mosTafa
مـدیـر ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Sep 15, 2013
- ارسالیها
- 5,132
- پسندها
- 4,080
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- مشهد
- تخصص
- انتخاب آدم اشتباهی
- دل نوشته
- لیاقت ش رو نداشت ...
- بهترین اخلاقم
- احمق م
اعتبار :
یک دانشجوی دختربا موهای قرمز که از چهره*اش پیداست آلمانی است، سینی غذایش را تحویل می*گیرد و سرمیز می*نشیند و سپس یادش می*افتد که کارد و چنگال برنداشته، و بلند می*شود تا آنهارا بیاورد اما وقتی برمی*گردد، با شگفتی مشاهده می*کند که یک مرد سیاه*پوست،احتمالا اهل ناف آفریقا (با توجه …به قیافه*اش)، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرفغذای اوست !!!
بلافاصله پس ازدیدن این صحنه، زن جوان سرگشتگی و عصبانیت را در وجود خودش احساس می*کند اما به*سرعتافکارش را تغییر می*دهد و فرض را بر این می*گیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا درزمینۀ اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست.
او حتی این راهم در نظر می*گیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعدۀ غذایی*اش را ندارد.
در هر حال،تصمیم می*گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند.
جوان آفریقایینیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ می*دهد !
دختر آلمانی سعیمی*کند کاری کند؛ این*که غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود.
به این ترتیب،مرد سالاد را می*خورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمی*دارند، و یکیاز آنها ماست را می*خورد و دیگری پای میوه را.
همۀ این کارهاهمراه با لبخندهای دوستانه است؛ مرد با کمرویی و زن راحت، دلگرم*کننده و بامهربانی لبخند می*زنند.
آنها ناهارشانرا تمام می*کنند…
زن آلمانی بلندمی*شود تا قهوه بیاورد و اینجاست که پشت سر مرد سیاه*پوست، کاپشن خودش را آویزانروی پشتی صندلی می*بیند، و ظرف غذایش را که دست*نخورده روی میز مانده است….
هیچ گاه زودقضاوت نکنید