Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

من بوی دارچین می دهم

اطلاعات موضوع

Kategori Adı مجموعه اشعار و دیوان
Konu Başlığı من بوی دارچین می دهم
نویسنده موضوع پــــــــــرستو
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan پــــــــــرستو

پــــــــــرستو

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
824
پسندها
1,491
امتیازها
93
محل سکونت
شیراز
تخصص
ضــــد حال زدن , رک گویی
دل نوشته
قلــبها دریچه نفوذند انکــس که صادقانه نفوذ کند پایدارترین مهمان دل استـ
مدل گوشی
سیم کارت

اعتبار :

img10474515.jpg
کتاب «من بوی دارچین می دهم» شامل سرود های جمال ثریا با ترجمه همت شهبازی توسط انتشارات امرود منتشر و راهی بازار نشر شد.
جمال ثریا با اسم حقیقی جمال الدین سئبئر در سال 1931 در ارزنجان ترکیه متولد و در سال 1990 در استانبول درگذشت. او در سال 1954 در رشته علوم سیاسی فارغ*التحصیل شد. ثریا به کارهایی مانند بازرسی وزارت اقتصاد و مدیریت ضرابخانه استانبول هم اشتغال داشته و بجز شاعری به نوشتن مقالات و نقدهای ادبی در روزنامه*ها و مجلات مختلف ادبی هم پرداخته و نقدهایش در عین کوتاهی، ویژگی های مطالب مورد بحث را به طور کامل در برمی*گرفته است.

این شاعر با چاپ نخستین شعرش در شماره 8 نشریه «ملکیه» خود را در زمره نسل دوم جریان شعر نو قرار داد که شعرای بزرگی مثل ایلهان برک، ادیب جان سئور، تور گوت اویار، ائجه آیهان، سئزایی قاراقوچ به آن جریان وابسته بودند. در واقع او را بانی نسل دوم جریان شعر نو می دانند. از ویژگی*های شعر این دوره این است که کلمات برای خود، دارای حجم هستند و در عین حال می*توانند بار وسیعی از مفاهیم را نیز انتقال بدهند.

جمال ثریا یکی از تاثیرگذارترین شاعران معاصر ترکیه است. مجموعه شعرهای او در کتابی به نام «سخنان عاشقانه» که از سال 1995 تا امروز به چاپ چهل و یکم رسیده، گردآوری شده است. عنوان «من بوی دارچین می*دهم» از عنوان شعری گرفته شده که توسط مترجم کتاب انتخاب شده است و عنوان کتاب اصلی را یدک نمی*کشد.

کتاب «من بوی دارچین می*دهم» شامل 60 قطعه شعر و یک نمونه نثر از جمال ثریا است. «عکس»، «این مال ما»، «عرض حال»، «گلی»، «از گیاهان شب»، «صورت قرقاول»، «آسمان زمستانی»، «دو دل»، «ترانه»، «مرا ببوس، سپس به دنیا بیاور»، «خون جاری است از زیر تمام کلمات»، «اووئرجینکا»، «زنی با چهره*ای سفید»، «طپانچه»، «شرف»، «قبل از هرچیز»، «گل»، «مرد»، «سیگاری به دریا انداختم»، «شعر»، «هیچ پدر شما مرده است؟»،* «حمزه»، «گرگ»، «دو چیز»، «دوئل» و «جیحون آتوف قانسو» عنوان 26 شعر اول این کتاب است.

«تورگوت اویار»، «تاریخ کوتاه ترکیه»، «کشتی شماره 8.10»،* «ترجان»، «خاورمیانه»، «نعل گرم»، «فراموشی»، «11 بیت»، «16 مصراع»، «دِ بیا»، «رگ بیرون نمی*زند»، «حکومت»، «باقیش بماند»، «دلبندم حالا»، «دلبندم اکنون»، «امروز چه روزی است»، «از پشت شیشه»، «تندیس*های شیر»، «هرچند عمرمان کوتاه بود»، «گلی»، «باغچه رود»، «فراری»، «حال و هوای جلاد»، «توجه! مدرسه هست!»، «هیچ اهمیتی ندارد»، «رمان خواندم و به تو فکر کردم»، «می دانم تمام راه*هایی که تو می*روی»، «آفریقا»، «پارک»، «انتحار»، «ادیب جان سئور»، «از نزدیک»، «مرگ»، «یگانه چیز ممنوع» و «شما ساعت*ها را (یک نمونه نثر)» ادامه قطعاتی هستند که در این کتاب چاپ شده*اند.

در ادامه شعر «رگ بیرون نمی زند» را از این کتاب می خوانیم:
دیروز سگی وارد زندگیام شد
سگ صاف و ساده، سگ کوچه
دیروز وارد شد، دیروز سه*شنبه 22 آوریل
من کلاهم را جلویم گذاشته و نشسته بودم
زمان بی قرار، شب هنگام بود در شهر
به کارهای بیهوده می* اندیشیدم
تنهای تنها بودم با خودم
سگی آمد، وارد زندگی*ام شد
سگ صاف و ساده، سگ کوچه...
ناگهان نگاه*هایمان به هم گره خورد
ابتدا چشمانم نگریست، سپس من
به آغوش گرفتم سپس دوست داشتمش،
نوازشش کردم
اگر فروشنده ای می گذشت سفارش نان فطیر می*دادم
و ریزه ریزه جلویش می انداختم
اما فروشنده*ای نگذشت،
کف دست*هایم را لیساندم
سگ بود اما سگ باشعوری بود
اینگونه در کوچه مانده، آنگونه ترسو است
ابتدا چشمانم نگریست، سپس من...
بعد سایه*ام را روی زمین دیدم،
تو را به یاد آوردم
پشت پایی زدم به آن پدرسگ
برج ساعت را دیدم
عقربه*اش روی ساعت 6
دیدم انسان ها مشغول زندگی روزمره اند
دیدم ترانه ای لب هایم را نوازش می کند
سایه ام را روی زمین دیدم
تو را به خاطر آوردم
گفتم زدم به هدف، اینجا درست وسط کمرش است
پشت پایی زدم به آن پدر سگ...


این کتاب با 126 صفحه، شمارگان 1000 نسخه و قیمت 4 هزار و 700 تومان منتشر شده است.[/indent]
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: eLOy
بالا پایین