و بنی اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم؛ (ناگاه) در راه خود به گروهی رسیدند که اطراف بتهایشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند. (در این هنگام، بنی اسرائیل) به موسی گفتند: «تو هم برای ما معبودی قرار ده، همانگونه که آنها معبودان (و خدایانی) دارند!» گفت: «شما جمعیّتی جاهل و نادان هستید! ﴿138﴾ اینها (را که میبینید)، سرانجام کارشان نابودی است؛ و آنچه انجام میدهند، باطل (و بیهوده) است. ﴿139﴾ (سپس) گفت: «آیا غیر از خداوند، مبعودی برای شما بطلبم؟! خدایی که شما را بر جهانیان (و مردم عصرتان) برتری داد!» ﴿140﴾ (به خاطر بیاورید) زمانی را که از (چنگال) فرعونیان نجاتتان بخشیدیم! آنها که پیوسته شما را شکنجه میدادند، پسرانتان را میکشتند، و زنانتان را (برای خدمتگاری) زنده میگذاشتند؛ و در این، آزمایش بزرگی از سوی خدا برای شما بود. ﴿141﴾ و ما با موسی، سی شب وعده گذاشتیم؛ سپس آن را با ده شب (دیگر) تکمیل نمودیم؛ به این ترتیب، میعاد پروردگارش (با او)، چهل شب تمام شد. و موسی به برادرش هارون گفت: «جانشین من در میان قومم باش. و (آنها) را اصلاح کن! و از روش مفسدان، پیروی منما!» ﴿142﴾ و هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببینم!» گفت: «هرگز مرا نخواهی دید! ولی به کوه بنگر، اگر در جای خود ثابت ماند، مرا خواهی دید!» اما هنگامی که پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن را همسان خاک قرار داد؛ و موسی مدهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد: «خداوندا! منزهی تو (از اینکه با چشم تو را ببینم)! من به سوی تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!» ﴿143﴾
(خداوند) فرمود: «ای موسی! من تو را با رسالتهای خویش، و با سخنگفتنم (با تو)، بر مردم برتری دادم و برگزیدم؛ پس آنچه را به تو دادهام بگیر و از شکرگزاران باش!» ﴿144﴾ و برای او در الواح اندرزی از هر موضوعی نوشتیم؛ و بیانی از هر چیز کردیم -«پس آن را با جدّیت بگیر! و به قوم خود بگو: به نیکوترین آنها عمل کنند! (و آنها که به مخالفت برخیزند، کیفرشان دوزخ است؛) و بزودی جایگاه فاسقان را به شما نشان خواهم داد!» ﴿145﴾ بزودی کسانی را که در روی زمین بناحق تکبّر میورزند، از (ایمان به) آیات خود، منصرف میسازم! آنها چنانند که اگر هر آیه و نشانهای را ببینند، به آن ایمان نمیآورند؛ اگر راه هدایت را ببینند، آن را راه خود انتخاب نمیکنند؛ و اگر طریق گمراهی را ببینند، آن را راه خود انتخاب میکنند! (همه اینها) بخاطر آن است که آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند! ﴿146﴾ و کسانی که آیات، و دیدار رستاخیز را تکذیب (و انکار) کنند، اعمالشان نابود می گردد؛ آیا جز آنچه را عمل میکردند پاداش داده میشوند؟! ﴿147﴾ قوم موسی بعد (از رفتن) او (به میعادگاه خدا)، از زیورهای خود گوسالهای ساختند؛ جسد بیجانی که صدای گوساله داشت! آیا آنها نمیدیدند که با آنان سخن نمیگوید، و به راه (راست) هدایتشان نمیکند؟! آن را (خدای خود) انتخاب کردند، و ظالم بودند! ﴿148﴾ و هنگامی که حقیقت به دستشان افتاد، و دیدند گمراه شدهاند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نکند، و ما را نیامرزد، بطور قطع از زیانکاران خواهیم بود!» ﴿149﴾
و هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، بد جانشینانی برایم بودید (و آیین مرا ضایع کردید)! آیا درمورد فرمان پروردگارتان (و تمدید مدّت میعاد او)، عجله نمودید (و زود قضاوت کردید؟!)» سپس الواح را افکند، و سر برادر خود را گرفت (و با عصبانیت) به سوی خود کشید؛ او گفت: «فرزند مادرم! این گروه، مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند؛ و نزدیک بود مرا بکشند، پس کاری نکن که دشمنان مرا شماتت کنند و مرا با گروه ستمکاران قرار مده!» ﴿150﴾ (موسی) گفت: «پروردگارا! من و برادرم را بیامرز، و ما را در رحمت خود داخل فرما، و تو مهربانترین مهربانانی!» ﴿151﴾ کسانی که گوساله را (معبود خود) قرار دادند، بزودی خشم پروردگارشان، و ذلّت در زندگی دنیا به آنها میرسد؛ و اینچنین، کسانی را که (بر خدا) افترا میبندند، کیفر می دهیم! ﴿152﴾ و آنها که گناه کردند، و بعد از آن توبه نمودند و ایمان آوردند، (امید عفو او را دارند؛ زیرا) پروردگار