Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

به جرم تلویزیونی بودن، نگذاشتند در سینما دیده شوم!

  • نویسنده موضوع *JujU*
  • تاریخ شروع
  • Tagged users هیچ

اطلاعات موضوع

Kategori Adı مصاحبه با هنرمندان و مشاهیر
Konu Başlığı به جرم تلویزیونی بودن، نگذاشتند در سینما دیده شوم!
نویسنده موضوع *JujU*
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan *JujU*

*JujU*

کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
Nov 6, 2013
ارسالی‌ها
2,786
پسندها
394
امتیازها
83
محل سکونت
تهران
تخصص
فکر کردن به چیزایی که دیگران ساده ازش رد میشن
دل نوشته
هر روز معجزه است اگر به خدا ایمان بیاوریم..

اعتبار :


کوروش تهامی امسال وارد بیستمین سال فعالیت حرفه ای خود شد که بیشتر از سه چهارم این عمر برای سینما و تلویزیون صرف شده است. او نقش مهمی در فیلم یک کارگردان مهم تر داشت، اما «به رنگ ارغوان» حاتمی کیا، آنطور که باید اکران نشد و شاید تهامی هم به آنچه باید می رسید، دست پیدا نکرد. این روزها «گناهکاران» روی پرده قرار گرفته است و ما هم به همین بهانه با او هم کلام شده ایم، اما گفت و گو سراسر دوران بازیگری کوروش تهامی را شامل شد که خواندنش خالی از لطف نیست:

شما با «سینما سینماست» در سال 76 روی پرده سینما دیده شدید. چطور شد که با گروه دُری کار کردید؟
- این فیلم سال 75 ساخته شد و اکران آن به سال بعد افتاد. من سال 74 جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره چهاردهم تئاتر فجر را گرفته بودم. آن موقع دانشجو بودم و وحید موسائیان از کارگردان های خوب امروز همکلاسی ام بود. ایشان دستیار آقای دری در همان فیلم
«سینما سینماست» هم بود. به اعتبار جایزه ای که بردم، من را به دری معرفی کرد و اولین تجربه سینمایی من شکل گرفت.

بعد از آن شما چند فیلم مهم مثل «این زن حرف نمی زند» و «مریم مقدس» را هم بازی کردید، اما نقش تان آنقدرها پررنگ نبود که دیده شوید. با توجه به اینکه اولین سال های حضورتان را در سینما می گذراندید، این انتخاب ها چطور اتفاق افتاد؟ هوای شهرت به سر نداشتید؟ - آن روزها به شدت تئاتر را دنبال می کردم. این مدیوم برای من بسیار جدی تر از رسانه های دیگر بود. بارها پیش آمد که نقش های اصلی سریال های تلویزیونی که بعدها و دیدم کارهای خوبی شدند، به من پیشنهاد شود، اما من به خاطر اینکه مشغول تمرین تئاتر بودم، وارد نشدم. تئاتر برای من خیلی مهم بود و فکر می کردم اتفاقی که برای من در این هنر می افتد، در تلویزیون یا سینما به دست آمدنی نیست. شما در تئاتر فرصت چند ماه تمرین داری و روی بدن و بیانت کار می کنی. اساسا ابزار بازیگری را می شود در تئاتر قوت بخشید. آن سال ها تقریبا سال های اولیه کار من هم بود، به همین خاطر بیشتر ترجیح می دادم یاد بگیرم. برای همین نقش های مکمل هم در نظرم کم جلوه نمی کرد.

پس چند فیلم سینمایی که در آن چند سال اول بازی کردید، محض تنوع بود؟
- نه نمی توانم بگویم محض تنوع، اما یک بازیگر دوست دارد در تمام جریانات مربوط به رشته خودش حضور داشته باشد. از نظر من سینما و تئاتر و تلویزیون فرقی ندارد. مهم این است بازیگر در هر جایی که قرار می گیرد کارش را به بهترین شکل ممکن ارائه دهد. آن روزها حضور در سینما و کسب مخاطب این مدیوم برایم اهمیت داشت.

