sting
معـاون ارشـد انجمـن
- تاریخ ثبتنام
- Jun 26, 2013
- ارسالیها
- 27,708
- پسندها
- 5,661
- امتیازها
- 113
- محل سکونت
- تهـــــــــــران
- وب سایت
- www.biya2forum.com
- تخصص
- کیسه بوکس
- دل نوشته
- اگه تو زندگی یکی از سیم های سازت پاره شد... آهنگ زندگیتو رو جوری ادامه بده هیچکس نفهمه به تو چی گذشت ، حتی اونیکه سیم رو پاره کرد!
- بهترین اخلاقم
- نــــدارم
اعتبار :
#داستانک
زخم های #عشق#مادری
مادری از پشت پنجره به دخترش که کنار رودخانه مشغول بازی بود نگاه میکرد که ناگهان دخترک به داخل رودخانه افتاد مادر با ترس و دوان دوان به سوی رودخانه شتافت و کودک خود را دید که پاهایش در دهان یک تمساح بزرگ گیر افتاده دستش را برد و دست دخترک را گرفت و هی میکشید اما زور تمساح خیلی زیاد بود میخواست کودک را ببلعد اما مادر با ناخن هایش دست کودک را چنگ میزد انقد چنگ زد تا دستای کودک زخمی شد اما مادر دست برنداشت انقد داد و فریاد زد مردی که از کنار رودخانه میگذشت صدای فریاد های اورا شنید و با بیلی که در دست داشت تمساح را کشت و کودک را نجات داد اما به دلیل جراحت و زخم عمیق پای دخترک که با دندان های تمساح زخمی شده بود اورا به بیمارستان بعد از مداوا وقتی خبر نگار از دخترک پرسید نظرت درمورد این زحم های روی دست و پات هست چیست گفت زخم های دستم را دوست دارم اما زخم های پایم را نه خبرنگار پرسید چرا زخم دست هایت را دوست داری.؟؟ گفت زیرا این زخم های عشق مادرم به من است که سعی داشت مرا نجات دهد که ناخنش در گوشتم فرو رفت اما زخم پایم زخم دندان های تیز تمساح است که دوست داشت مرا قورت بدهد اما مادرم مانعش شد ...
بسلامتی همه #مادرها
زخم های #عشق#مادری
مادری از پشت پنجره به دخترش که کنار رودخانه مشغول بازی بود نگاه میکرد که ناگهان دخترک به داخل رودخانه افتاد مادر با ترس و دوان دوان به سوی رودخانه شتافت و کودک خود را دید که پاهایش در دهان یک تمساح بزرگ گیر افتاده دستش را برد و دست دخترک را گرفت و هی میکشید اما زور تمساح خیلی زیاد بود میخواست کودک را ببلعد اما مادر با ناخن هایش دست کودک را چنگ میزد انقد چنگ زد تا دستای کودک زخمی شد اما مادر دست برنداشت انقد داد و فریاد زد مردی که از کنار رودخانه میگذشت صدای فریاد های اورا شنید و با بیلی که در دست داشت تمساح را کشت و کودک را نجات داد اما به دلیل جراحت و زخم عمیق پای دخترک که با دندان های تمساح زخمی شده بود اورا به بیمارستان بعد از مداوا وقتی خبر نگار از دخترک پرسید نظرت درمورد این زحم های روی دست و پات هست چیست گفت زخم های دستم را دوست دارم اما زخم های پایم را نه خبرنگار پرسید چرا زخم دست هایت را دوست داری.؟؟ گفت زیرا این زخم های عشق مادرم به من است که سعی داشت مرا نجات دهد که ناخنش در گوشتم فرو رفت اما زخم پایم زخم دندان های تیز تمساح است که دوست داشت مرا قورت بدهد اما مادرم مانعش شد ...
بسلامتی همه #مادرها