تو، در پی این کار، آمرزنده و مهربان است. ﴿153﴾ هنگامی که خشم موسی فرو نشست؛ الواح (تورات) را برگرفت؛ و در نوشتههای آن، هدایت و رحمت برای کسانی بود که از پروردگار خویش میترسند (و از مخالفت فرمانش بیم دارند). ﴿154﴾ موسی از قوم خود، هفتاد تن از مردان را برای میعادگاه ما برگزید؛ و هنگامی که زمینلرزه آنها را فرا گرفت (و هلاک شدند)، گفت: «پروردگارا! اگر میخواستی، می توانستی آنها و مرا پیش از این نیز هلاک کنی! آیا ما را به آنچه سفیهانمان انجام دادهاند، (مجازات و) هلاک میکنی؟! این، جز آزمایش تو، چیز دیگر نیست؛ که هر کس را بخواهی (و مستحق بدانی)، به وسیله آن گمراه میسازی؛ و هر کس را بخواهی (و شایسته ببینی)، هدایت میکنی! تو ولی مایی، و ما را بیامرز، بر ما رحم کن، و تو بهترین آمرزندگانی! ﴿155﴾
و برای ما، در این دنیا و سرای دیگر، نیکی مقرّر فرما؛ چه اینکه ما به سوی تو بازگشت کردهایم! «(خداوند در برابر این تقاضا، به موسی) گفت:» مجازاتم را به هر کس بخواهم میرسانم؛ و رحمتم همه چیز را فراگرفته؛ و آن را برای آنها که تقوا پیشه کنند، و زکات را بپردازند، و آنها که به آیات ما ایمان میآورند، مقرّر خواهم داشت! ﴿156﴾ همانها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی میکنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، مییابند؛ آنها را به معروف دستور میدهد، و از منکر باز میدارد؛ اشیار پاکیزه را برای آنها حلال میشمرد، و ناپاکیها را تحریم می کند؛ و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر میدارد، پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند. ﴿157﴾ بگو: «ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم؛ همان خدایی که حکومت آسمانها و زمین، از آن اوست؛ معبودی جز او نیست؛ زنده میکند و میمیراند؛ پس ایمان بیاورید به خدا و فرستادهاش، آن پیامبر درس نخواندهای که به خدا و کلماتش ایمان دارد؛ و از او پیروی کنید تا هدایت یابید!» ﴿158﴾ و از قوم موسی، گروهی هستند که به سوی حق هدایت میکنند؛ و به حق و عدالت حکم مینمایند. ﴿159﴾
ما آنها را به دوازده گروه -که هر یک شاخهای (از دودمان اسرائیل) بود - تقسیم کردیم. و هنگامی که قوم موسی (در بیابان) از او تقاضای آب کردند، به او وحی فرستادیم که: «عصای خود را بر سنگ بزن!» ناگهان دوازده چشمه از آن بیرون جست؛ آنچنان که هر گروه، چشمه و آبشخور خود را میشناخت. و ابر را بر سر آنها سایبان ساختیم؛ و بر آنها «مَن» و «سَلوی» فرستادیم؛ (و به آنان گفتیم از روزیهای پاکیزهای که به شما دادهایم، بخورید! (و شکر خدا را بجا آورید! آنها نافرمانی و ستم کردند؛ ولی) به ما ستم نکردند، لکن به خودشان ستم مینمودند. ﴿160﴾ و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که به آنها گفته شد: «در این شهر [= بیت المقدّس ] ساکن شوید، و از هر جا (و به هر کیفیت) بخواهید، از آن بخورید (و بهره گیرید)! و بگویید: خداوندا! گناهان ما را بریز! و از درِ (بیت المقدس) با تواضع وارد شوید! که اگر چنین کنید، گناهان شما را میبخشم؛ و نیکوکاران را پاداش بیشتر خواهیم داد.» ﴿161﴾ اما ستمگران آنها، این سخن (و آن فرمانها) را، بغیر آنچه به آنها گفته شده بود، تغییر دادند؛ از اینرو بخاطر ستمی که روا میداشتند، بلایی از آسمان بر آنها فرستادیم (و مجازاتشان کردیم). ﴿162﴾ و از آنها درباره (سرگذشت) شهری که در ساحل دریا بود بپرس! زمانی که آنها در روزهای شنبه، تجاوز (و نافرمانی) خدا میکردند؛ همان هنگام که ماهیانشان، روز شنبه (که روز تعطیل و استراحت و عبادت بود، بر سطح آب،) آشکار میشدند؛ امّا در غیر روز شنبه، به سراغ آنها نمیآمدند؛ این چنین آنها را به چیزی آزمایش کردیم که نافرمانی میکردند! ﴿163﴾