و بالاخره مهم ترین نقش دوران فعالیت سینمایی تان را در «به رنگ ارغوان» بازی کردید که متاسفانه با سالها تاخیر اکران شد.
-بله. این فیلم سال 82 ساخته شد، قرار بود در جشنواره سال 83 حضور داشته باشد، اما نشد. سال 88 یا 89 بود که به اکران رسید. بین 6 تا 7 سال وقفه در اکران داشت.

و این وقفه در ادامه روند فعالیت سینمایی شما خیلی اثرگذار شد. شاید اگر این فیلم سر وقت خود اکران می شد اتفاقات ویژه ای برای شما رقم می خورد. چیزی که الان خلاء آن در کارنامه تان دیده می شود. - شاید بتوان گفت یک بدشانسی همیشه با من در سینما همراه بوده است. به جز «به رنگ ارغوان» فیلم های دیگری هم داشته ام که هر کدام با دو سه سال تاخیر به نمایش در بیاید. مثل «شبانه» از امید بنکدار و کیوان علی محمدی یا «نسل جادویی» از ایرج کریمی که چند سال باقی ماند و دست آخر به صورت ویدئویی پخش شد.

فکر می کنید چرا این بداقبالی ها رخ می داد؟ شما با کارگردانان خوبی هم کار کرده اید، اما هیچ وقت به آن چیزی که حق شما بوده نرسیدید. - من همیشه تلاش کرده ام بدون حاشیه کار کنم. این بی حاشیه بودن همیشه برای من اهمیت زیادی داشته است. همیشه کوششم بر این بوده که در کارهای خوب حضور داشته باشم. هیچ وقت نخواستم به زور وارد پروژه ای شوم یا از رابطه ها سوءاستفاده ای داشته باشم. انتخاب من برای «به رنگ ارغوان» اینطور اتفاق افتاد که حبیب رضایی و پرویز پرستویی به تماشای نمایشی نشستند که من در آن بازی داشتم و خواستند که من حضور داشته باشم. یکی از حرفه ای ترین تجربه های من کار با ابراهیم حاتمی کیاست. کسی که بسیار برای کارش ارزش قائل است و وقت صرف آن می کند. چیزی که من کمتر از کارگردان های دیگر سراغ دارم. حاتمی کیا حتی زمان زیادی برای تمرین کردن لحاظ می کند و این باعث می شود دوربین در نهایت بهترین صحنه ها را ثبت کند.

البته من در بعضی کارهای تلویزیونی هم چنین شیوه حرفه ای از کار را به خوبی تجربه کردم. هنگام بازی در سریال «زیر تیغ» ِ محمدرضا هنرمند، از ایشان وسواس زیادی دیدم. آن روزها همه عوامل از همه انرژی خودشان برای کار استفاده می کردند. نتیجه آنکه هنوز بعد از گذشت سال ها، مردم پیگیرانه در مورد این سریال سوال می کنند و صحنه هایی را به قدری دقیق و با جزئیات تعریف می کنند که باعث تعجب من است.

قبول دارید که در تلویزیون موفق تر از سینما هستید؟ - بله چون زمینه کاری در تلویزیون برای من بیشتر فراهم شد. در سینما به خاطر مواردی که عرض کردم آن اتفاقی که باید بیفتد، هنوز محقق نشده. به نظرم آدم هایی که در سینما هستند باید دید خود را به برخی مسائل عوض کنند. یک زمانی بازی یک بازیگر تلویزیونی در سینما یک اتفاق منفی به حساب می آمد. یعنی با لحن نامطلوبی از او با عنوان بازیگر تلویزیونی یاد می کردند و انگار به اشتباه برای این کار سینمایی انتخاب شده است.

