sting
معـاون ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Jun 26, 2013
- ارسالیها
- 27,708
- پسندها
- 5,661
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- تهـــــــــــران
- وب سایت
- www.biya2forum.com
- تخصص
- کیسه بوکس
- دل نوشته
- اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
- بهترین اخلاقم
- نــــدارم
اعتبار :
[h=3]داستان کوتاه ماهیگیر قانع[/h]
روزی دو مرد در کنار دریاچه ای بزرگ مشغول ماهیگیری بودند
روزی دو مرد در کنار دریاچه ای بزرگ مشغول ماهیگیری بودند
یکی از آنها ماهیگیر با تجربه و ماهری بود اما دیگری هیچ دانشی نسبت به فن ماهیگیری نداشت
هر بار که مرد با تجربه یک ماهی بزرگ می گرفت آن را در ظرف یخی که در کنار دستش بود می انداخت تا ماهی ها تازه بمانند
اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آنرا به دریا پرتاب می کرد
ماهیگیر با تجربه از اینکه می دید آن مرد چگونه ماهی را از دست می دهد بسیار متعجب بود
لذا پس از مدتی از او پرسید :
چرا ماهی های به این بزرگی را به دریا پرت می کنی ؟
مرد جواب داد : اولا من نمی توانم تمام این ماهی را بخورم دوما تابه ی من برای سرخ کردن این ماهی کوچک است !