و (به یاد آر) هنگامی را که گروهی از آنها (به گروه دیگر) گفتند: «چرا جمعی (گنهکار) را اندرز میدهید که سرانجام خداوند آنها را هلاک خواهد کرد، یا به عذاب شدیدی گرفتار خواهد ساخت؟! (آنها را به حال خود واگذارید تا نابود شوند!)» گفتند: «(این اندرزها،) برای اعتذار (و رفع مسؤولیت) در پیشگاه پروردگار شماست؛ بعلاوه شاید آنها (بپذیرند، و از گناه باز ایستند، و) تقوا پیشه کنند!» ﴿164﴾ امّا هنگامی که تذکراتی را که به آنها داده شده بود فراموش کردند، (لحظه عذاب فرا رسید؛ و) نهیکنندگان از بدی را رهایی بخشیدیم؛ و کسانی را که ستم کردند، بخاطر نافرمانیشان به عذاب شدیدی گرفتار ساختیم. ﴿165﴾ (آری،) هنگامی که در برابر آنچه از آن نهی شده بودند سرکشی کردند، به آنها گفتیم: «به شکل میمونهایی طردشده در آیید!» ﴿166﴾ و (نیز به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت اعلام کرد: تا دامنه قیامت، کسی را بر آنها مسلّط خواهد ساخت که همواره آنها را در عذاب سختی قرار دهد؛ زیرا پروردگارت مجازاتش سریع، (و در عین حال، نسبت به توبهکاران) آمرزنده و مهربان است. ﴿167﴾ و آنها را در زمین بصورت گروههایی، پراکنده ساختیم؛ گروهی از آنها صالح، و گروهی ناصالحند. و آنها را با نیکیها و بدیها آزمودیم، شاید بازگردند! ﴿168﴾ پس از آنها، فرزندانی جای آنها را گرفتند که وارث کتاب (آسمانی، تورات) شدند؛ (امّا با این حال،) متاع این دنیای پست را گرفته، (بر اطاعت فرمان خدا ترجیح میدهند) و میگویند: «(اگر ما گنهکاریم توبه میکنیم و) بزودی بخشیده خواهیم شد!» اما اگر متاع دیگری همانند آن به دستشان بیفتد، آن را (نیز) میگیرند، (و باز حکم خدا را پشت سر میافکنند.) آیا پیمان کتاب (خدا) از آنها گرفته نشده که بر خدا (دروغ نبندند، و) جز حق نگویند، و آنان بارها آنرا خواندهاند؟! و سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است، آیا نمیفهمید؟! ﴿169﴾ و آنها که به کتاب (خدا) تمسّک جویند، و نماز را برپا دارند، (پاداش بزرگی خواهند داشت؛ زیرا) ما پاداش مصلحان را ضایع نخواهیم کرد! ﴿170﴾
و (نیز به خاطر بیاور) هنگامی که کوه را همچون سایبانی بر فراز آنها بلند کردیم، آنچنان که گمان کردند بر آنان فرود میآمد؛ (و در همین حال، از آنها پیمان گرفتیم و گفتیم آنچه را (از احکام و دستورها) به شما دادهایم، با قوّت (و جدیت) بگیرید! و آنچه در آن است، به یاد داشته باشید، (و عمل کنید،) تا پرهیزگار شوید! ﴿171﴾ و (به خاطر بیاور) زمانی را که پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذریه آنها را برگرفت؛ و آنها را گواه بر خویشتن ساخت؛ (و فرمود «آیا من پروردگار شما نیستم؟» گفتند: «آری، گواهی میدهیم!» (چنین کرد مبادا) روز رستاخیز بگویید: «ما از این، غافل بودیم؛ (و از پیمان فطری توحید بیخبر ماندیم)»! ﴿172﴾ یا بگویید: «پدرانمان پیش از ما مشرک بودند، ما هم فرزندانی بعد از آنها بودیم؛ (و چارهای جز پیروی از آنان نداشتیم؛) آیا ما را به آنچه باطلگرایان انجام دادند مجازات میکنی؟!» ﴿173﴾ این گونه، آیات را توضیح میدهیم؛ و شاید به سوی حق بازگردند (و بدانند ندای توحید در درون جانشان، از روز نخست بوده است)! ﴿174﴾ و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی (سرانجام) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد! ﴿175﴾ و اگر میخواستیم، (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا میبردیم؛ (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستی گرایید، و از هوای نفس پیروی کرد! مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنی، دهانش را باز، و زبانش را برون میآورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند؛ (گویی چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمیشود! (این مثل گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را (برای آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)! ﴿176﴾ چه بد مثلی دارند گروهی که آیات ما را تکذیب کردند؛ و آنها تنها به خودشان ستم مینمودند! ﴿177﴾ آن کس را که خدا هدایت کند، هدایت یافته (واقعی) اوست؛ و کسانی را که (بخاطر اعمالشان) گمراه سازد، زیانکاران (واقعی) آنها هستند! ﴿178﴾
