♔ŠĦДĦДB♔
مــدیـر بـازنشـسـتـه
- تاریخ ثبتنام
- Aug 2, 2013
- ارسالیها
- 5,570
- پسندها
- 1,239
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- اهواز
- تخصص
- چت كردن
- دل نوشته
- زندگي هميشه برخلاف ارزوهايم گذشت.....
- بهترین اخلاقم
- زودرنج
اعتبار :
من یه دردَم:
من یه ایرانی، افغانی، ترک، آمریکاییام. --- یه روسام، عربام، چینییام، آفریقاییام.
من یه یهودی، زرتشتی، مسیحی، بهاییام. --- هندو، مسلمونام و بیمذهبام و بوداییام.
یه ایرانیام که صفا و سادگی رسمَمه. --- یه افغانیام که تاریخَم پُر از ستمه.
یه کُردَم که رفیقَم کوه و تفنگه. --- یه فلسطینام که چهل- پنجاه سال تو جنگه.
یه آفریقاییِ سیاه، مثلِ عمقِ جنگل؛ --- اونی که رفتار میشه باهاش مثِّ انگل.
یه آلمانیام که از نازیها سیلی خورده؛ --- یه حزب که واسه جنایتِش آبرومو برده.
یه آمریکایی که دستتودستِ عراقیا --- گریه کردیم تو این جنگ و مرگ و غوغا.
یه اشکِ قشنگ از چشمِ یه تبّتی --- که میسوزه تو حسرتِ آزادیِ مملکتی.
یه ایرانیام که پرچمَمو گم کردم --- وسطِ اینهمه اسم و رسم سردرگمام.
به هر شکل و لباس و زبون، تو هر مملکتیام، --- بهنامِ عشق و آزادی و انسان و حیثیّتَم،
به اینکه همه مثلِ همایم و فقط این یه اصله، --- بهنامِ انسانیّت که زیباترین رسمه، (2)
(من یه دردِ مشترکام، فریادکن منو! --- دیوارو بشکن و بیرون بزن از این تن و
رها شو! رها شو! تو وسعتِ دنیا رها شو! --- با هر رنگِ پوستی و زبونی همصدا شو!) (2)
واسه روزی که تمومِ زندونا ویرون شن --- و چشمِ مادرا واسه بچّهها گریون نشن
و روحِ قشنگِ هیچ زنی لگدمال نشه، --- غیرتِ پُرمعنیِ مردها پایمال نشه
و هیچ سری بالای دار نره واسه عقیدهش، --- زنی از ترسِ خونواده نسوزه تو آتش،
روزی که زندگیِ هیچ کسی تفتیش نشه، --- ملاکِ اعتقاد و ایمان تسبیح و ریش نشه،
روزی که آزادی تو خیابونه، همه برابر؛ --- زن و مرد و کوچیک و بزرگ، خواهر و برادر،
روزی که همه جا توی صلح و آزادیه، --- قدمبهقدم باغ و درخت و آبادیه،
لحظهای که شاید دوباره انسان معنی بشه، --- تمومِ این شعارای قشنگ عینی بشه،
لحظهای که میرسه، شاید، ولی من نیستم، --- من خیلی زودتر از اونچه فِک کنی، میمیرم،
ولی تو بمون و بهیادِ شاهین پرواز کن! --- پنجرههای ذهنِتو رو به دنیا باز کن!
بهجای من بخون و بخند و نفس بکش! --- تو هر لحظه - اگه شد- این سرودو آواز کن!
بذار کوه پیشِ مرامِت تعظیم کنه، --- آسمون بارونو با اشکِ تو تنظیم کنه!
بذار واسه یه بار شده، آدم آدم شه، --- مثِ استعارهای از شعرای سادهم شه! (2)
من یه ایرانی، افغانی، ترک، آمریکاییام. --- یه روسام، عربام، چینییام، آفریقاییام.
من یه یهودی، زرتشتی، مسیحی، بهاییام. --- هندو، مسلمونام و بیمذهبام و بوداییام.
یه ایرانیام که صفا و سادگی رسمَمه. --- یه افغانیام که تاریخَم پُر از ستمه.
یه کُردَم که رفیقَم کوه و تفنگه. --- یه فلسطینام که چهل- پنجاه سال تو جنگه.
یه آفریقاییِ سیاه، مثلِ عمقِ جنگل؛ --- اونی که رفتار میشه باهاش مثِّ انگل.
یه آلمانیام که از نازیها سیلی خورده؛ --- یه حزب که واسه جنایتِش آبرومو برده.
یه آمریکایی که دستتودستِ عراقیا --- گریه کردیم تو این جنگ و مرگ و غوغا.
یه اشکِ قشنگ از چشمِ یه تبّتی --- که میسوزه تو حسرتِ آزادیِ مملکتی.
یه ایرانیام که پرچمَمو گم کردم --- وسطِ اینهمه اسم و رسم سردرگمام.
به هر شکل و لباس و زبون، تو هر مملکتیام، --- بهنامِ عشق و آزادی و انسان و حیثیّتَم،
به اینکه همه مثلِ همایم و فقط این یه اصله، --- بهنامِ انسانیّت که زیباترین رسمه، (2)
(من یه دردِ مشترکام، فریادکن منو! --- دیوارو بشکن و بیرون بزن از این تن و
رها شو! رها شو! تو وسعتِ دنیا رها شو! --- با هر رنگِ پوستی و زبونی همصدا شو!) (2)
واسه روزی که تمومِ زندونا ویرون شن --- و چشمِ مادرا واسه بچّهها گریون نشن
و روحِ قشنگِ هیچ زنی لگدمال نشه، --- غیرتِ پُرمعنیِ مردها پایمال نشه
و هیچ سری بالای دار نره واسه عقیدهش، --- زنی از ترسِ خونواده نسوزه تو آتش،
روزی که زندگیِ هیچ کسی تفتیش نشه، --- ملاکِ اعتقاد و ایمان تسبیح و ریش نشه،
روزی که آزادی تو خیابونه، همه برابر؛ --- زن و مرد و کوچیک و بزرگ، خواهر و برادر،
روزی که همه جا توی صلح و آزادیه، --- قدمبهقدم باغ و درخت و آبادیه،
لحظهای که شاید دوباره انسان معنی بشه، --- تمومِ این شعارای قشنگ عینی بشه،
لحظهای که میرسه، شاید، ولی من نیستم، --- من خیلی زودتر از اونچه فِک کنی، میمیرم،
ولی تو بمون و بهیادِ شاهین پرواز کن! --- پنجرههای ذهنِتو رو به دنیا باز کن!
بهجای من بخون و بخند و نفس بکش! --- تو هر لحظه - اگه شد- این سرودو آواز کن!
بذار کوه پیشِ مرامِت تعظیم کنه، --- آسمون بارونو با اشکِ تو تنظیم کنه!
بذار واسه یه بار شده، آدم آدم شه، --- مثِ استعارهای از شعرای سادهم شه! (2)