اگر کسی بازیگر با نویسنده یا طراح صحنه خوبی است چه فرقی می کند در تئاتر بازی کند یا تلویزیون یا سینما؟ تفاوت تنها در شیوه های تکنیکال است و دانستن جزئیاتی در مورد اینکه جلوی دوربین تلویزیون چطور بازی کنیم برای دوربین سینما چه کاری انجام بدهیم؟ از نظر تلاش کردن و زمان گذاشتن برای رسیدن به یک نقش، هیچ تفاوتی بین مدیوم ها وجود ندارد. گاهی حتی در مطبوعات و رسانه ها هم بین بازیگر سینما و تلویزیون فرق قائل می شوند و من دلیل آن را نمی فهمم.

من نمی دانم این متر و معیار را چه کسی به وجود آورده است. البته ما در اینجا داریم در مورد بازیگرهای خوب صحبت می کنیم. به هر حال در هر حرفه ای افراد از نظر سطح کیفی، طبقه بندی می شوند و در بازیگری هم برای هنرپیشگان خوب، تفاوت مدیوم ها ملاک نیست. بازیگرانی که همیشه حرفی برای گفتن دارند. من از سال 72 کارم را شروع کردم و الان دقیقا 20 سال است که بازیگرم. من هنوز روحیه تجربه گرایی را حفظ کرده ام. سریالی کار کرده ام که پخش آن از اواخر آبان شروع می شود. نام آن «عصر پاییزی» است و فکر می کنم یکی از متفاوت ترین کارهای من در تلویزیون باشد. زمینه طنز هم دارد.

برخی دوستان به من می گفتند از اینکه بعد از سال ها هنوز هم برای کارهای طولانی و سخت اشتیاق داری، تعجب می کنیم، چون خیلی از هم ردیفی ها دیگر حوصله چنین پروژه های کشداری را ندارند. تصویربرداری همین سریال حدود هفت، هشت ماه طول کشید و سهم بازی من شاید شش ماه و نیم به طور مداوم بود، اما حفظ پویایی کارم برای من خیلی مهم بود. هیچ وقت امکان ندارد بازی در دو پروژه را به طور همزمان قبول کنم، چون تمرکز من را از بین می برد. متر و معیار برای ارزش گذاری کار بازیگر، مواردی از این دست می تواند باشد و نه اینکه فلانی بازیگر سینماست یا تلویزیون؟

در کارنامه شما فیلمی وجود دارد که اگر به عقب برگردید، دیگر نخواهید آن را تجربه کنید؟ - بازیگری عرصه ای است که مدام احتیاج به کسب تجربه دارد. در این میان، دو سه کار در مجموعه فیلم های من وجود دارد که شاید الان که نگاه می کنم، چندان دوست شان ندارم. البته این تعداد در مقایسه با کارنامه برخی از دوستان و همکارانم که پنجاه درصد از تجربه های خود را رضایت آمیز توصیف نمی کنند، چندان قابل توجه نیست. گاهی اوقات بازیگر احساس می کند دارد از فضای شغل خود دور باقی می ماند، پس پروژه ای را می پذیرد تا حس علاقه اش به حرفه اش پاسخ داده شود. گاهی هم رخ می دهد فیلمنامه ای را می خوانی و یک تصور خاص از آن در ذهنت شکل می گیرد، اما وارد جریان تولید که می شوی می بینی هیچ خبری از پیش فرض های ذهنی تو نیست.

فیلمسازی از نگاه من مثل یک موقعیت مهم در زندگی حرفه ای و شخصی سینماگران است. من به عنوان کورش تهامی که 20 سال است دارد بازی می کند، این موقعیت را مهم می شمارم و فکر می کنم همه بازیگران اینطور باشند. همیشه فکر می کنم این امکان وجود دارد که کس دیگری غیر از من در این موقعیت فیلمسازی شریک باشد، پس سعی می کنم قدر دارایی هایم را بدانم. وقت و انرژی ام را می گذارم که بهترین کاری را که می توانم انجام دهم. من همیشه با چنین رویکردی وارد کار می شوم و پیش می آید با گذشت چند جلسه از تولید پروژه، می فهمم هیچ چیز سر جای خودش نیست.

