*مینا*
مــدیـر بـازنشـسـتـه
- تاریخ ثبتنام
- Sep 12, 2013
- ارسالیها
- 3,063
- پسندها
- 366
- امتیازها
- 83
- محل سکونت
- زیر اسمون خدا
- تخصص
- ترانه سرا
- دل نوشته
- هر وقت دلت شکست خورده هاشو خودت جمع کن نزار هر نامردی منت دست زخمیشو روت بزاره
- بهترین اخلاقم
- بخشیدن
اعتبار :
معرفی و آشنایی با سبک های مهم هنری، سبک کوبیسم
به عقیده بسیاری از مورخان هنر، کوبیسم به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذترین جنبش سده ی بیستم و آغازگر اصلی جنبش مدرنیسم در هنر است. واژه کوبیسم از ریشه Cube به مکعب اخذ شده.
کوبیست ها کوشش می کنند تا کلیت یک پدیده (وجوه مختلف یک شی) را در آن واحد در یک سطح دو بعدی عرضه کنند، روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سطح های هندسی و ترکیب مجدد این سطوح در یک مجموعه به هم بافته بود.
بدین سان، هنرمند کوبیست داعیه واقعگرایی داشت، کوبیسم از این جهت مدعی رئالیسم بود، ولی نه رئالیسم بصری و امپرسیونیستی بلکه رئالیسم مفهومی کوبیست ها -برخلاف هنرمندان پیشین- جهان مرئی را به طریقی بازنمایی نمی کردند که منظری از اشیا در زمان و مکانی خاص تجسم یابد. از این رو آنچه را که در واقعیت است به گونه ای که در چشمان ما قابل رویت است نمی بینیم.
آنان به این نتیجه رسیده بودند که نه فقط باید چیزها را همه جانبه دید، بلکه باید پوسته ظاهر را شکافت و به درون نگریست. نمایش واقعیت چند وجهی یک شی مستلزم آن بود که از زوایای دید متعدد به طور همزمان به تصویر در آید، یعنی کل نمودهای ممکن شیء مجسم شود. ولی دستیابی به این کل عملا غیر ممکن بود. بنابراین بیشترین کاری که هنرمند کوبیست می توانست انجام دهد، القای بخشی از بی نهایت امکاناتی بود که در دید او آشکار می شد.
آن ها همچنین در تلاش بودند تا ذهنیت خود را از اشیا و موجودات به صورت اشکال هندسی بیان کنند. بجز ژرژ براک و پابلو پیکاسو که از آن ها به عنوان آفرینندگان این سبک یاد شده است می توان از خوان گریس نیز نام برد.
کوبیسم را معمولا به سه دوره تقسیم می کنند: مرحله ی اول که آن را « پیشاکوبیسم» یا « کوبیسم نخستین» می نامند، با تجربه های مبتنی بر آثار متاخر سزان و مجسمه های آفریقایی و ایبریایی مشخص می شود این مرحله با تکمیل پرده «دوشیزگان آوینیون» اثر پیکاسو(اوایل 1907) به پایان می رسد. ساختار این پرده آغاز کوبیسم را بشارت می دهد؛ زیرا جابجایی و درهم بافتگی ترازها، تلفیق همزمان نیمرخ و تمام رخ و نوعی فضای دوبعدی را در آن می توان مشاهده کرد.
در دو سال بعدی، پیکاسو و براک همراه یکدیگر بر اساس توصیه سزان به امیل برنار مبنی بر تفسیر طبیعت به مدد احجام ساده هندسی، روش تازه ای را در بازنمایی اشیا به کار بردند و از میثاق های برجسته نمایی و نمایش فضای سه بعدی عدول کردند.
در دومین مرحله (1912-1910) که آن را "کوبیسم تحلیلی" می نامند، اصول زیبایی شناسی کوبیسم کامل تر شد. پیکاسو و براک به نوع مسطح تری از انتزاع صوری روی آوردند که در آن ساختمان کلی اهمیت داشت و اشیای بازنمایی شده تقریبا غیر قابل تشخیص بودند.