شعر مادر

[sting]

الهی من بمیرم جای مادر

به چشمانم بمالم پای مادر

به یاد لایلای بچگیها منم با هیهی هیهای مادر

به یاد زحمت بسیار بابا

ببوسم دست بیهمتای بابا​

 

[sting]

دلم میخواد وقتی از خواب بیدار میشم ترو ببینم صدات رو بشنوم

مثل قبلا با همون شورو حال درد میکشی زجر میکشم ا....

فقط میدونم بهترین و بهترین هستی​

 

[sting]

مادر...
با این اسم یاد فداکاری و دلسوزی

میافتم که البته توی جامعه ی ما

اخرین نفر برای قوانین مادر است​

 

[sting]

می‌دانی...​

بعضی‌ها را هر چه قدر بخوانی...خسته نمی‌شوی!
بعضی‌ها را هر چه قدر گوش دهی...عادت نمی‌شوند!بعضی‌ها هرچه تکرار شوند... باز بکر هستند و دست‌نخورده!دیده‌ای؟شنیده‌ای؟بعضی‌ها بی نهایتند!مثل مادر...​

 

[sting]

وقتی به جای کلاغ در آن بازی کودکانه، گفتم:مامان پـر،خندیدی و گفتی: «من که پر ندارم»بزرگتر که شدم فهمیدم، تو هم پر داشتی ...
به یاد مادرهای عزیزی که دیگه پیشمون نیستن ...​

 

[sting]

کاش مرکز اهدای جوانی هم بود ...آنگاه تمام جوانی‌ام را اهدا می‌کردم به آن زنی که:تمام جوانی‌اش را پای من گذاشت.شرمنده‌‌ام "مادر"​

 

[sting]

الهی من بمیرم جای مادر​

​

​

به چشمانم بمالم پای مادر​

​

​

به یاد لای‌لای بچگی‌ها​

​

​

منم با هی‌هی هیهای مادر​

​

​

به یاد زحمت بسیار بابا​

​

​

ببوسم دست بی‌همتای مادر​

​

​

 

[sting]

مادرم​

​

​

در نگاهت خستگي معنا نداشت​

​

​

وسعت پاك تو را دريا نداشت​

​

​

آه اي جاري‌تر از خورشيد خوب​

​

​

كاشكي هرگز نمي‌كردي غروب​

​

​

شادي روح مادران رفته به آسمان صلوات​

​

​

******​

​

​

دنيا ارزش پا كوبيدن به شكمت را نداشت.​

​

​

ببخش مرا مادر...​

​

​

 

[sting]

مرا آن روز شادی بود در سر
که سر می‌بود بر زانوی مادر​

​

​

​

​

​

چراغ خانه‌ی ما گشته خاموش
که مادر نیست اندر خانه دیگر​

​

​

 

[sting]

نبودنِ تو
فقط نبودنِ تو نیست
نبودنِ خیلی چیزهاست…
کلاه روی سرمان نمی‌ایستد!
شعر نمی‌چسبد…
پول در جیب‌مان دوام نمی‌آورد!
نمک از نان رفته!!!
خنکی از آب………….
” ما بی‌تو فقیر شده‌ایم ” مادر ….

 

[sting]

مرا به كعبه چه حاجت؟​

​

​

طواف مي‌كنم "مادرم" را،​

​

​

كه براي لمس دستانش هم بايد وضو گرفت ...​

​

​

 

[sting]

دانشمندان کشف کرده‌اند که نوزادانی که به اندازه‌‌ي کافی از مهر و محبت مادری بهره نمی‌برند، در بزرگسالی ترسو، پرخاشگر و خشن، و آنهایی که مهر مادری بسیاری را تجربه کرده‌اند، مهربان‌تر، شجاع‌تر و اجتماعی‌تر می‌شوند.

​