می*گوید: «چگونه با دختر هفده*ساله*ام رفتار کنم؟»
مادری می*پرسد: «چگونه با دختر پانزده ساله*ام حرف بزنم؟»، «چگونه می*توانم به دخترم کمک کنم که به*درستی با احساس*ها و عواطفش روبه*رو گردد؟» و …
محبت، بال پرواز در کودکان
کودک از زمانی که به دنیا می*آید، دارای غریزه*ها و تمایل*هایی می*باشد که برخی از آنها، بالقوه *هستند و مانند آتش زیرخاکستر به وقت خود، فعلیت پیدا می*کنند . مانند ثروت*اندوزی، امورجنسی و …
برخی دیگر از تمایل*های کودک، بالفعل هستند یعنی پس از تولد، رشد ونمو می*کنند مانند خوردن، گریه کردن، خوابیدن و …
کودک در رحم مادر، به*طور کامل، متوجه کردار، گفتار و هیجان های بیرون، از طریق شریان*های حیاتی مادر می*باشد. پس از تولد نیز به*طور کامل، در معرض کردار و رفتار اطرافیان قرار می*گیرد و از سن دو سالگی به بعد، آماده*ی بهره*برداری می*شود . بنابراین، دست نوازش پدر و مادر به*ویژه پدر برای او، دارای اهمیت است.
توصیه می*شود مادران و پدران، کودکان را بر سینه بفشارند تا ضربان قلب آنان با ضربان قلب کودک، درهم آمیخته شود و گرمی و حرارت محبت را لمس کنند.
آیا روش*های تربیتی دختران با پسران تفاوت دارد؟
پدر و مادر باید بدانند از آن جایی که تمایل پسران با دختران فرق می*کند، در برخی مسائل هم تفاوت دارند . نباید فراموش کرد که پسران، رفتار با جنس مخالف را از مادر می*آموزند و دختران از پدر یاد می*گیرند. بنابراین، اگر پدری طبیعت وجودی دختر خردسالی را نشناسد و آن*طور که خودش می*خواهد، با او رفتار کند، این مساله بین پدر و دختر، فاصله می*اندازد.
دختران نیاز دارند کسی به صحبت*های*شان گوش دهد نه اینکه بدون شنیدن احساس*های*شان، از ابتدا راه*حل ارائه شود. درباره*ی پسران نیز مادران با مشکل مواجه می*شوند زیرا پسران حتی اگر کوچک باشند،اعتماد به نفس را در این می*بینند که خودشان از عهده*ی مشکل*های*شان برآیند و نیاز به کمک بیش از حد یا ناز و نوازش ندارند.
درک رفتار
برخی از ما به*طورکلی انتظار داریم که دختران در کارها همراهی*مان کنند و پسران، یاغی و تنبل باشند، دختران را همیشه تشویق می*کنیم که به مادران*شان کمک کنند اما از پسران، انتظار کمک نداریم .
فرزندان*تان را آن*طور که هستند، بپذیرید، نه آن*گونه که می*توانند باشند .
اگر می*خواهیم فرزندان*مان، خود را انسان*هایی با ارزش تصور کنند ، باید آنان را با تمام کاستی*های*شان بپذیریم. ما باور داریم که برای فرزندان*مان، ارزش قائلیم و گاهی نیز آن را بازگو می*کنیم اما بیش*تر وقت*ها، رفتار ما با گفتارمان تناسب ندارد. ما باید به آنان ثابت کنیم بدون توجه به این*که چگونه عمل می*کنند، برای آنان به عنوان یک فرد، ارزش قائلیم.
روبه*رو شدن با یک دختر خشمگین
وقتی دختری از روی خشم، مادرش را بی*ارزش می*خواند، به احتمال* زیاد به علت خشمی* است که او نسبت به خود، احساس می*کند. از این*رو، این احساس را روی مادرش، فرافکنی می*کند. بیش*تر مواقع، وقتی یک دختر نوجوان، عصبانی می*شود، نه تنها با آشوب هورمون*ها و احساس*هایش روبه*روست، بلکه احساس بی*ارزشی می*کند. دختر نوجوان در این سن و سال، با یک به هم*ریختگی درونی و بیرونی روبه*ورست. این احساس را که به او دست داده، دوست ندارد و به همین دلیل، احساس خود را روی مادرش، فرافکنی می*کند. مادری که به او اعتماد دارد، او را می*شناسد و به شکلی عمیق، او را درک می*کند.