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلها [= عقلها ]یی دارند که با آن (اندیشه نمیکنند، و) نمیفهمند؛ و چشمانی که با آن نمیبینند؛ و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند (چرا که با داشتن همهگونه امکانات هدایت، باز هم گمراهند)! ﴿179﴾ و برای خدا، نامهای نیک است؛ خدا را به آن (نامها) بخوانید! و کسانی را که در اسماء خدا تحریف میکنند (و بر غیر او مینهند، و شریک برایش قائل میشوند)، رها سازید! آنها بزودی جزای اعمالی را که انجام میدادند، میبینند! ﴿180﴾ و از آنها که آفریدیم، گروهی بحق هدایت میکنند، و بحق اجرای عدالت مینمایند. ﴿181﴾ و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جائی که نمیدانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد. ﴿182﴾ و به آنها مهلت میدهم (تا مجازاتشان دردناکتر باشد)؛ زیرا طرح و نقشه من، قوی (و حساب شده) است. (و هیچ کس را قدرت فرار از آن نیست.) ﴿183﴾ آیا فکر نکردند که همنشین آنها [= پیامبر] هیچگونه (اثری از) جنون ندارد؟! (پس چگونه چنین نسبت ناروایی به او میدهند؟!) او فقط بیم دهنده آشکاری است (که مردم را متوجه وظایفشان میسازد). ﴿184﴾ آیا در حکومت و نظام آسمانها و زمین، و آنچه خدا آفریده است، (از روی دقت و عبرت) نظر نیفکندند؟! (و آیا در این نیز اندیشه نکردند که) شاید پایان زندگی آنها نزدیک شده باشد؟! (اگر به این کتاب آسمانی روشن ایمان نیاورند،) بعد از آن به کدام سخن ایمان خواهند آورد؟! ﴿185﴾ هر کس را خداوند (به جرم اعمال زشتش) گمراه سازد، هدایت کنندهای ندارد؛ و آنها را در طغیان و سرکشیشان رها میسازد، تا سرگردان شوند! ﴿186﴾ درباره قیامت از تو سؤال میکنند، کی فرامیرسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هیچکس جز او (نمیتواند) وقت آن را آشکار سازد؛ (اما قیام قیامت، حتی) در آسمانها و زمین، سنگین (و بسیار پر اهمیت) است؛ و جز بطور ناگهانی، به سراغ شما نمیآید!» (باز) از تو سؤال میکنند، چنان که گویی تو از زمان وقوع آن باخبری! بگو: «علمش تنها نزد خداست؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند.» ﴿187﴾
بگو: «من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد؛ (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند؛) و اگر از غیب باخبر بودم، سود فراوانی برای خود فراهم میکردم، و هیچ بدی (و زیانی) به من نمیرسید؛ من فقط بیمدهنده و بشارتدهندهام برای گروهی که ایمان میآورند! (و آماده پذیرش حقند) ﴿188﴾ او خدایی است که (همه) شما را از یک فرد آفرید؛ و همسرش را نیز از جنس او قرار داد، تا در کنار او بیاساید. سپس هنگامی که با او آمیزش کرد، حملی سبک برداشت، که با وجود آن، به کارهای خود ادامه میداد؛ و چون سنگین شد، هر دو از خداوند و پروردگار خود خواستند «اگر فرزند صالحی به ما دهی، از شاکران خواهیم بود!» ﴿189﴾ اما هنگامی که خداوند فرزند صالحی به آنها داد، (موجودات دیگر را در این موهبت مؤثر دانستند؛ و) برای خدا، در این نعمت که به آنها بخشیده بود، همتایانی قائل شدند؛ خداوند برتر است از آنچه همتای او قرار میدهند! ﴿190﴾ آیا موجوداتی را همتای او قرارمیدهند که چیزی را نمیآفرینند، و خودشان مخلوقند. ﴿191﴾ و نمیتوانند آنان را یاری کنند، و نه خودشان را یاری میدهند. ﴿192﴾ و هرگاه آنها را به سوی هدایت دعوت کنید، از شما پیروی نمیکنند؛ و برای شما یکسان است چه آنها را دعوت کنید و چه خاموش باشید؟! ﴿193﴾ آنهایی را که غیر از خدا میخوانید (و پرستش میکنید)، بندگانی همچون خود شما هستند؛ آنها را بخوانید، و اگر راست میگویید باید به شما پاسخ دهند (و تقاضایتان را برآورند)! ﴿194﴾ آیا (آنها حداقل همانند خود شما) پاهایی دارند که با آن راه بروند؟! یا دستهایی دارند که با آن چیزی را بگیرند (و کاری انجام دهند)؟! یا چشمانی دارند که با آن ببینند؟! یا گوشهایی دارند که با آن بشنوند؟! (نه، هرگز، هیچکدام،) بگو: «(اکنون که چنین است،) بتهای خویش را که شریک خدا قرار دادهاید (بر ضد من) بخوانید، و برای من نقشه بکشید، و لحظهای مهلت ندهید، (تا بدانید کاری از آنها ساخته نیست)! ﴿195﴾
ولی و سرپرست من، خدایی است که این کتاب را نازل کرده؛ و او همه صالحان را سرپرستی میکند. ﴿196﴾ و آنهایی را که جز او میخوانید، نمیتوانند یاریتان کنند، و نه (حتی) خودشان را یاری دهند؛ ﴿197﴾ و اگر آنها را به هدایت فرا خوانید، سخنانتان را نمیشنوند! و آنها را میبینی (که با چشمهای مصنوعیشان) به تو نگاه میکنند، اما در حقیقت نمیبینند!» ﴿198﴾ (به هر حال) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکیها دعوت نما، و از جاهلان روی بگردان (و با آنان ستیزه مکن)! ﴿199﴾ و هرگاه وسوسهای از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بر؛ که او شنونده و داناست! ﴿200﴾ پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند. ﴿201﴾ و (ناپرهیزگاران