sting
معـاون ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Jun 26, 2013
- ارسالیها
- 27,708
- پسندها
- 5,661
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- تهـــــــــــران
- وب سایت
- www.biya2forum.com
- تخصص
- کیسه بوکس
- دل نوشته
- اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
- بهترین اخلاقم
- نــــدارم
اعتبار :
قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: یکی از فرهنگ و باورهای متاسفانه کم رنگ شده ی امروزی، حفظ کامل حجاب در جامعه می باشد، به نحوی که گاه زبان از بیان آن ها قاصر می گردد، اما این بانوان بدحجاب لازم است بدانند که زنان ایرانی همواره زیبایی خود را از نامحرمان حفظ می نموده اند، حتی در زمان حکومت قوم مغول در ایران!
کمی پس از این دوره، در اثر تماس با ممالک همسایه بخصوص چین، و افزوده شدن بر قدرت اقتصادی مغول ها، لباس ها تغییر شکل یافت و زنانه تر شد، بعلاوه طرز پوشاک زنان شوهردار، از نوع لباس دختران متمایز گردید، که این تمایز بیشتر در داشتن یا نداشتن کلاه بود؛ و زنان نمی توانستند بدون بر سر گذاشتن کلاه در ملاء عام ظاهر شوند. زنان شوهردار در روی پیراهن خود چیزی شبیه کیمونوی چینی که بسیار گشاد بود، و جلوی آن تا پائین باز، و آستین ها نیز بسیار گشاد بود، و تا نُک پا می رسید می پوشیدند. بر روی شانه ها و سرآستین ها و دور یقه و پائین دامن کیمونوی خاتون ها بِطَرزی بسیار زیبا گلدوزی و زردوزی می شد. کلاهی که بر سر داشتند از جنس حصیر یا پوست درخت بود، که انتهای آن در قسمت گوش ها، مربع شکل می شد، و هر چه پائین تر می آمد گشادتر می گردید. روی آن در وسط میله ای باریک و دراز از چوب قرار داشت، که یک پر مرغ رنگی بر نُک آن نصب شده بود و به دور این سرپوش پارچه ای چین دار دوخته شده بود که تا شانه می رسید.
زنان تازه عروس تا چندی خود را می آراستند، و لباس های رنگارنگ و نو می پوشیدند، بطوریکه از دیگر زنان مشخص بودند.
در دوره اولیه امپراطوری مغول بر ایران، و دست یافتن بر ثروت های بیکران و آشنا شدن با تمدن های شهرنشینی جنس و نوع پوشش و تزئینات و آرایش زنان نیز بسمت تجمل و گرانبهایی سوق داده شد، و تنوع و زیبائی بیشتری یافت.
لباس رسمی خاتون ها و اشراف کیمونو و کلاهی بود که ذکر گردید. زنان عادی به همان روش و نوع لباس های اولیه قناعت می کردند. نوع پارچه ای که برای کیمونوها بکار می رفت، از اطلس و پارچه های زربفت و حریر بود و کلاهی که بر سر می گذاشتند تزئینات بیشتری یافت. کلاه خاتون ها یا بوقتاق و به تعبیر امروزی نوعی تاج، همان شکلی را داشت که ذکر کردیم، منتها جنس پر آن از نوع پرندگان کمیاب و گرانقیمت انتخاب می شد. میله آن از نقره و یا طلا بود، و این میله و سایر قسمت ها، با جواهرات ترصیع می شد.
خاتون ها و زنان اشراف در خانه لباس ساده ای در بر می کردند که یقه گرد و در جلو تا سینه چاک داشت. در کمر قدری چین می خورد، و کمری روی آن بسته می شد، دامن نیز ساده بود و کمی چین داشت که تا مچ پا می رسید. آستین این نوع پیراهن تقریباً تنگ و مچ دار بود.
موهای زنان بلند، و طرز آرایش آن ساده بود. فرق را از میان باز می کردند، گیسوان را دو تا می بافتند و بر شانه ها می انداختند، و بدین ترتیب موها از زیر کلاه نمایان بود.
در دوره اوج عظمت امپراطوری، و پس از آن به تقلید از شکوه و جلال دربارهای سلاطین مغلوب، تجمل و تزیینات لباس و آرایش بانوان نیز باز هم بیشتر و زیباتر شد. ابن بطوطه که خود میهمان یکی از خاتون های دشت قبچاق بوده است، نوع آرایش و پوشاک خاتون و کنیزان و ندیمان او را با تمام جزئیات چنین شرح می دهد: «... و او بوقتاقی برسر دارد که عبارت است از تاج کوچک مجلل به جواهری است که پرطاوسی بر آن نصب شده. لباس خاتون از حریر مرصع به جواهر و شبیه ملوطه هائی است که رومیان بر تن می کنند. خانم بزرگ و کوچک (اولوخاتون و کچک خاتون) نیز مقنعه ای حریر با حاشیه زربفت و جواهردوزی شده پوشیده، و هر کدام از کنیزان (منظور دختران) سرپوشی به نام کلاه بر سر دارند، و در قسمت بالای کلاه یک دانه طلای مرصع به جواهر دیده می شود و بر روی آن پرطاوسی نصب می کنند. این دخترها جامه حریر مذهبی که نخ نامیده می شود، می پوشند».
زنانی غیور و عفیف ایرانی
اما جالب است بدانید در دوره ایلخانی در ایران، ملکه ها و همسران طبقه اشراف به همین ترتیب لباس می پوشیده اند، و طرز آرایش گیسوانشان در منزل نیز همانگونه که وصف گردیده، بوده است، اما زنان ایرانی به هنگام بیرون رفتن از منزل در حجاب بوده اند، و برقع بر رخ می افکنده اند، بطوری که هیچ گوشه ای از بدن آنان نمایان نمی شده است. اصولا کمتر در خیابان ها رفت و آمد داشته اند، و در ملاء عام مکالمه و صحبت کردن با آنان به کلی ممنوع بوده است. در حالی که زنان ترک و مغول پوششی نداشته اند، و معمولا با روی باز در ملاء عام و خیابان ها ظاهر می شده اند، و ابائی از خارج شدن از منزل نداشته اند. بی حجابی زنان مغول به حدی در ایران تأثیر کرده بود که ملک فخرالدین کرت فرمانروای هرات در حدود سال 700 فرمانی صادر کرد، مبنی بر لزوم حجاب زنان.
ابن بطوطه شرح می دهد که زنان شیرازی در موقع خروج از منزل کفش به پا می کرده اند. از این جمله می توان چنین دریافت که شاید اغلب زنان معمولی دیگر شهرها با پای برهنه راه می رفته اند.
از آنچه که از مینیاتورهای این دوره برمی آید، زنان اشراف مغولی آرایشی غلیظ داشته اند. سرمه بر چشم می گذاشتند. صورت خود را با نوعی پودر با ضخامت چشم گیر سفید می کردند، و با آنچه که از روایات برمی آید، عطر بسیار، و جواهر بسیار مصرف می کردند. اصولا زنان ترک و مغول در ایران این دوره از لحاظ زیبائی شهرتی خاص داشته اند، که شاید از جهت بی حجابی آنان این زیبائی چشم گیر بوده است. ابن بطوطه در بازار جواهرفروشان تبریز آنان را دیده که با روی باز و بی حجاب در خرید جواهر از یکدیگر سبقت می گرفته اند، و اجناس زیادی می خریده اند؛ اما جالب است که با وجود تهاجم این قوم، زنان ایرانی هنگام حضور در جامعه با حجابی کامل ظاهر می شدند و بر اصول و اعتقادات خود پایبند بوده اند!