Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

آن یازده سال تاریخ‌سازِ سومین امام شیعه

اطلاعات موضوع

Kategori Adı مقالات دینی و مذهبی
Konu Başlığı آن یازده سال تاریخ‌سازِ سومین امام شیعه
نویسنده موضوع پــــــــــرستو
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan پــــــــــرستو

پــــــــــرستو

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
824
پسندها
1,491
امتیازها
93
محل سکونت
شیراز
تخصص
ضــــد حال زدن , رک گویی
دل نوشته
قلــبها دریچه نفوذند انکــس که صادقانه نفوذ کند پایدارترین مهمان دل استـ
مدل گوشی
سیم کارت

اعتبار :

آن یازده سال تاریخ‌سازِ سومین امام شیعه


تاریخ گزارش های متنوعی از سیر 11 سال زندگی امام حسین(ع) در دوره امامت و قبل از شهادت ارائه داده است.
خبرآنلاین در گزارش های پیشین به ابعاد مختلفی از این سیر تاریخی پرداخته است. امام موسی صدر در سخنانی به تشریح امامت امام سوم شیعیان پرداخته است: . همچنین چهار استاد فلسفه در یادداشت هایی در خبرآنلاین به ابعاد شخصیتی حسین ابن علی(ع) پرداخته اند: . گزارشی از تولد امام حسین(ع) به روایت سلمان فارسی را نیز بخوانید.
در گزارش زیر دوران زندگی و امامت آن بزرگ مرد انسانساز پیش از واقعه عاشورا را مرور کرده ایم.