را) برادرانشان (از شیاطین) پیوسته در گمراهی پیش میبرند، و باز نمیایستند! ﴿202﴾ هنگامی که (در نزول وحی تاخیر افتد، و) آیهای برای آنان نیاوری، میگویند: «چرا خودت (از پیش خود) آن را برنگزیدی؟!» بگو: «من تنها از چیزی پیروی میکنم که بر من وحی میشود؛ این وسیله بینایی از طرف پروردگارتان، و مایه هدایت و رحمت است برای جمعیّتی که ایمان میآورند. ﴿203﴾ هنگامی که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهید و خاموش باشید؛ شاید مشمول رحمت خدا شوید! ﴿204﴾ پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن؛ و از غافلان مباش! ﴿205﴾ آنها که (در مقام قرب) نزد پروردگار تو هستند، (هیچگاه) از عبادتش تکبر نمیورزند، و او را تسبیح میگویند، و برایش سجده میکنند. ﴿206﴾
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر از تو درباره انفال [= غنایم، و هرگونه مال بدون مالک مشخص] سؤال میکنند ؛ بگو: «انفال مخصوص خدا و پیامبر است؛ پس، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و خصومتهایی را که در میان شماست، آشتی دهید! و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید! ﴿1﴾ مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد؛ و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میگردد؛ و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. ﴿2﴾ آنها که نماز را برپا میدارند؛ و از آنچه به آنها روزی دادهایم، انفاق میکنند. ﴿3﴾ (آری،) مؤمنان حقیقی آنها هستند؛ برای آنان درجاتی (مهم) نزد پروردگارشان است؛ و برای آنها، آمرزش و روزی بینقص و عیب است. ﴿4﴾ همانگونه که خدا تو را بحق از خانه (به سوی میدان بدر،) بیرون فرستاد، در حالی که گروهی از مؤمنان ناخشنود بودند (؛ولی سرانجامش پیروزی بود! ناخشنودی عدهای از چگونگی تقسیم غنایم بدر نیز چنین است)! ﴿5﴾ آنها پس از روشن شدن حق، باز با تو مجادله میکردند؛ (و چنان ترس و وحشت آنها را فراگرفته بود، که) گویی به سوی مرگ رانده میشوند، و آن را با چشم خود مینگرند! ﴿6﴾ و (به یاد آرید) هنگامی را که خداوند به شما وعده داد که یکی از دو گروه [= کاروان تجاری قریش، یا لشکر مسلح آنها] نصیب شما خواهد بود؛ و شما دوست میداشتید که کاروان (غیر مسلح) برای شما باشد (و بر آن پیروز شوید)؛ ولی خداوند میخواهد حق را با کلمات خود تقویت، و ریشه کافران را قطع کند؛ (از این رو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت، و آن پیروزی بزرگ نصیبتان شد.) ﴿7﴾ تا حق را تثبیت کند، و باطل را از میان بردارد، هر چند مجرمان کراهت داشته باشند. ﴿8﴾
(به خاطر بیاورید) زمانی را (که از شدت ناراحتی در میدان بدر،) از پروردگارتان کمک میخواستید؛ و او خواسته شما را پذیرفت (و گفت): من شما را با یکهزار از فرشتگان، که پشت سر هم فرود میآیند، یاری میکنم. ﴿9﴾ ولی خداوند، این را تنها برای شادی و اطمینان قلب شما قرار داد؛ وگرنه، پیروزی جز از طرف خدا نیست؛ خداوند توانا و حکیم است! ﴿10﴾ و (یاد آورید) هنگامی را که خواب سبکی که مایه آرامش از سوی خدا بود، شما را فراگرفت؛ و آبی از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را با آن پاک کند؛ و پلیدی شیطان را از شما دور سازد؛ و دلهایتان را محکم، و گامها را با آن استوار دارد! ﴿11﴾ و (به یاد آر) موقعی را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: «من با شما هستم؛ کسانی را که ایمان آوردهاند، ثابت قدم دارید! بزودی در دلهای کافران ترس و وحشت میافکنم؛ ضربهها را بر بالاتر از گردن (بر سرهای دشمنان) فرود آرید! و همه انگشتانشان را قطع کنید! ﴿12﴾ این بخاطر آن است که آنها با خدا و پیامبرش (ص) دشمنی ورزیدند؛ و هر کس با خدا و پیامبرش دشمنی کند، (کیفر شدیدی میبیند؛) و خداوند شدید العقاب است! ﴿13﴾ این (مجازات دنیا) را بچشید! و برای کافران، مجازات آتش (در جهان دیگر) خواهد بود! ﴿14﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که با انبوه کافران در میدان نبرد روبهرو شوید، به آنها پشت نکنید (و فرار ننمایید)! ﴿15﴾ و هر کس در آن هنگام به آنها پشت کند -مگر آنکه هدفش کنارهگیری از میدان برای حمله مجدد، و یا به قصد پیوستن به گروهی (از مجاهدان) بوده باشد- (چنین کسی) به غضب خدا گرفتار خواهد شد؛ و جایگاه او جهنم، و چه بد جایگاهی است! ﴿16﴾
