Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

سخنی با وطن پرستان نه غزه، نه لبنان

اطلاعات موضوع

Kategori Adı اخبار روز ایران و جهان
Konu Başlığı سخنی با وطن پرستان نه غزه، نه لبنان
نویسنده موضوع mosTafa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan mosTafa

mosTafa

مـدیـر ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Sep 15, 2013
ارسالی‌ها
5,132
پسندها
4,080
امتیازها
113
محل سکونت
مشهد
تخصص
انتخاب آدم اشتباهی
دل نوشته
لیاقت ش رو نداشت ...
بهترین اخلاقم
احمق م
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه

اعتبار :

"می‎خواهم بدانم ابراز همدردی با پدری که با چشمان کم فروغ و پر از اشک، بدن بی‎جان کودک خردسالش را بر روی دو دست به سوی لنز دوربین‎ شبکه‎های خبری می‎بُرد و التماس بر پوشش رسانه‎ای این قتل عام می‎کرد؛ نوع دوستی به حساب نمی‎آید؟!"
مشرق - بگذار بگذریم از هرچه مقدمه و ابتدائیه است. خواستم آیه ای، روایتی، سخنی و یا شعری پیرامون انسان و انسانیت در آغاز سخن سیاهه کنم لکن آنقدر شعارزده شده‎ایم که حتی چشمانمان هم به شعارگونه دیدن عادت کرده است... پس افاقه‎ نخواهد کرد.

«انسانیت»... چه کلمه زیبایی! ایکاش فقط مفهوم همین یک کلمه را به شاهرگ جان تزریق می‎کردیم تا فانوسی شود برای عبور از کوچه های سرد و ظلمت زده وجدان!

آنانکه مُشت‎ها را برای تحقق "نه غره، نه لبنان" گره کرده بودند و هنوز هم کمی تا قسمتی می‎کنند؛ به راستی به چه می‎اندیشند؟! آخر به کدامین دین و آیین‎اند؟!

اگر به راه زرتشت می‎روند که کوروش خود اسطوره "کردار نیک" بود... . حمایت از کودکی که به سبک هواپیمابازی از دستان مادرش غذا می‎خورد و پس از اتمام هرلقمه، خواهران و برادران به نشانه تشویق برایش دست می‎زدند و ناگهان صدای انفجار، تمام نقشه‎های کودکانه‎اش را نقش بر آب کرد و پس از ساعت‎ها از زیر آوار بیرون آمد و بغض یتیمانه‎اش اشک امدادرسان‎های حاضر در صحنه را درآورد؛ کردار نیک نیست؟!

اگر قائل به مسیح‎اند که آوازه نوع دوستی و کمک‎های عیسی بن مریم(س) به مظلومان و ستم‎دیدگان تمام جهان را پر کرده است... . می‎خواهم بدانم ابراز همدردی با پدری که با چشمان کم فروغ و پر از اشک، بدن بی‎جان کودک خردسالش را بر روی دو دست به سوی لنز دوربین‎ شبکه‎های خبری می‎بُرد و التماس بر پوشش رسانه‎ای این قتل عام می‎کرد؛ نوع دوستی به حساب نمی‎آید؟!

اگر به طریق بودا معتقدند که باید گفت فلسفه بودا با دوست داشتن آغاز می‎گردد و «فقط دوست داشتن را یاد بگیرید» نصّ صریح کتاب بوداییان است... . آیا برائت جستن از عاملان پروژه یتیم سازی کودکان فلسطینی، دوست داشتن آن طفل معصوم نیست؟! کدام طفل؟ همانی که پزشکان بیمارستان "الاقصی" نتوانستند بدن غرق در خونش را مداوا کنند و تا به سمتش می‎رفتند شیونی سر می‎داد و می‎گفت من پدر و مادرم را می‎خواهم!

بازهم بگویم؟! بس نیست؟! اگر یهودی مذهب اند که در تورات موسی(ع) آمده است: «هم نوعت را چون نفس خود دوست بدار و به خانه همسایه خویش طمع مورز»... . فرو کردن چنگال بی‎رحم بلدوزرها در ریشه خاک و خراب کردن خانه امید دختر بچه دوسال و نیمه که با هزاران امید و آرزو، نقاشی آبرنگی خود را بر دیوار اتاق چسبانده بود؛ طمع ورزیدن به خانه همسایه نیست؟!

صدایم را می‎شنوی؟! سرت را بالا بیاور... اینهمه حرص و خون دل را بواسطه قلم در دل کاغذ فرو نبرده‎ام که تو سر در گریبان فرو ببری. به من نظاره کن وطن پرست... هنوز حرفم به اتمام نرسیده است.

آنجا را ببین... آری؛ همان زمین خاکی... "الشجاعیه" است. کودکان را می‎بینی که چطور با ابتدایی‎ترین امکانات، سعی در هرچه بهتر گذراندن زیباترین دوره عمرشان دارند؟! از چشم گذاشتن‎های یک نفر و قایم شدن های دیگر بچه‎ها به وجد نمی‎آیی؟! حلقه آن طرف زمین را ببین... دست‎ها را به پشت سر می‎برند و با حرکتی هماهنگ، مجدداً به درون حلقه می‎آورند. گوش‎هایت را خوب تیز کن... صدای پُرهیجان‎‎شان دل را جلا می‎دهد: «سنگ؛ کاغذ؛ قیچی»، «سنگ؛ کاغذ؛ قیچی»، «سنگ؛ کاغذ؛ ....»

صدای مهیب انفجار... صدای خمپاره رژیم سفاک...

اینجاست که آدمی با تمام سلول‎های بدنش درک می‎کند وقتی که کودکی با گریه به گزارشگر می‎گوید: «زندگی ما در نوار غزه رنگ خون گرفته است٬ صهیونیست‌ها کودکی‎مان را دزدیدند». چراکه بازی‎شان فقط شده سنگ؛ کاغذ؛ "خمپاره"...
 
بالا پایین