قبلی

[STAR]

رهایی از رابطه ی قبلی

زمانی که رابطه ای خوب پیش نمی رود یکی از دشوارترین کارها رها کردن کسی است که هنوز عاشقش هستید(move on from your EX you still love ). هیچ چیز بیشتر از یک رابطه زخمی که بیش از حد طولانی شده نمی تواند مانع خوشبختی شما شود. همه ما این تجربه را داشتیم و می دانیم رابطه ای عاشقانه که مدتی خوب پیش می رفت وقتی خراب می شود تا چه اندازه دردناک است. در واقع اهمیتی ندارد که شرایط چگونه بوده و چه کسی حق داشت یا چه کسی تقصیرکار بود، در هر حال نتیجه این است که متوجه می شوید این رابطه به شما صدمه می زند و درد و رنج آن مانع از آن می شود که بتوانید پیش بروید. با اینکه زمان بهترین مرهم است ولی شما با 5 قدم منسجم می توانید این فرایند را آسان تر طی کنید.

قطع ارتباط کنید

این کار را حداقل برای مدت کوتاهی انجام بدهید. خیر، لازم نیست دوست عادی باشید! نگه داشتن شریک زندگی سابقتان در زندگی، نشانه عدم بلوغ شما است، بلوغ به این معنی است که بدانید چگونه از خودتان و بهزیستی هیجانی خود مراقبت کنید. افراد زیادی با فکر دوست ماندن با نامزد سابقشان به دنبال این هستند که رابطه را زنده نگه دارند چون حتی فکر اینکه او را کاملاً رها کنند بیش از اندازه طاقت فرسا است. حتی اگر دوستی شما امکان پذیر باشد فقط تحت شرایطی اتفاق می افتد که بیشتر زخم های شما تسکین یافته باشند و این کار زمان لازم دارد. مهمترین نکته در یک جدایی دشوار این است که بهترین دوست خودتان باشید و خودتان را در موقعیت هایی که منجر به احساس بهتری نمی شود قرار ندهید. زمانی که شما صدمه خورده اید آسیب پذیر هستید. محافظت از خودتان با روابط سالم بخشی اساسی از یک خود مراقبتی خوب است.



اگر شما بخاطر بچه ها و یا سایر دارایی های مشترکتان لازم است که با هم در تماس باشید به یاد داشته باشید که تفاوت بزرگی بین دوستانه رفتار کردن و دوست بودن وجود دارد. دوستان واقعی کسانی هستند که به سلامت روانی همدیگر اهمیت می دهند و قلباً به یکدیگر علاقمندند. با گذشت زمان بسیاری از رابطه ها پایان می یابد سوال اینجاست که دو طرف واقعاً چطور می توانند چنین مراقبتی را از یکدیگر به عمل بیاورند؟ اگر از کسی که وقتی با هم بودید با شما درست رفتار نکرده انتظار داشته باشید که بعدها بتواند یک دوست واقعی برایتان باشد باعث می شود که پس از این هم، همچنان صدمه ببینید. اما دوستانه رفتار کردن به این معنی است که بدون هیچ انتظاری بخاطر عشقی که زمانی بین شما بوده و به حرمت زمانی که با یکدیگر گذراندید. با احترام و مهربانی با یکدیگر رفتار کنید.

دست از خیال پردازی بردارید

بسیاری از افراد نمی دانند که قسمت عمده درد و رنجی که با پایان رابطه متحمل می شوند ربطی به رابطه ای که واقعاً داشتند ندارد. دلیلی دارد که یک رابطه پایان می یابد و به ندرت این اتفاق بطور غافلگیرانه رخ می دهد. ما معمولاً از مدتی قبل متوجه می شویم که اوضاع خوب پیش نمی رود. اغلب از آنچه افراد انجام دادند یا انجام ندادند که منجر به کلی دعوا و جریحه دار شدن احساسات شد فهرست بلند بالایی می توان تهیه کرد بنابراین معمولاً افراد مایل نیستند که به رابطه قبلی برگردند. آنچه آنها برایش سوگواری می کنند رابطه ای است که تصور می کنند اگر اوضاع طور دیگری پیش می رفت می توانستند داشته باشند. اما حقیقت این است که آن رابطه هرگز وجود نداشته است. کنار گذاشتن یک رویا کار دردناکی است. روزهای اول رابطه، به نظر می رسید که همه چیز خوب پیش می رود- تقریباً تمام روابط در آغاز عالی هستند در غیر اینصورت هرگز شروع نمی شدند- اما رابطه فقط قسمت ابتدایی آن نیست بلکه کل آن از زمان شروع تا پایان را باید در نظر گرفت.