بازیگر هم شاید تنها عضوی از یک فیلم یا سریال باشد که نمی تواند در میانه کار به دلیل ضعف های موجود، انصراف دهد. در اینطور مواقع تنها می شود با ایده بر سر کار حاضر شوی و از هر چیزی که فکر می کنی به بهبود اوضاع کمک می کند، دریغ نداشته باشی.

شما سه فیلم در حوزه دفاع مقدس و فضاهای معنوی دارید. «دفتری از آسمان»، «آن مرد آمد» و «گام های شیدایی». ژانرهای به نسبت کم مخاطب، بر تصمیمات سینمایی شما اثرگذار نیست؟
- من بیشتر به نوع و سبک پرداختی که قرار است اتفاق بیفتد فکر می کنم و نه ژانری که فیلم در آن قرار می گیرد. فیلمنامه ای که می خوانم و کارگردانی که من را دعوت می کند، برای من اهمیت زیادی دارد. نوع نگاه موجود در قصه همیشه مورد توجه من قرار گرفته است. مثلا حاتمی کیا همیشه ایده هایش را به قشنگ ترین شکل ممکن اجرایی می کند. کشف یک زبان نو در کل پروژه و بانیان آن، برای پذیرفتن نقش از جانب من کافی است. اگر نه ، چرا باید بازی در فیلمی را قبول کنم که از اولین گام ها معلوم است قرار است به شیوه های کهنه و قدیمی کار شود؟

در سال های اخیر شما بیشتر انتخاب شدید تا اینکه انتخاب کنید؟
-نه. این موضوع را قبول ندارم. کارنامه کاری من برای من خیلی مهم است. به یاد ندارم به جز یکی دو کار (که برای پذیرفتن آنها هم دلیل موجه داشتم) فیلمی را بدون علاقه و انگیزه کافی بازی کرده باشم. بیکاری یا تفریح کردن هیچ وقت در تصمیمات من دخیل نبوده است. نمی گویم به خاطر رفاقت و اصرار دوستان، بازی در بعضی فیلم ها را نپذیرفته ام، اما در یک نگاه کلی تا جایی*که به خودم بستگی داشته، سعی کردم آگاهانه کار کنم. انکار نمی کنم گاهی در پروژه هایی وارد شدم که در آغاز کار می گفتند فلان امکانات فراهم می شود و ... اما هیچ وقت وعده های اصلی محقق نشد و خروجی هم رضایت بخش نبود.

اینکه آدم جواب اعتمادش را به درستی نگیرد، گاهی از دامنه اختیارات خارج است. وقتی چند سکانس مهم از فیلمنامه حذف می شود و تو هم چندین جلسه از بازی ات گذشته، دیگر راه بازگشت نداری و مجبوری به برخی اتفاقات تن بدهی. این*چنین می شود که یک فیلم سینمایی تبدیل به یک کار تلویزیونی معمولی می شود. وقتی تهیه کننده دست و دلش به بعضی خرج کردن ها نمی رود، بازیگر یا باید دعوا کند یا از بازی اش کم بگذارد که من هم از اینطور خلقیات دورم.

برسیم به فیلم روی پرده شما، «گناهکاران». از شما همیشه یک چهره مثبت دیده بودیم و می توان گفت این بار مخاطب غافلگیر شد. -در ابتدا از فرامرز قریبیان و سام تشکر می کنم که به من اعتماد کردند و یک نقش متفاوت را به من سپردند. به نظرم این نقشم بیشتر ری-اکشن است تا اکشن. نقش مثبتی نیست، اما مکمل خوبی شده و من دوستش دارم. متاسفانه در سینمای ما کمتر به نقش های مکمل بها می دهند و فوکوس را بیشتر روی نقش های اصلی می گذارند.