از ولادت حسین بن علی (ع ) که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد, مردم از اظهار محبت و لطفی که پیامبر راستین اسلام (ص ) درباره حسین (ع ) ابراز میداشت , به بزرگواری و مقام شامخ پیشوای سوم آگاه شدند.
سلمان فارسی می گوید: دیدم که رسول خدا (ص ) حسین (ع ) را بر زانوی خویش نهاده او را می بوسید و می فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانی , تو امام و پسر امام و پدر امامان هستی , تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهای خدایی که نُه نفرند و خاتم ایشان ,قائم ایشان (امام زمان عج ) می باشد.
انس بن مالک روایت می کند: وقتی از پیامبر پرسیدند کدام یک از اهل بیت خود را بیشتر دوست می داری , فرمود: حسن و حسین را,بارها رسول گرامی حسن (ع ) و حسین (ع ) را به سینه می فشرد وآنان را می بویید و می بوسید.
ابوهریره که از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است , در عین حال اعتراف می کند که : رسول اکرم را دیدم که حسن و حسین را بر شانه های خویش نشانده بود و به سوی مامی آمد, وقتی به ما رسید فرمود هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته , و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.عالیترین, صمیمیترین و گویاترین رابطه معنوی و ملکوتی بین پیامبر و حسین را میتوان در این جمله رسول گرامی اسلام(ص )خواند که فرمود:حسین از من و من ازحسینم
امام حسین علیه السلام در عهد حکومت پدر
شش سال از عمرش با پیامبر بزرگوار سپری شد, و آن گاه که رسول خدا (ص ) چشم از جهان فروبست و به لقای پروردگار شتافت , مدت سی سال با پدر زیست . پدری که جز به انصاف حکم نکرد , و جز به طهارت و بندگی نگذرانید , جز خدا ندید و جز خدا نخواست و جز خدا نیافت . پدری که در زمان حکومتش لحظه ای او را آرام نگذاشتند ,همچنان که به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند...
در تمام این مدت , با دل و جان از اوامر پدر اطاعت می کرد, و در چند سالی که حضرت علی (ع ) متصدی خلافت ظاهری شد, حضرت حسین (ع ) در راه پیشبرد اهداف اسلامی , مانند یک سرباز فداکار، همچون برادر بزرگوارش می کوشید, و در جنگهای جمل , صفین و نهروان شرکت داشت.
به این ترتیب , از پدرش امیرالمؤمنین(ع ) و دین خدا حمایت کرد و حتی گاهی در حضور جمعیت به غاصبین خلافت اعتراض می کرد. در زمان حکومت عمر, امام حسین (ع ) وارد مسجد شد, خلیفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده کرد که سخن میگفت. بی درنگ از منبر بالا رفت و فریاد زد: از منبرپدرم فرود آی ....
امام حسین در دوره امامت امام حسن علیه السلام
پس از شهادت حضرت علی (ع ), به فرموده رسول خدا (ص ) و وصیت امیرالمؤمنین (ع ) امامت و رهبری شیعیان به حسن بن علی (ع ), فرزند بزرگ امیرالمؤمنین (ع ), منتقل گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد که به فرامین پیشوایشان امام حسن (ع ) گوش فرادارند. امام حسین (ع ) که دست پرورد وحی محمدی و ولایت علوی بود, همراه و همکار و همفکر برادرش بود. چنان که وقتی بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ , امام حسن (ع ) مجبور شد که با معاویه صلح کند و آن همه ناراحتی ها را تحمل نماید, امام حسین (ع ) شریک رنج های برادر بود و چون میدانست که این صلح به صلاح اسلام و مسلمین است , هرگز اعتراض به برادر نداشت .
حتی یک روز که معاویه , در حضور امام حسن (ع ) وامام حسین (ع ) دهان آلوده اش را به بدگویی نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان امیرمؤمنان (ع ) گشود, امام حسین (ع ) به دفاع برخاست تا سخن در گلوی معاویه بشکند و سزای ناهنجاریش را به کنارش بگذارد, ولی امام حسن (ع ) او را به سکوت و خاموشی فراخواند, امام حسین (ع ) پذیرا شد و به جایش بازگشت , آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاویه برآمد, و با بیانی رسا و کوبنده خاموشش ساخت .
دوره امامت امام حسین علیه السلام
چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) به شهادت رسیدند, به گفته رسول خدا (ص ) و امیرالمؤمنین (ع ) و وصیت حسن بن علی (ع ) امامت و رهبری شیعیان به امام حسین (ع ) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبری جامعه گردید. امام حسین (ع ) می دید که معاویه با اتکا به قدرت اسلام , بر اریکه حکومت اسلام به ناحق تکیه زده , سخت مشغول تخریب اساس جامعه اسلامی و قوانین خداوند است و از این حکومت پوشالی مخرب به سختی رنج می برد, ولی نمی توانست دستی فراز آورد وقدرتی فراهم کند تا او را از جایگاه حکومت اسلامی پایین بکشد, چنانچه برادرش امام حسن (ع ) نیز وضعی مشابه او داشت.
امام حسین (ع ) می دانست اگر تصمیمش را آشکار سازد و به سازندگی قدرت بپردازد, پیش از هر جنبش و حرکت مفیدی به قتلش می رسانند, ناچار دندان بر جگر نهاد و صبررا پیشه ساخت که اگر بر می خاست , پیش از اقدام به دسیسه به شهادت رساندن, از این کشته شدن هیچ نتیجه ای گرفته نمی شد. بنابراین تا معاویه زنده بود, چون برادر زیست و علم مخالفت های بزرگ نیفراخت , جز آن که گاهی محیط و حرکات و اعمال معاویه را به باد انتقاد می گرفت و مردم رابه آینده نزدیک امیدوار می ساخت که اقدام مؤثری خواهد نمود.
در تمام طول مدتی که معاویه از مردم برای ولایتعهدی یزید, بیعت می گرفت , حسین به شدت با اومخالفت کرد, و هرگز تن به بیعت یزید نداد و ولیعهدی او را نپذیرفت و حتی گاهی سخنانی تند به معاویه گفت و یا نامه ای کوبنده برای او نوشت .(16) معاویه هم در بیعت گرفتن برای یزید, به او اصراری نکرد و امام (ع ) همچنین بود و ماند تا معاویه درگذشت ...
مبارزه فرهنگی با معاویه
یک سال قبل از مرگ معاویه، دستگاه حکومت او شیعیان را تحت فشار شدیدی قرار داده بود. امام حسین علیه‌السلام همین سال به حج رفتند. عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر هم همراه امام بودند. امام از صحابه و تابعین و بنی‌هاشم خواست که در چادر ایشان در منی جمع شوند. روایت شده است که هفت‌صد نفر از تابعین و دویست نفر از صحابه خدمت امام حسین علیه‌السلام رفتند. آن حضرت شروع به سخنرانی کرده و فرمود: «دیدید که این مرد زورگو و ستمگر با ما و شیعیان ما چه کرد؟ من در اینجا مطالبی را با شما در میان می‌گذارم. اگر درست بود، تصدیق کرده و از دروغ بود، تکذیب کنید. سخنان مرا بشنوید و گفتار مرا بنویسید؛ وقتی‌که به شهرها و قبایل خود برگشتید با افراد مورد اعتماد و اطمینان در میان بگذارید و آن‌ها را به رهبری ما دعوت کنید. زیرا می‌ترسم این موضوع (رهبری امت توسط اهل‌بیت علیهم‌السلام) به دست فراموشی سپرده شود و حق نابود و مغلوب گردد.»
بعد در شرایطی که ذکر فضیلت‌های حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام ممنوع بود، امام حسین علیه‌السلام از رشادت‌ها، تقوا و خداترسی پدر گفت و فرمود: «شما را به خدا سوگند! آیا می‌دانید که علی بن ابیطالب برادر پیغمبر صلی‌الله علیه و آله بود و در زمانی که نبی مکرم اسلام مسلمانان را با هم برادر کرد، میان خود و پدر پیمان برادری بست و فرمود که در دنیا و آخرت تو برادر منی و من برادر تو هستم.» مردم پاسخ دادند: بار خدایا که چنین است. امام حسین علیه‌السلام دوباره فرمود: «آیا می‌دانید که رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در آخرین خطبه خود فرمود که من دو چیز گران‌بها در میان شما به امانت می‌گذارم، یکی کتاب خدا و دیگری اهل‌بیتم. به آن‌ها متمسک شوید تا گمراه نشوید؟» مردم سخنان امام را تصدیق کردند.
سپس امام حسین علیه‌السلام شروع کرد به شمردن بدعت‌ها و جنایت‌های معاویه. هدف آن حضرت این بود که زمینه را برای قیام آماده کند.
 
بالا پایین