از آنجا که ذهن ما می خواهد قلبمان را تسکین دهد خاطرات دردناک را به پس زمینه ذهن می فرستد و ما فقط خاطرات روزهای خوش را به یاد می آوریم و فراموش می کنیم که طرف مقابل ما واقعاً چه رفتاری داشته، او را ایده آل سازی می کنیم و آنطور می بینیم که می خواستیم باشد.

یک راهکار خوب برای اینکه از این مرحله عبور کنید این است که هر اتفاق دردناکی که در طول رابطه افتاده به یاد بیاورید، بنویسید و زمانی که سعی دارید خاطرات خوب را به یاد بیاورید این یادداشت ها را بخوانید تا زمانی که احساسات دردناک فروکش کنند. منظور از این تمرین این نیست که عصبانی باقی بمانید بلکه می خواهیم این حقیقت را که چرا رابطه پایان یافته بصورت کامل به یاد بیاورید. اینکه بتوانید در آخر کار این اتفاقات دردناک را رها کنید بخش مهمی از فرایند بخشش و بهبودی است. اما برای اینکه بتوانید چیزی را رها کنید ابتدا باید آن را بپذیرید و قبول کنید که اتفاق افتاده است.

با گذشته در صلح باشید

وقتی کسی با شما درست رفتار نمی کند و به شما صدمه می زند احساس خشم واکنشی طبیعی و سالم است. احساس خشم به شما کمک می کند متوجه شوید در موقعیتی که می خواهید باشید نیستید و فرایند جدایی از رابطه ای که سالم نیست را تسهیل می کند. اما زمانی که ما به خشم و رنجشی که تجربیات گذشته برای ما به همراه داشته می چسبیم آن را با خودمان به آینده حمل می کنیم. هیچ چیز دردناک تر از این نیست که کسی که دوستش دارید کاری انجام دهد که ناچار شوید باور و شناخت خودتان از او را زیر سوال ببرید. زمانی که کسی به اعتماد شما خیانت می کند دردناک است. اما اگر اجازه دهید بواسطه کاری که فردی دیگر انجام داده توانایی شما برای حرکت رو به جلو محدود شود به این معنی است که او هنوز روی زندگی شما کنترل دارد. بخشش این نیست که اجازه دهید طرف مقابل قسر در برود بلکه به معنای آزادی احساسی خود شما است.



برای اینکه ببخشید و با اتفاقات گذشته در آشتی باشید کافی است توجه خودتان را از آن اتفاقات خاص بردارید و در عوض به دورنمایی از افرادی که در ماجرا دخیل بودند توجه کنید. بیشتر مردم از روی قصد و غرض قبلی، کاری نمی کنند تا مستقیماً به کسی آسیب بزنند بلکه عموماً تصمیماتی می گیرند که حال خودشان را بهتر کند. بد یا خوب این طبیعت نوع بشر است که بر اساس نفع شخصی خودش دست به عمل می زند و تاثیری که رفتار ما روی دیگران دارد اغلب در اولویت دوم قرار می گیرد. اگرچه این چیزی را توجیه نمی کند ولی گاهی اوقات دیدن اتفاقات و امور از دید طرف مقابل به ما کمک می کند تا آنچه اتفاق افتاده را بهتر درک کنیم و مسائل را شخصی نکنیم. زمانی که فردی را به شکل یک کلیت در نظر بگیریم بخشش برایمان آسان تر خواهد بود. اگر در آتش خشم از چیزی یا کسی می سوزید سعی کنید به عقب برگردید و ویژگی های خوب آن شخص را که اوایل آشنایی در او دیدید به یاد بیاورید و متوجه باشید که همه ما نقاط ضعفی داریم و اشتباه می کنیم.

