(¯`تـــه ســـیگار غـــم¯)

[sting]

قسم می خورم
من ازین شهر
فقط پاکت سیگارم را بر می دارم
حتی خودم را هم نمی برم
که بهانه ای برای برگشت وجود نداشته باشد

​

 

[sting]

پیش فرض
تمام روزها و شب ها را ترک کردم

همه چیز را ترک کردم
aa
جز سیگارم!

این روزها تمایل شدیدی به از دست دادن حافظه دارم..





http://www.pcparsi.com/uploaded/pcbce728489d2125ba58f55981343e788e_qrj2ziobpvjit1n0eyox.jpg[/IMG


میدانم !سیگاری هم که شوم تو فندک ِ گم شده ی منی.....


[/COLOR][/SIZE][/CENTER][/B]​

 

[sting]

میگن یه نخ سیگار ادمو اروم میکنه
من موندم ..یعنی تو قد سیگارم نبودی


00000000000000000


تنها آمده ام اینجا . . .
تا شاید دود سیگار فضای زخمم را مه آلود کند . . .
هنوز هم به هوای دو نفره بودن هایمان سوال همیشگی را تکرار میکنم . . .
آتش داری ؟!
ولی دیگر تو پاسخگوی این سوال تکراری نیستی . . .


0000000000000000000000



وقتی تو خیابون پشت سر هم سیگار دود میکنم ، همه یجوری نگام میکنن و میگن : جوون حیف شدش ، ولی روزی که داشتم زار زار گریه میکردم ، ینفرم با خودش نگفت : طفلی چی میکشه با غمش . . .

​

 

[sting]

پیش فرض
جیره ی سیگارم را بدهید!
و تنهایم بگذارید !!!!
در من
تیمارستانی
قصد شورش دارد..


0000000000000

​

 

[sting]

ساز دهنی ام زنگ زدهنفسم کوک نداردسیگار بدهید....

کوک گلوست سیگارم

فکرش را هم نميکردمروزي سيگار بکشمحالا…
a
سالهاست که سيگار مرا ميکشدچاي… مرا ميريزدآينه…

سراغ دندان هايم را ميگيردحال ريه ام را مي پرسدمن

…به ناچار با موهايم ور ميروم​

 

[sting]

چند روز است سیگارم دلم را می زند...
میلی ندارم...
اما بی انصافیست...
آنطور که تو مرا ترک کردی ترکش کنم...
اعتراف می کنم...
هیچگاه سیگارم را ترک نخواهم کرد ..
آتش داری ...؟

 

[sting]

سیگار به دست به آینه خیره می شوم
به چشمانم نگاه می کنم… به صورتم… به دود سیگار…
پک می زنم… عمیق… عمیق تر…
.
.
... .
.
.
.
چقدر دلم برای خودم تنگ شده است…

 

[sting]

امـشـبـــــــــــــــــ هم تـلـخ ؛ تلخ هستم ، مثل . . .
مثل قـهـوه مثل سیگــــــــــارم . . .
مثل تلخ تــــریـن حــس ها٬مثل گـــــــرم ترین فکرها٬
مثل بودن پــــــــــــوچ
مثل من . . .مثل تـــــــــــــــو . . .
مثل هزارتامثل تـــــو و نـه حتی یه دونه مثل مـــن . . .
مثل هیچ مثالی٬ هیچ تمثیلی
مثل یه غـروب گــــــــــــرم و مسخره و مست ازبی حسی مطلق !
مثل آدم توی شعر سیاوش قمیشی ؛
«سهم من از با تـــــو بودن غـــم تـلـخ غــروبــه » . . . !
که گــاهــی دستم نمی ره بـنـویـسـم
چـــقـدرنـاگـفـتـه دارم . . .
که باید کلمه بشن و پشت هم آوارشون کنم !!
​