keyvan5280
کاربر انجمن
- تاریخ ثبتنام
- May 27, 2021
- ارسالیها
- 32
- پسندها
- 4
- امتیازها
- 8
- محل سکونت
- رشت
- وب سایت
- technology.b88.ir
- تخصص
- نرم افزار
- دل نوشته
- هی روزگار
- بهترین اخلاقم
- صبورم
اعتبار :
Dead Cells قصهی تلخ و معمایی دارد
داستان بحثبرانگیزی در Dead Cells وجود دارد که شاید پس از ۲۰ الی ۳۰ ساعت و حداقل با یک بار تمام کردن، به یک نتیجهگیری کلی میرسید. در بازی شخصیتهای محدودی وجود دارد که در روند داستانی دخالتی نداشته و فقط در حد چند دیالوگ در جریان بازی، عرض اندام میکنند. برای مثال در منطقه فاضلاب، فرد یا هیولایی پشت میلهها درباره قدرتی ویژه صحبت میکند که در دخمهها گمشده و شما حتی پس از دریافت کردن این قدرت ویژه، با این فرد گمنام از نزدیک روبهرو نمیشوید.
برای تحقق این هدف، معمارهایی در جزیره وجود دارند که به پادشاه وفادار هستند و پس از هر بار کشته شدنِ کاراکتر نگونبخت، سلولهای پادشاه را از طریق شبکه فاضلاب به زندان یا همان مرحله نخست هدایت میکنند تا دوباره این سیکل معیوب را طی کند. شاید هدف نهایی در این بازی پیدا کردن تمام سلولهای سالم موجود در مناطق بازی توسط کاراکتر باشد و شاید آن زمان، با پایان اصلی روبهرو شویم.
این مضمون داستانی به اقتضای نام بازی و پایانبندی جریان داستانی در این نسخه و همچنین نسخه دسترسی آزاد (Early Access) که در یک سال گذشته منتشر شد، تا حدودی قابل قبول است. هر چند هنوز معماهای زیادی بر اساس این تصور وجود دارد که نمیتوان بدون افشاسازی کامل داستانی، آنها را تفسیر کرد. ولی در پسِ هر معمای بازی، یقین داشته باشید جوابی وجود دارد. منتهی ما به عنوان گیمر، دقت و کنجکاوی لازم را در محیط بازی نداریم.
این غول بیابونی اسمش محافظ زمان است. از آن غولهای چغر و بد بدن! توصیه من برای از پا در آوردن محافظ زمان، در استفاده از وسایل تاکتیکی است. مبارزه با شمشیر و مواردی از این دست به هیچ عنوان توصیه نمیشود. یک سوتی = مرگ
Dead Cells با کسی شوخی ندارد!
بازی بدون هیچ سر نخ و پیشزمینهای شروع میشود و تودهای از بافت لزج، جنازهای را تسخیر کرده و به حرکت در میآورد. در کمترین زمان ممکن یاد میگیرید قوانین بازی به چه طریقی است و بدون هیچ هدفی در دخمههای زندانی که در آن اسیر شدهاید، به سمت جلو حرکت میکنید. شاید در وهله اول همانند من به دنبال راه فرار هستید و فکر میکنید فرار، بهترین گزینه در این بازی است.
منتهی هر چقدر جلوتر میروید، دشمنهای بازی ترسناکتر و متخاصمتر میشوند. تا جایی که بالاخره توسط یکی از همین دشمنهای بازی از پا در میایید و دوباره از نقطهی صفر مجبور به حرکت رو به جلو هستید. سازندهها به شما اولین درس را یاد دادند که این بازی با کسی شوخی ندارد. باید هوشمندانه در دخمهها حرکت کنید و اکتشاف، رمز موفقیت در پیشروی بازی است.
پس یاد میگیرید در همان اولین منطقه یعنی زندان، باید تلاش کنید تا سلاحهایی مختلف و منحصر به فرد پیدا کنید. همچنین آیتمهایی نیز در هر منطقه وجود دارد که میتواند قهرمان گمنام ماجرا را در سه بخش «بقا»، «تاکتیک» و «قدرت نبرد» ارتقا دهد. این ارتقاها همراه با اضافه شدن درصدی از نوار سلامتی است که سیستم پیچیدهای دارد ولی نگران نباشید. بدون شک پس از سر و کله زدن با مکانیکهای موجود در گیمپلی، کاملا آنها را یاد میگیرید.
