Welcome!
By registering with us, you'll be able to discuss, share and private message with other members of our community.
SignUp Now!
جاوا اسکریپت غیر فعال است برای تجربه بهتر، قبل از ادامه، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser .
یاد باد ان صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سِر عشق و ذکر حلقه ی عشاق بود
#حافظ
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
#حافظ
شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش
که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش
#حافظ
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ی ما پیدا بود
#حافظ
تو باخدای خود انداز کارو دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
#حافظ
تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد
#حافظ
رشته ی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
#حافظ
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
#حافظ
درکوی نیکنامی ما را گذر ندادند
گر تونمی پسندی تغییر ده قضا را
#حافظ
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است بازآیی
#حافظ
دوش می آمد و رخساره برافروخته بود
تاکجا باز دل غمزده ای سوخته بود
#حافظ
ترسم که اشک در غگ ما پرده در شود
وین راز سر به مُهر به عالم ثمَرشود
#حافظ
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که درین گنبد دوار بماند
#حافظ
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گِل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
#حافظ
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
#حافظ
الا ای یوسف مصری ، که کردت سلطنت مغرور
پدر رو بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی
#حافظ
دل می رود زدستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
#حافظ
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
#حافظ
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد درین دیر خراب آبادم
#حافظ
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر ان ظلمت شب آب حیانم دادند
#حافظ
یکی از عقل می لافد، یکی تامات می بافد
بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم
#حافظ
در مسجد و میخانه خیالت اگر آید
محراب و کمانچه ز دو ابروی تو سازم
گر خلوت ما را شبی از رخ بفروزی
چون صبح بر آفاق جهان سر بفرازم
#حافظ
دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم
سخن اهل دل است این و به جان بنیوشیم
خوش هواییست فرح بخش خدایا بفرست
نازنینی که به رویش می گلگون نوشیم
#حافظ
آن زمان که آرزوی دیدن جانم باشد
در نظر نقش رخ خوب تو تصویر کنم
#حافظ
دیدن روی تو را دیده جان بین بایَد
وین کُجا مرتبه چشم جهان بین مَن است...
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
#حافظ
بگشا بند قبا
تا بگشاید دل من...!
#حافظ
در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلای زلف سیاهت به سر نمیآید...
#حافظ
تو نباشی دلِ ما را،
ثَمری نیست
که نیست...!
#حافظ
#دلبر_پائیزی
سخن غیر مگو با من معشوقه پرست
کز وی و جام میام نیست به کس پروایی
👤 #حافظ
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند
#حافظ
(شبِ شما هم بخیر :rose: 🍃)
یاری اندر کس نمی بینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
#حافظ
هر چه جز بار غمت بر دل مسکین من است
برود از دل من وز دل من آن نرود
#حافظ
مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد شد
#حافظ
شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
که زیرکان جهان از کمندشان نرهند
من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بیگنهند
#حافظ
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
#حافظ
دوش آگهی ز یار سفر کرده داد باد
من نیز دل به باد دهم هر چه باد باد
#حافظ
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور
#حافظ
اوقات خوش آن بود
که با دوست به سر رسد...
باقی همه بی حاصلی
و بی خبری بود...
👤 #حافظ
ای که در کوچهء معشوقهء ما می گذری
بر حذر باش که سر می شکند دیوارش
#حافظ
در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر است
تا نگویی که چو عمرم به سر آمد رستم
بعد از اینم چه غم از تیر کج انداز حسود
چون به محبوب کمان ابروی خود پیوستم
#حافظ