Man$ouR
مدیر کل انجمن
- تاریخ ثبتنام
- Oct 4, 2013
- ارسالیها
- 1,255
- پسندها
- 2,050
- امتیازها
- 114
- محل سکونت
- برزیل
- دل نوشته
- آدم خوبی باش ولی وقتتو برا اثباتش به دیگران تلف نکن
اعتبار :
[h=2] از صفحه اجتماعي محمد پورغلامي
[/h]
وثوق الدوله: «شنیدهام شما با قرارداد تنظیمی (قرارداد 1919) بین ما و دولت انگلیس مخالفت کردهاید!»
سید حسن مدرس: «بله.»
وثوقالدوله: «آیا قرارداد را خواندهاید؟»
مدرس: «نه!»
وثوقالدوله با تعجب جواب داد: «پس به چه دلیل مخالفید؟»
مدرس: «قسمتی از قرارداد را برای من خواندهاند، جملهی اولش که نوشته بودید دولت انگلیس استقلال ما را به رسمیت شناخته است، آقا! انگلیس کیست که استقلال ما را به رسمیت بشناسد؟ آقای وثوق! چرا شما این قدر ضعیف هستید!»
وثوقالدوله که دستپاچه شده بود گفت: «آقا به ما پول دادهاند!»
سید فریاد زد: «آقای وثوق الدوله، شما اشتباه کردهاید، ایران را ارزان فروختید!»
[/h]
وثوق الدوله: «شنیدهام شما با قرارداد تنظیمی (قرارداد 1919) بین ما و دولت انگلیس مخالفت کردهاید!»
سید حسن مدرس: «بله.»
وثوقالدوله: «آیا قرارداد را خواندهاید؟»
مدرس: «نه!»
وثوقالدوله با تعجب جواب داد: «پس به چه دلیل مخالفید؟»
مدرس: «قسمتی از قرارداد را برای من خواندهاند، جملهی اولش که نوشته بودید دولت انگلیس استقلال ما را به رسمیت شناخته است، آقا! انگلیس کیست که استقلال ما را به رسمیت بشناسد؟ آقای وثوق! چرا شما این قدر ضعیف هستید!»
وثوقالدوله که دستپاچه شده بود گفت: «آقا به ما پول دادهاند!»
سید فریاد زد: «آقای وثوق الدوله، شما اشتباه کردهاید، ایران را ارزان فروختید!»