این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت! و این تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت! و خدا میخواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست. ﴿17﴾ سرنوشت مؤمنان و کافران، همان بود که دیدید! و خداوند سستکننده نقشههای کافران است. ﴿18﴾ اگر شما فتح و پیروزی میخواهید، پیروزی به سراغ شما آمد! و اگر (از مخالفت) خودداری کنید، برای شما بهتر است! و اگر بازگردید، ما هم باز خواهیم گشت؛ و جمعیت شما هر چند زیاد باشد، شما را (از یاری خدا) بینیاز نخواهد کرد؛ و خداوند با مؤمنان است! ﴿19﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا و پیامبرش را اطاعت کنید؛ و سرپیچی ننمایید در حالی که (سخنان او را) میشنوید! ﴿20﴾ و همانند کسانی نباشید که میگفتند: «شنیدیم!» ولی در حقیقت نمیشنیدند! ﴿21﴾ بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالی هستند که اندیشه نمیکنند. ﴿22﴾ و اگر خداوند خیری در آنها میدانست، (حرف حق را) به گوش آنها میرساند؛ ولی (با این حال که دارند،) اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپیچی کرده و روگردان میشوند. ﴿23﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید! ﴿24﴾ و از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمیرسد؛ (بلکه همه را فرا خواهد گرفت؛ چرا که دیگران سکوت اختیار کردند.) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد! ﴿25﴾
و به خاطر بیاورید هنگامی را که شما در روی زمین، گروهی کوچک و اندک و زبون بودید؛ آنچنان که میترسیدید مردم شما را بربایند! ولی او شما را پناه داد؛ و با یاری خود تقویت کرد؛ و از روزیهای پاکیزه بهرهمند ساخت؛ شاید شکر نعمتش را بجا آورید! ﴿26﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالی که میدانید (این کار، گناه بزرگی است)! ﴿27﴾ و بدانید اموال و اولاد شما، وسیله آزمایش است؛ و (برای کسانی که از عهده امتحان برآیند،) پاداش عظیمی نزد خداست! ﴿28﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای شما وسیلهای جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمیدهد؛ (روشنبینی خاصّی که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت؛) و گناهانتان را میپوشاند؛ و شما را میزمرزد؛ و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است! ﴿29﴾ (به خاطر بیاور) هنگامی را که کافران نقشه میکشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکّه) خارج سازند؛ آنها چاره میاندیشیدند (و نقشه میکشیدند)، و خداوند هم تدبیر میکرد؛ و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است! ﴿30﴾ و هنگامی که آیات ما بر آنها خوانده میشود، میگویند: «شنیدیم؛ (چیز مهمّی نیست؛) ما هم اگر بخواهیم مثل آن را میگوییم؛ اینها همان افسانههای پیشینیان است!» (ولی دروغ میگویند، و هرگز مثل آن را نمیآورند.) ﴿31﴾ و (به خاطر بیاور) زمانی را که گفتند: «پروردگارا! اگر این حق است و از طرف توست، بارانی از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! یا عذاب دردناکی برای ما بفرست!» ﴿32﴾ ولی (ای پیامبر!) تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد؛ و (نیز) تا استغفار میکنند، خدا عذابشان نمیکند. ﴿33﴾
چرا خدا آنها را مجازات نکند، با اینکه از (عبادت موحدّان در کنار) مسجد الحرام جلوگیری میکنند در حالی که سرپرست آن نیستند؟! سرپرست آن، فقط پرهیزگارانند؛ ولی بیشتر آنها نمیدانند. ﴿34﴾ (آنها که مدّعی هستند ما هم نماز داریم،) نمازشان نزد خانه (خدا)، چیزی جز «سوت کشیدن» «کف زدن» نبود؛ پس بچشید عذاب (الهی) را بخاطر کفرتان! ﴿35﴾ آنها که کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج میکنند؛ آنان این اموال را (که برای به دست آوردنش زحمت کشیدهاند، در این راه) مصرف میکنند، امّا مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد؛ و سپس شکست خواهند خورد؛ و (در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد. ﴿36﴾ (اینها همه) بخاطر آن است که خداوند (میخواهد) ناپاک را از پاک جدا سازد، و ناپاکها را روی هم بگذارد، و همه را متراکم سازد، و یکجا در دوزخ قرار دهد؛ و اینها هستند زیانکاران! ﴿37﴾ به آنها که کافر