مادر یک دختر نوجوان باید صبر و شکیبایی زیادی داشته باشد . باید دیدگاهی وسیع داشته باشد و او را به شکلی که لازم است، درک* کند. مادر می*تواند اعتماد و اطمینان دخترش را نسبت به خود، بیش*تر کند و برای رسیدن به این مهم، لازم است که سرنخ*های احساسی و عاطفی او را پیدا کند.
مادر مدیر و دانا، خشم دخترش را در این مرحله از زندگی، به حساب در حال رشد بودن او می*گذارد. البته گاهی وقت*ها مادر باید به دخترش بیاموزد که خشمش را کنترل کند. اینکه بیاموزیم خود را کنترل کنیم، بخشی از برنامه*ی رسیدن به بلوغ و بزرگی است.
مواقعی هست که باید بگذارید دخترتان فریاد بکشد. احساس*های ناخوشایندش را آنقدر تخلیه کند تا به آرامش برسد. در بسیاری از مواقع، وقتی دختر به شدت خشمگین می*شود، بهتر است مادرش از صحنه بیرون برود و بگوید: «من نمی*توانم حرف*های تو را تحمل کنم. بهتر است که نیم ساعت، تنها بمانم.» اگر ترک کردن اتاق، امکان*پذیر نباشد، شاید چند ثانیه سکوت، نتیجه*ی دلخواهی بدهد.
تغییر کردن با دختران*مان
برای آنکه در دوران نوجوانی دخترمان، به او نزدیک*تر بمانیم، باید در کنار او و با او تغییر کنیم. این بدان معناست که روش*های مقتدرانه را کنار بگذاریم و رفتاری دوستانه*تر در قبال دخترمان در پیش بگیریم.
برای آنکه به دختران*مان نزدیک*تر شویم، لازم است به آنان، آزادی بیش*تری بدهیم و مسوولیت*های جدیدی را به آنان واگذار نماییم.
مادری می*پرسد: «چگونه با دختر پانزده ساله*ام حرف بزنم؟»، «چگونه می*توانم به دخترم کمک کنم که به*درستی با احساس*ها و عواطفش روبه*رو گردد؟» و …
محبت، بال پرواز در کودکان
کودک از زمانی که به دنیا می*آید، دارای غریزه*ها و تمایل*هایی می*باشد که برخی از آنها، بالقوه *هستند و مانند آتش زیرخاکستر به وقت خود، فعلیت پیدا می*کنند . مانند ثروت*اندوزی، امورجنسی و …
برخی دیگر از تمایل*های کودک، بالفعل هستند یعنی پس از تولد، رشد ونمو می*کنند مانند خوردن، گریه کردن، خوابیدن و …
کودک در رحم مادر، به*طور کامل، متوجه کردار، گفتار و هیجان های بیرون، از طریق شریان*های حیاتی مادر می*باشد. پس از تولد نیز به*طور کامل، در معرض کردار و رفتار اطرافیان قرار می*گیرد و از سن دو سالگی به بعد، آماده*ی بهره*برداری می*شود . بنابراین، دست نوازش پدر و مادر به*ویژه پدر برای او، دارای اهمیت است.
توصیه می*شود مادران و پدران، کودکان را بر سینه بفشارند تا ضربان قلب آنان با ضربان قلب کودک، درهم آمیخته شود و گرمی و حرارت محبت را لمس کنند.
آیا روش*های تربیتی دختران با پسران تفاوت دارد؟
پدر و مادر باید بدانند از آن جایی که تمایل پسران با دختران فرق می*کند، در برخی مسائل هم تفاوت دارند . نباید فراموش کرد که پسران، رفتار با جنس مخالف را از مادر می*آموزند و دختران از پدر یاد می*گیرند. بنابراین، اگر پدری طبیعت وجودی دختر خردسالی را نشناسد و آن*طور که خودش می*خواهد، با او رفتار کند، این مساله بین پدر و دختر، فاصله می*اندازد.