دانلود بازی
داستان بحثبرانگیزی در Dead Cells وجود دارد که شاید پس از ۲۰ الی ۳۰ ساعت و حداقل با یک بار تمام کردن، به یک نتیجهگیری کلی میرسید. در بازی شخصیتهای محدودی وجود دارد که در روند داستانی دخالتی نداشته و فقط در حد چند دیالوگ در جریان بازی، عرض اندام میکنند. برای مثال در منطقه فاضلاب، فرد یا هیولایی پشت میلهها درباره قدرتی ویژه صحبت میکند که در دخمهها گمشده و شما حتی پس از دریافت کردن این قدرت ویژه، با این فرد گمنام از نزدیک روبهرو نمیشوید.
با پیدا کردن سرنخهای موجود در دنیای بازی، متوجه میشوید در جزیرهای گرفتار شدهاید که یک بیماری مسری (احتمالا طاعون یا وبا) تمام مردم را آلوده کرده و بر اساس برداشت من، تمام افراد زنده در این جزیره تلف شدند و کاراکتر گمنام بازی، همان پادشاه جزیره است که تلاش دارد با تکثیر سلولی، قدرت پیشین خود را تصاحب کند.
برای تحقق این هدف، معمارهایی در جزیره وجود دارند که به پادشاه وفادار هستند و پس از هر بار کشته شدنِ کاراکتر نگونبخت، سلولهای پادشاه را از طریق شبکه فاضلاب به زندان یا همان مرحله نخست هدایت میکنند تا دوباره این سیکل معیوب را طی کند. شاید هدف نهایی در این بازی پیدا کردن تمام سلولهای سالم موجود در مناطق بازی توسط کاراکتر باشد و شاید آن زمان، با پایان اصلی روبهرو شویم.
این مضمون داستانی به اقتضای نام بازی و پایانبندی جریان داستانی در این نسخه و همچنین نسخه دسترسی آزاد (Early Access) که در یک سال گذشته منتشر شد، تا حدودی قابل قبول است. هر چند هنوز معماهای زیادی بر اساس این تصور وجود دارد که نمیتوان بدون افشاسازی کامل داستانی، آنها را تفسیر کرد. ولی در پسِ هر معمای بازی، یقین داشته باشید جوابی وجود دارد. منتهی ما به عنوان گیمر، دقت و کنجکاوی لازم را در محیط بازی نداریم.
این غول بیابونی اسمش محافظ زمان است. از آن غولهای چغر و بد بدن! توصیه من برای از پا در آوردن محافظ زمان، در استفاده از وسایل تاکتیکی است. مبارزه با شمشیر و مواردی از این دست به هیچ عنوان توصیه نمیشود. یک سوتی = مرگ
Dead Cells با کسی شوخی ندارد!
بازی بدون هیچ سر نخ و پیشزمینهای شروع میشود و تودهای از بافت لزج، جنازهای را تسخیر کرده و به حرکت در میآورد. در کمترین زمان ممکن یاد میگیرید قوانین بازی به چه طریقی است و بدون هیچ هدفی در دخمههای زندانی که در آن اسیر شدهاید، به سمت جلو حرکت میکنید. شاید در وهله اول همانند من به دنبال راه فرار هستید و فکر میکنید فرار، بهترین گزینه در این بازی است.
منتهی هر چقدر جلوتر میروید، دشمنهای بازی ترسناکتر و متخاصمتر میشوند. تا جایی که بالاخره توسط یکی از همین دشمنهای بازی از پا در میایید و دوباره از نقطهی صفر مجبور به حرکت رو به جلو هستید. سازندهها به شما اولین درس را یاد دادند که این بازی با کسی شوخی ندارد. باید هوشمندانه در دخمهها حرکت کنید و اکتشاف، رمز موفقیت در پیشروی بازی است.
پس یاد میگیرید در همان اولین منطقه یعنی زندان، باید تلاش کنید تا سلاحهایی مختلف و منحصر به فرد پیدا کنید. همچنین آیتمهایی نیز در هر منطقه وجود دارد که میتواند قهرمان گمنام ماجرا را در سه بخش «بقا»، «تاکتیک» و «قدرت نبرد» ارتقا دهد. این ارتقاها همراه با اضافه شدن درصدی از نوار سلامتی است که سیستم پیچیدهای دارد ولی نگران نباشید. بدون شک پس از سر و کله زدن با مکانیکهای موجود در گیمپلی، کاملا آنها را یاد میگیرید.
دانلود بازی