Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

زندگینامه شاعران ایرانی - خسرو گلسرخي

  • نویسنده موضوع SoHeIl
  • تاریخ شروع
  • Tagged users هیچ

اطلاعات موضوع

Kategori Adı زندگينامه شاعران و نويسندگان
Konu Başlığı زندگینامه شاعران ایرانی - خسرو گلسرخي
نویسنده موضوع SoHeIl
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan SoHeIl

SoHeIl

مــدیـر بـازنشـسـتـه
تاریخ ثبت‌نام
Sep 24, 2013
ارسالی‌ها
4,988
پسندها
268
امتیازها
0

اعتبار :

بیوگرافی و زندگینامه

با فرا رسیدن 29 بهمن، سی و یک سال از اعدام خسرو گلسرخی گذشت. در روز 29 بهمن 1352 دو انسان شوریده و میهن دوست به جرم اقدام علیه امنیت کشور اعدام شدند تا صدای اعتراض رو به رشد مردم ایران در نطفه خفه گردد و "جزیره ثبات" امپریالیسم در خاورمیانه دستخوش "ناامنی و بی ثباتی" نگردد.


غافل از آنکه نه تنها توده های مردم در مسیر مبارزات آزادیخواهانه خود از اعدام این دو انقلابی پر شور مرعوب نگشتند که از جسد آنان نیز "پرچم و سرود" ساختند و راه آنان را در مبارزه با استبداد ادامه دادند.

گلسرخی و دانشیان که پیشتر در بیدادگاه نظامی به محاکمه کشیده شده بودند صلاحیت دادگاه را نپذیرفتند و حاضر نگشتند به دفاع فردی از خود بپردازند. گلسرخی در این بیدادگاه که دور تا دور آن سربازان مسلح احاطه کرده بودند در سخنان خود از جمله چنین گفت:

"من در دادگاهی که نه قانونی بودن و نه صلاحيت آنرا قبول دارم از خود دفاع نميکنم . بعنوان يک مارکسيست خطابم با خلق و تاريخ است. هر چه شما بر من بيشتر بتازید من بيشتر بر خود می بالم چرا که هرچه از شما دورتر باشم به مردم نزديکترم و هرچه کينه شما به من و عقايدم شديدتر باشد لطف و حمايت توده از من قوی تر است . حتی اگر مرا به گور بسپاريد – که خواهيد سپرد – مردم از جسدم پرچم و سرود ميسازند."

خسرو گلسرخی و کرامت الله دانشیان ستاره بودند و به خیل ستارگانی پیوستند که دست خونریز استبداد آنان را از آسمان خلقهای میهنمان ربود.


شعر از خسرو گلسرخی و به یاد او بخوانیم:

تا آفتابي ديگر (از خسرو گلسرخی )

رهروان خسته را احساس خواهم داد
ماه هاي ديگري در آسمان كهنه خواهم كاشت
نورهاي تازه اي در چشم هاي مات خواهم ريخت
لحظه ها را در دو دستم جاي خواهم داد
سهره ها را از قفس پرواز خواهم داد
چشم ها را باز خواهم كرد خواب ها را در حقيقت روح خواهم داد
دیده ها را از پس ظلمت به سوي ماه خواهم خواند
نغمه ها را در زبان چشم خواهم كاشت
گوش ها را باز خواهم كرد آفتاب ديگري در آسمان لحظه خواهم كاشت
لحظه ها را در دو دستم جاي خواهم داد
سوي خورشيدي دگر پرواز خواهم كرد
 
بالا پایین