Welcome!

By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.

SignUp Now!

عدالت خداوند و عصمت معصومین

  • نویسنده موضوع sting
  • تاریخ شروع
  • Tagged users هیچ

اطلاعات موضوع

Kategori Adı احادیث و روایات بزرگان دین
Konu Başlığı عدالت خداوند و عصمت معصومین
نویسنده موضوع sting
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند ارسالی
Son Mesaj Yazan sting

sting

معـاون ارشـد انجمـن
تاریخ ثبت‌نام
Jun 26, 2013
ارسالی‌ها
27,708
پسندها
5,661
امتیازها
113
محل سکونت
تهـــــــــــران
وب سایت
www.biya2forum.com
تخصص
کیسه بوکس
دل نوشته
اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
بهترین اخلاقم
نــــدارم
سیم کارت
تیم ایرانی مورد علاقه
تیم باشگاهی مورد علاقه
تیم ملی مورد علاقه

اعتبار :

پرسش:


اگر انوار مقدس چهارده معصوم قبل از خلقت بشر، آفریده شده و اینها بندگان مخلص و مخصوص خدا هستند و خداوند آن ها را با لطف خودش از آلودگی ها پاک کرده است، پس ارزش انسان هایی که با سعی و مجاهدت گناه نمی کنند؛ چقدر است؟

پاسخ:

بشر قبل از این که وسیله ای را تولید کند، ماه ها و سال ها به صورت تئوری و عملی کار کرده و در سایه تجربه، متوجه معایب و نواقص محصولاتش می شود. ولی چون علم [لطفا جهت مشاهده لینک ها ثبت نام کنید. برای ثبت نام کلیک کنید] کامل و نامحدود است؛ مخلوقاتش را از لحظه ای که آفریده؛ هیچ نقصی در آن نیست. خداوند هم در میان مخلوقاتش، از اولین و آخرین، پنج تن آل عبا علیهم السلام را به عنوان کامل ترین بندگانش معرفی کرده است.
علم خداوند مثل علم بشر محدود و ناقص نیست. خداوند می تواند، به صورت لحظه ای، مشخص کند که چه تعداد انسان در دنیا خلق می شوند؛ و چه مقدار گناه و یا اطاعت می کنند.

چه کسانی به مقام عصمت و نبوت می رسند و چه تعدادی به این مقام نمی رسند. چون خداوند محدود به زمان و مکان نیست؛ می تواند در یک لحظه، وضعیت هر بنده ای را که متولد شده و یا متولد نشده، اعلام کند. بندگان عاصی را از بندگان مطیع تفکیک نماید.
خداوند می داند که چهارده معصوم در دنیا مرتکب گناه نمی شوند. شناختشان نسبت به خدا و اثرات گناه و فانی بودن دنیا، از همه بیشتر است. شناخت هر فردی نسبت به خدا و گناه، هر چه بیشتر باشد؛ خطایش کمتر و یا اصلا، مرتکب خطا نمی شود. لذا نور اهل بیت علیهم السلام را قبل از سایر انسان ها خلق کرده و به ملائکه و مخلوقات عالم، به عنوان سمبل انسان و کامل ترین آن، معرفی می نماید.
اگر شرکتی قبل از تولید محصولش، یک طرح تئوری بدهد؛ اشکالی دارد؟ اگر کارخانه خودرو سازی قبل از تولید خودرو، یک ماکت بسازد، مشکلی دارد؟ نور ائمه قبل از خلقت، آفریده شده است، نه جسمشان.

بشر با تلاش و جدیت و پیروی از احکام الاهی و برنامه های دینی می تواند رشد و بر دیگران برتری معنوی پیدا کند و می تواند با فاصله گرفتن از احکام الاهی، سقوط کرده و از حیوانات هم پست تر شود.

بنابر این اگر پیامبران از سایر انسان ها برتری می یابند؛ این به دلیل تلاش سازنده خودشان و ارتباط بیشتر با خداوند و عمل به دستورات الاهی است. این طور نیست که خداوند به کسی بدون داشتن صلاحیت، منصب عصمت بدهد و به دیگری ندهد.
اگر شما شنیدید که حضرت عیسی علیه السلام در سنین خردسالی به نبوت مبعوث می شود؛ خداوند متعال می داند که عیسای مسیح، وقتی رشد کرد و به سن بلوغ رسید، تمام مراتب معنوی و کمالات را طی می کند. لذا خداوند، پیشاپیش، این مسئله را به اطلاع امت می رساند و به صورت اعجاز، علائم نبوت و کمالات را در ایشان بروز می دهد.