شدند بگو: «چنانچه از مخالفت باز ایستند، (و ایمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد؛ و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنّت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جاری میشود (؛و حکم نابودی آنان صادر میگردد). ﴿38﴾ و با آنها پیکار کنید، تا فتنه [= شرک و سلب آزادی] برچیده شود، و دین (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد! و اگر آنها (از راه شرک و فساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خودداری کنند، (خداوند آنها را میپذیرد؛) خدا به آنچه انجام میدهند بیناست. ﴿39﴾ و اگر سرپیچی کنند، بدانید (ضرری به شما نمیرسانند؛) خداوند سرپرست شماست! چه سرپرست خوبی! و چه یاور خوبی! ﴿40﴾
بدانید هرگونه غنیمتی به دست آورید، خمس آن برای خدا، و برای پیامبر، و برای ذیالقربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل، روز درگیری دو گروه (باایمان و بیایمان) [= روز جنگ بدر] نازل کردیم، ایمان آوردهاید؛ و خداوند بر هر چیزی تواناست! ﴿41﴾ در آن هنگام که شما در طرف پایین بودید، و آنها در طرف بالأ (و دشمن بر شما برتری داشت؛) و کاروان (قریش)، پایین تر از شما بود؛ (و وضع چنان سخت بود که) اگر با یکدیگر وعده میگذاشتید (که در میدان نبرد حاضر شوید)، در انجام وعده خود اختلاف میکردید؛ ولی (همه اینها) برای آن بود که خداوند، کاری را که میبایست انجام شود، تحقّق بخشد؛ تا آنها که هلاک (و گمراه) میشوند، از روی اتمام حجّت باشد؛ و آنها که زنده میشوند (و هدایت مییابند)، از روی دلیل روشن باشد؛ و خداوند شنوا و داناست. ﴿42﴾ در آن هنگام که خداوند تعداد آنها را در خواب به تو کم نشان داد؛ و اگر فراوان نشان میداد، مسلّماً سست میشدید؛ و (درباره شروع جنگ با آنها) کارتان به اختلاف میکشید؛ ولی خداوند (شما را از شرّ اینها) سالم نگه داشت؛ خداوند به آنچه درون سینههاست، داناست. ﴿43﴾ و در آن هنگام (که در میدان نبرد،) با هم روبهرو شدید، آنها را به چشم شما کم نشان میداد؛ و شما را (نیز) به چشم آنها کم مینمود؛ تا خداوند، کاری را که میبایست انجام گیرد، صورت بخشد؛ (شما نترسید و اقدام به جنگ کنید، آنها هم وحشت نکنند و حاضر به جنگ شوند، و سرانجام شکست بخورند!) و همه کارها به خداوند باز میگردد. ﴿44﴾ ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید! ﴿45﴾
و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است! ﴿46﴾ و مانند کسانی نباشید که از روی هوی پرستی و غرور و خودنمایی در برابر مردم، از سرزمین خود به (سوی میدان بدر) بیرون آمدند؛ و (مردم را) از راه خدا بازمیداشتند؛ (و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل میکنند، احاطه (و آگاهی) دارد! ﴿47﴾ و (به یاد آور) هنگامی را که شیطان، اعمال آنها [= مشرکان] را در نظرشان جلوه داد، و گفت: «امروز هیچ کس از مردم بر شما پیروز نمیگردد! و من، همسایه (و پناهدهنده) شما هستم!» امّا هنگامی که دو گروه (کافران، و مؤمنان مورد حمایت فرشتگان) در برابر یکدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما (دوستان و پیروانم) بیزارم! من چیزی میبینم که شما نمیبینید؛ من از خدا میترسم، خداوند شدیدالعقاب است!» ﴿48﴾ و هنگامی را که منافقان، و آنها که در دلهایشان بیماری است میگفتند: «این گروه (مسلمانان) را دینشان مغرور ساخته است.» (آنها نمیدانستند که) هر کس بر خدا توکّل کند، (پیروز میگردد؛) خداوند قدرتمند و حکیم است! ﴿49﴾ و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند بچشید عذاب سوزنده را (،به حال آنان تأسف خواهی خورد)! ﴿50﴾ این، در مقابل کارهایی است که از پیش فرستادهاید؛ و خداوند نسبت به بندگانش، هرگز ستم روا نمیدارد! ﴿51﴾ (حال این گروه مشرکان،) همانند حال نزدیکان فرعون، و کسانی است که پیش از آنان بودند؛ آنها آیات خدا را انکار کردند؛ خداوند هم آنان را به گناهانشان کیفر داد؛ خداوند قوی، و کیفرش شدید است ﴿52﴾
این، بخاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر نمیدهد؛ جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند؛ و خداوند، شنوا و داناست! ﴿53﴾ این، (درست) شبیه (حال) فرعونیان و کسانی است که پیش از آنها بودند؛ آیات پروردگارشان را تکذیب کردند؛ ما هم بخاطر گناهانشان، آنها را هلاک کردیم، و فرعونیان را غرق نمودیم؛ و همه آنها ظالم (و ستمگر) بودند! ﴿54﴾ به یقین، بدترین جنبندگان نزد خدا، کسانی هستند که کافر شدند و ایمان نمیآورند. ﴿55﴾ همان کسانی که با آنها پیمان بستی؛ سپس هر بار عهد و پیمان خود را میشکنند؛ و (از پیمان شکنی و خیانت،) پرهیز ندارند. ﴿56﴾ اگر آنها را در (میدان) جنگ بیابی، آنچنان به آنها حمله کن که جمعیّتهایی که پشت سر آنها هستند، پراکنده شوند؛ شاید متذکّر گردند (و عبرت گیرند)! ﴿57﴾ و هرگاه (با ظهور نشانههایی،) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را شکسته، حمله غافلگیرانه کنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمانشان لغو شده است؛ زیرا خداوند، خائنان را دوست نمیدارد! ﴿58﴾ آنها که راه کفر پیش گرفتند، گمان نکنند (با این اعمال،) پیش بردهاند (و از قلمرو کیفر ما، بیرون رفتهاند)! آنها هرگز ما را ناتوان نخواهند کرد! ﴿59﴾ هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد! ﴿60﴾ و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآی؛ و بر خدا توکّل کن، که او شنوا و داناست! ﴿61﴾
و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است؛ او همان کسی است که تو را، با یاری خود و مؤمنان، تقویت کرد... ﴿62﴾ و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف میکردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمیتوانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است! ﴿63﴾ ای پیامبر! خداوند و مؤمنانی که از تو پیروی میکنند، برای حمایت تو کافی است (؛فقط بر آنها تکیه کن)! ﴿64﴾ ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه میکنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز میگردند؛ چرا که آنها گروهی هستند که نمیفهمند! ﴿65﴾ هم اکنون خداوند به شما تخفیف داد، و دانست که در شما ضعفی است؛ بنابراین، هرگاه یکصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند؛ و اگر یکهزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند کرد! و خدا با صابران است! ﴿66﴾ هیچ پیامبری حق ندارد اسیرانی (از دشمن) بگیرد تا کاملاً بر آنها پیروز گردد (؛و جای پای خود را در زمین محکم کند)! شما متاع ناپایدار دنیا را میخواهید؛ (و مایلید اسیران بیشتری بگیرید، و در برابر گرفتن فدیه آزاد کنید؛ ولی خداوند، سرای دیگر را (برای شما) میخواهد؛ و خداوند قادر و حکیم است! ﴿67﴾ اگر فرمان سابق خدا نبود (که بدون ابلاغ، هیچ امّتی را کیفر ندهد)، بخاطر چیزی [= اسیرانی] که گرفتید، مجازات بزرگی به شما میرسید. ﴿68﴾ از آنچه به غنیمت گرفتهاید، حلال و پاکیزه بخورید؛ و از خدا بپرهیزید؛ خداوند آمرزنده و مهربان است! ﴿69﴾
ای پیامبر! به اسیرانی که در دست شما هستند بگو: «اگر خداوند، خیری در دلهای شما بداند، (و نیّات پاکی داشته باشید،) بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما میدهد؛ و شما را میبخشد؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است!» ﴿70﴾ امّا اگر بخواهند با تو خیانت کنند، (تازگی ندارد) آنها پیش از این (نیز) به خدا خیانت کردند؛ و خداوند (شما را) بر آنها پیروز کرد؛ خداوند دانا و حکیم است! ﴿71﴾ کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنها یاران یکدیگرند؛ و آنها که ایمان آوردند و مهاجرت نکردند، هیچ گونه ولایت [= دوستی و تعّهدی] در برابر آنها ندارید تا هجرت کنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یاری طلبند، بر شماست که آنها را یاری کنید، جز بر ضدّ گروهی که میان شما و آنها، پیمان (ترک مخاصمه) است؛ و خداوند به آنچه عمل میکنید، بیناست! ﴿72﴾ کسانی که کافر شدند، اولیاء (و یاوران و مدافعان) یکدیگرند؛ اگر (این دستور را) انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در زمین روی میدهد. ﴿73﴾ و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنان حقیقیاند؛ برای آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزی شایستهای است. ﴿74﴾ و کسانی که بعداً ایمان آوردند و هجرت کردند و با شما جهاد نمودند، از شما هستند؛ و خویشاوندان نسبت به یکدیگر، در احکامی که خدا مقرّر داشته، (از دیگران) سزاوارترند؛ خداوند به همه چیز داناست. ﴿75﴾