در حالیکه نقش مکمل در سینما می تواند به اندازه پاس گل در فوتبال مهم باشد!
-صد در صد همین*طور است. بسیاری از بازیگران مطرح خارجی در هنگام دریافت جوایز مهم شان تاکید کرده اند که به خاطر حضور پارتنرهای خوب موفق شده اند. «گناهکاران» یکی از حرفه ای ترین فیلم هایی بود که در آن حضور داشتم. آقای قریبیان بسیار مدبرانه عمل کرد و من از این اتفاق بسیار خوشحالم.

این روزها در حال چه کاری هستید؟ - به من پیشنهاد شده اجرای یک برنامه کنسرت را بر عهده بگیرم و در کنار یک گروه موسیقی حاضر باشم. هنوز معلوم نیست بپذیرم یا نه. آن گروه را خیلی دوست دارم و اگر موفق به همکاری نشوم، تنها به خاطر فشردگی کاری است.

پس اهل موسیقی هم هستید. به همین دلیل بود که بازی در «بی خداحافظی» را با محوریت رضا صادقی پذیرفتید؟
- وجود کارگردان کار و شخص رضا صادقی که خیلی دوستش دارم در تصمیم من برای بازی موثر بود. اینکه درباره ستاره های عرصه های مختلف فیلم بسازیم به خودی خود خوب است، اما اینکه من تا چه حد آن را می پسندم به نوع پرداخت کار بستگی دارد و همچنین اینکه کدام چهره شاخص زیر ذره بین قرار گرفته است.

راستی با وجود علاقه زیادی که به تئاتر داشتید چرا سال هاست شما را روی صحنه ندیده ایم؟ -من تا سال 83 هر سال یکی دو کار تئاتری داشتم، اما در سال آخر، با آن گروه تئاتری که به عنوان مهمان همراه شان بودم، برخوردی صورت گرفت که دل همه مان شکست. دو ماه زحمات مان را نادیده گرفتند و انگار نه انگار که در این مدت همه چقدر از جان و دل کار کرده بودیم. حتی خود من به این خاطر که داشتم در یک پروژه تصویری بازی می کردم، تمرین هایم را به شب موکول کرده بودم و خستگی برایم معنی نداشت، اما تلاش همه ما که یک گروه حرفه ای بودیم، بدون جواب باقی ماند. 4 صفحه اصلاحیه به متنی خورد که مجوز هم گرفته بود. با خودم گفتم تئاتر را زمانی دوباره شروع می کنم که مطمئن باشم قدرمان را می دانند.

حرف آخر؟ - در سینمای ما گروه هایی از میان خبرنگارها و منتقدان و ... وجود دارند که به ناگهان تصمیم می گیرند نوع کار برخی هنرمندان را نادیده بگیرند و نوع کار برخی دیگر را برجسته کنند. دلیل این کارشان را هیچ وقت نتوانستم بفهمم.

من همیشه سعی کرده ام با همه مهربان باشم و خوش برخورد. همیشه اگر مشکلی بوده، من جزو کسانی بودم که برای از بین بردن آن تلاش کرده اند. امروز اما کسانی در سینما هستند که اتفاقا از متخصصان هم به حساب می آیند، اما نخواستند تفاوت های مثبت موجود در شیوه کاری بازیگرانی مثل من و چند نفر دیگر را ببینند. البته من کار خودم را انجام می دهم و احساس می کنم تا همین جا هم خداوند به عنوان یک نیروی انرژی بخش، پشتیبان من بوده است. با این حال همیشه این گله را دارم که بین من و دیگران تنها به سبب کارنامه تلویزیونی که داشتم، تفاوت قائل و باعث شدند در سینما به آنچه شاید می توانستم برسم، دست پیدا نکنم.

من سریال‏هایی بازی کرده ‏ام که این ارزش را داشته اند که یک کار سینمایی از دل آنها بیرون بیاید، اما توجهی به این موضوع و حسن انتخاب‏ های حرفه ای من نشد ------------- منبع: بانی فیلم
 
بالا پایین