اطلاع خداوند از آینده شخصی، موجب اجبار در رفتار و کردار او نمی شود. همان طور که معلم یک کلاس می تواند اسامی دانش آموزان مردودی و یا قبولی پایان سال را اعلام کند. اطلاع داشتن معلم، موجب مردود شدن و یا قبول شدن کسی نمی شود. علم او جبر آور نیست.
ولی یک معلم با توجه به شناختی که دارد؛ می داند شش ماه دیگر فلان دانش آموز، به دلیل درس نخواندن مردود می شود. بله علم معلم، قابل تخلف است؛ بر خلاف علم خداوند که تخلف ناپذیر است.
پس تمام برتری های بشر، مادی و معنوی، حاصل تلاش و زحمات خودش است. البته اراده خداوند بر این تعلق گرفته است که اگر کسی راه هدایت را طی کرد؛ خداوند دست او را گرفته و کمک نماید. و اگر راه ضلالت و گمراهی را انتخاب نماید؛ خداوند او را در این مسیر کمک می کند. «فَإِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشاءُ وَ یهْدی مَنْ یشاءُ؛ خداوند هر کس را بخواهد؛ گمراه می کند و هر کس را بخواهد؛ هدایت می نماید»(فاطر، 8)

این یک مسئله عقلایی است. اگر مدیر مدرسه ای دید، دانش آموزی با تذکرات فراوان به تحصیل اهمیت نمی دهد؛ ایشان را از مدرسه اخراج و از تحصیل محروم می کند. اگر پدری دید یکی از فرزندانش به علم و تقوی اهمیت می دهد؛ او را کمک کرده و اسباب ترقی ایشان را فراهم می نماید و اگر دید فرزندش در قید تحصیل و کسب ارزش های انسانی نیست؛ او را رها می کند.

رها کردن پدر و عدم توجه به فرزند، موجب گمراهی بیشتر او می شود. در مورد خداوند متعال هم همین طور است. اگر بنده ای لیاقت نشان داد؛ دست او را گرفته و الطافش را شامل ایشان می نماید. و اگر بنده ای با خدا بیگانه بود؛ کافی است که خداوند او را به حال خودش رها کند.
پس معلوم شد که برتری ها را خود افراد کسب می کنند؛ چه در مسائل مادی و چه در مسائل معنوی نه این که - نعوذ بالله - خداوند گتره ای به افراد بدهد. انبیاء اگر برتری یافتند به دلیل زحمات اطاعت از تمام فرامین الاهی و مبارزه با هر نوع شرک و پلیدی، هواهای نفسانی و دلبستگی به غیر خدا، به درجاتی می رسند که از جانب خداوند می توانند ادعای نبوت و یا عصمت کنند.
پس اگر از میان انبوه جمعیت خداوند متعال فقط یک تعدادی از انسان ها را معصوم قرار می دهد؛ عین عدالت است. نه پارتی بازی شده و نه به دیگران ظلم شده است. چون بر اساس لیاقت، این مقام به آن ها داده می شود.

«إِنَّما یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْکمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَکمْ تَطْهِیراً؛ خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت علیهم السلام دور کند و کاملا شما را پاک سازد» (احزاب، 33) جمله «یرید» اشاره به اراده تکوینی پروردگار است و گرنه اراده تشریعی و به تعبیر دیگر، لزوم پاک نگاهداشتن خویش، انحصاری به خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله ندارد. بلکه همه مردم، بدون استثناء، به حکم شرع موظفند از هر گونه گناه و پلیدی خود را حفظ نمایند.

ممکن است گفته شود اراده تکوینی موجب یک نوع جبر است که در اینجا به طور خلاصه می توان گفت: معصومان دارای یک نوع شایستگی اکتسابی از طریق اعمال خویشند و یک نوع لیاقت ذاتی و موهبتی از سوی پروردگار، تا بتوانند الگو و اسوه مردم بوده باشند.
به تعبیر دیگر معصومان به خاطر تأییدات الاهی و اعمال پاک خویش، چنان هستند که در عین داشتن قدرت و اختیار برای گناه کردن به سراغ گناه نمی روند. درست همانگونه که هیچ فرد عاقلی حاضر نیست، قطعه آتشی را بر دارد و به دهان خویش بگذارد.

با این که نه اجباری در این کار است و نه اکراهی. این حالتی است که از درون وجود خود انسان بر اثر آگاهی ها و مبادی فطری و طبیعی می جوشد. بی آن که جبر و اجباری در کار باشد»( مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ‏17، ص 29)

منبع:حوزه
 
بالا پایین