دختران نیاز دارند کسی به صحبت*های*شان گوش دهد نه اینکه بدون شنیدن احساس*های*شان، از ابتدا راه*حل ارائه شود. درباره*ی پسران نیز مادران با مشکل مواجه می*شوند زیرا پسران حتی اگر کوچک باشند،اعتماد به نفس را در این می*بینند که خودشان از عهده*ی مشکل*های*شان برآیند و نیاز به کمک بیش از حد یا ناز و نوازش ندارند.
درک رفتار
برخی از ما به*طورکلی انتظار داریم که دختران در کارها همراهی*مان کنند و پسران، یاغی و تنبل باشند، دختران را همیشه تشویق می*کنیم که به مادران*شان کمک کنند اما از پسران، انتظار کمک نداریم .
فرزندان*تان را آن*طور که هستند، بپذیرید، نه آن*گونه که می*توانند باشند .
اگر می*خواهیم فرزندان*مان، خود را انسان*هایی با ارزش تصور کنند ، باید آنان را با تمام کاستی*های*شان بپذیریم. ما باور داریم که برای فرزندان*مان، ارزش قائلیم و گاهی نیز آن را بازگو می*کنیم اما بیش*تر وقت*ها، رفتار ما با گفتارمان تناسب ندارد. ما باید به آنان ثابت کنیم بدون توجه به این*که چگونه عمل می*کنند، برای آنان به عنوان یک فرد، ارزش قائلیم.
روبه*رو شدن با یک دختر خشمگین
وقتی دختری از روی خشم، مادرش را بی*ارزش می*خواند، به احتمال* زیاد به علت خشمی* است که او نسبت به خود، احساس می*کند. از این*رو، این احساس را روی مادرش، فرافکنی می*کند. بیش*تر مواقع، وقتی یک دختر نوجوان، عصبانی می*شود، نه تنها با آشوب هورمون*ها و احساس*هایش روبه*روست، بلکه احساس بی*ارزشی می*کند. دختر نوجوان در این سن و سال، با یک به هم*ریختگی درونی و بیرونی روبه*ورست. این احساس را که به او دست داده، دوست ندارد و به همین دلیل، احساس خود را روی مادرش، فرافکنی می*کند. مادری که به او اعتماد دارد، او را می*شناسد و به شکلی عمیق، او را درک می*کند.
مادر یک دختر نوجوان باید صبر و شکیبایی زیادی داشته باشد . باید دیدگاهی وسیع داشته باشد و او را به شکلی که لازم است، درک* کند. مادر می*تواند اعتماد و اطمینان دخترش را نسبت به خود، بیش*تر کند و برای رسیدن به این مهم، لازم است که سرنخ*های احساسی و عاطفی او را پیدا کند.
مادر مدیر و دانا، خشم دخترش را در این مرحله از زندگی، به حساب در حال رشد بودن او می*گذارد. البته گاهی وقت*ها مادر باید به دخترش بیاموزد که خشمش را کنترل کند. اینکه بیاموزیم خود را کنترل کنیم، بخشی از برنامه*ی رسیدن به بلوغ و بزرگی است.
مواقعی هست که باید بگذارید دخترتان فریاد بکشد. احساس*های ناخوشایندش را آنقدر تخلیه کند تا به آرامش برسد. در بسیاری از مواقع، وقتی دختر به شدت خشمگین می*شود، بهتر است مادرش از صحنه بیرون برود و بگوید: «من نمی*توانم حرف*های تو را تحمل کنم. بهتر است که نیم ساعت، تنها بمانم.» اگر ترک کردن اتاق، امکان*پذیر نباشد، شاید چند ثانیه سکوت، نتیجه*ی دلخواهی بدهد.
تغییر کردن با دختران*مان
برای آنکه در دوران نوجوانی دخترمان، به او نزدیک*تر بمانیم، باید در کنار او و با او تغییر کنیم. این بدان معناست که روش*های مقتدرانه را کنار بگذاریم و رفتاری دوستانه*تر در قبال دخترمان در پیش بگیریم.
برای آنکه به دختران*مان نزدیک*تر شویم، لازم است به آنان، آزادی بیش*تری بدهیم و مسوولیت*های جدیدی را به آنان واگذار نماییم.