اشکالی ندارد اگر هنوز عاشق هستید

عشق هیچگاه اشتباه نیست. وقتی که کسی به زندگی شما قدم می گذارد که به شما اجازه می دهد عشق را تجربه کنید این اتفاقی با ارزش است. قسمتی از بلوغ این است که درک کنیم عشق به تنهایی باعث نمی شود که رابطه ای خوب کار کند. عوامل زیادی در این میانه دخیل هستند مانند: زمان بندی، ارزش های ناسازگار و انتخاب هایی که انجام می دهیم. همه این ها نقش مهمی در این که یک رابطه چطور پیش برود بازی می کنند. اما گذشتن از رابطه ای که کار نمی کند به معنی تمام شدن عشقی که شما احساس می کنید نیست. گاهی اوقات تنها راه رها کردن این است که آنقدر کسی را دوست داشته باشید که بهترین را برایش بخواهید حتی اگر با هم نباشید.

عشق انواع مختلفی دارد و با گذشت زمان می تواند تکامل بیابد، تغییر کند و تبدیل شود. عشق رومانتیکی که شما احساس می کردید می تواند تغییر شکل دهد و به مراقبت و شفقت نسبت به فردی که زمانی جایگاه مهمی در زندگی شما داشت تبدیل شود. این کار فرایند بهبودی را تسهیل می کند. میزان زیادی از درد و رنج ما بخاطر فقدانی است که تجربه می کنیم درحالیکه اگر به جای فقدان در نظر بگیریم که یک تحول رخ داده است تسکین بخش تر خواهد بود. حقیقت این است که ارتباطاتی که ما در زندگی خود داریم تا ابد باقی می مانند آنها در خاطرات ما، در عواطفی که وقتی به آنها فکر می کنیم تجربه می کنیم، در فردی که بخاطر آن اتفاقات به آن تبدیل شدیم و در درس هایی که از آنها می گیریم باقی می مانند.

به خودتان بیشتر عشق بورزید
ویرایش




در نهایت وقتی از رابطه ای که کار نمی کند بیرون می آیید و به جلو حرکت می کنید به خودتان عشق ورزیده اید. برای برخی این سخت ترین قسمت است. باور به اینکه شما لایق این هستید که با کسی در ارتباط باشید که به شما عشق می ورزد و با شما خوب رفتار می کند مستلزم این است که شما خودتان را با ارزش و دوست داشتنی بدانید. اگر حتی فکر این موضوع برای شما دلهره آور است چونکه گفتگوی درونی شما مملو از تردیدهای منفی، انتقاد و نفرت از خود است ممکن است شما نیاز به کمک حرفه ای داشته باشید. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که کسی با شما بهتر از آنچه خودتان با خودتان رفتار می کنید رفتار کند.

بخشیدن خود بخش مهمی از دوست داشتن خود است. اگر به عقب برگردید ممکن است فکر کنید که می توانستید بعضی کارها را متفاوت انجام دهید اما غیرممکن است که بتوانید بگویید در آنصورت چه نتایجی ببار می آمد. سرزنش کردن خود با لحنی ملامتگرانه اتلاف بیهوده انرژی است که تنها هیجانات منفی بیشتری تولید می کند و فرایند بهبودی را با تاخیر روبرو می سازد. به جای این کار به رنج خود معنا دهید. تمام روابط چیزی برای آموختن به ما دارند. همینکه بر نقش خود در این که این رابطه خوب پیش نرفت صحه بگذارید قدم مهمی در فرایند یادگیری است. زمانی که دو نفر در رابطه هستند اوضاع هرطور که پیش برود هر دو نفر در آن نقش دارند. زمانی که شما به این بینش دست پیدا کنید و متوجه نقش خود باشید در موقعیتی قرار می گیرید که متفاوت عمل خواهید کرد. اگر به این نتیجه رسیدید که بهتر است تغییراتی در رفتار خود بدهید مانند برقراری روابط بهتر یا بهبود مهارت های ارتباطی آن زمان شانس خود را برای اینکه رابطه بعدی شما خیلی بهتر باشد افزایش می دهید.



ما به رابطه با دیگران نیاز داریم تا خودمان را بهتر ببینیم. هر رابطه ای تصویر ما را به خودمان منعکس می کند تا ببینیم با جهان چطور تعامل می کنیم. هیچ رابطه ای فقط به این دلیل که به پایان رسیده اشتباه نبوده است. اگر شما رشد کرده باشید و چیزی یاد گرفته باشید که بتوانید خودتان را بهتر کنید بنابراین این رابطه هدفمند و موفقیت آمیز بوده است.