خب خب خب
همونطور که قولش رو داده بودم یه پست جدید زدم
برای ناصر زووووو
اینجا هر حکایتی از ناصر دارید
چه خاطره
چه لطیفه
چه جوک
بزارید
و در آخر
این پست جنبه فان داره
و
میدونید که دوستون دارم 😉❤️
آقا تا لبو گرفتیم یهو بابام اومد و مارو دید ! هیچی دیگه اونم یه چنگال گرفت دستشو نشست با ما لبو خورد چیه ؟ فکر کردی ما از اوناشیم ؟ برو از خدا بترس تسبیح من کو ؟؟؟ کی ورش داشته ؟
آقا تا لبو گرفتیم یهو بابام اومد و مارو دید ! هیچی دیگه اونم یه چنگال گرفت دستشو نشست با ما لبو خورد چیه ؟ فکر کردی ما از اوناشیم ؟ برو از خدا بترس تسبیح من کو ؟؟؟ کی ورش داشته ؟
دیروز دیدم یه پسر بچه قدش به زنگ ایفون نمیرسه هی داره خودشو میکشونه بالا ،منم مثل یه رابین هود رفتم ، گفتم :میخوای برات زنگ بزنم ، اونم سرشو تکون داد و گفت اوهوم.....منم برای اینکه سریعتر در رو براش باز کنن دو سه بار زنگ زدم ،بعدش با لبخند بهش گفتم : خوب دیگه چیکار کنم برات کوچولو ؟؟گفت هیچی...