Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

اندوه

اطلاعات موضوع

Kategori Adı اشعار فارسی
Konu Başlığı اندوه
نویسنده موضوع kojolomojolo
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan kojolomojolo

kojolomojolo

کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
Jul 26, 2013
ارسالی‌ها
471
پسندها
158
امتیازها
0
جنسیت

اعتبار :

اندوه

كارون چو گيسوان پريشان دختري
بر شانه هاي لخت زمين تاب مي خورد
خورشيد رفته است و نفس هاي داغ شب
بر سينه هاي پر تپش آب مي خورد
دور از نگاه خيره من ساحل جنوب
افتاد مست عشق در آغوش نور ماه
شب با هزار چشم درخشان و پر زخون
سر مي كشد به بستر عشاق بي گناه
نيزار خفته خامش و يك مرغ ناشناس
هر دم ز عمق تيره آن ضجه مي كشد
مهتاب مي دود كه ببيند در اين ميان
مرغك ميان پنجه وحشت چه مي كشد
بر آبهاي ساحل شط سايه هاي نخل
مي لرزد از نسيم هوسباز نيمه شب
آواي گنگ همهمه قورباغه ها
پيچيده در سكوت پر از راز نيمه شب
در جذبه اي كه حاصل زيبايي شب است
روياي دور دست تو نزديك مي شود
بوي تو موج مي زند آنجا بروي آب
چشم تو مي درخشد و تاريك مي شود
بيچاره دل كه با همه اميد و اشتياق
بشكست و شد به دست تو زندان عشق من
در شط خويش رفتي و رفتي از اين ديار
اي شاخه شكسته ز طوفان عشق من
 
بالا پایین